حكايت ملالانگيز ليگ برتر ايران
تب چيپ در فوتبال چيپ
علي ولي اللهي
آنچه در روز نخست از هفته نهم ليگ برتر فوتبال ايران به وقوع پيوست، بدون شك ميتواند يك اتفاق تاريخي باشد. اتفاقي كه ميتواند تا سالها به عنوان نقطه مرجع استفاده شود و ليگ ايران را به دو بخش قبل از نهم آبان 1398 و بعد از اين روز تقسيم كند. روزي كه پنج بازي در فوتبال ايران برگزار شد و در اين تعداد بازي تنها دو توپ از خط دروازهها، آن هم در يك بازي گذشت، چندين اشتباه مهلك داوري داشتيم، فحاشي هميشگي تماشاچيان را شاهد بوديم و البته چيپ عليپور! اتفاقاتي كه ميتوانيم كنار هم قرار دهيم تا بار ديگر مشخص شود فوتبال باشگاهي در ايران چيزي براي عرضه ندارد و در اين سيستم اشتباهات است كه همه اتفاقات را رقم ميزند.
جواد خياباني در جايي از بازي پرسپوليس و ماشينسازي با اشاره به نتايج همزمان كه همه بدون گل مساوي بودند گفت: تيمها از ترس باخت، محتاط بازي ميكنند و همين باعث ميشود بازيها كمگل شود. اين جمله ناظر بر اين معني است كه تيمها ميتوانند اما نميخواهند. اين در حالي است كه نگاهي به بازيها و كيفيتي كه تيمها از خودشان نشان ميدهند چيزي متفاوت را ارايه ميكند. اينكه تيمها ميخواهند اما نميتوانند. شايد بايد برگرديم و مسائل تاكتيكي را مرور كنيم، شايد بايد به كيفيت بازيكنان اشاره كنيم و شايد كيفيت زمينها را بايد مورد بررسي قرار دهيم. هرچه هست اين بازيهاي كمگل در همه جاي دنيا نشان از پايين بودن كيفيت مسابقه ميدهد و بيترديد حوصله تماشاچيان را سر ميبرد. البته اين چيزي نيست كه همين امروز كشف شده باشد. در همين صفحه ورزشي روزنامه اعتماد بارها و بارها به كيفيت پايين بازيهاي ليگ پرداختيم و سوال پرسيديم كه چرا پيشرفتي را نميبينيم؟ حال با اتفاقات پنج بازي اول هفته نهم بايد سوال را به شكل ديگري مطرح كنيم: چرا پسرفت ميكنيم؟
مجموعهاي از اشتباهات و بيمبالاتيها ليگ ايران را هر روز نااميدكنندهتر از ديروز ميكند. مربيان از سطح داوريها انتقاد دارند و تماشاچيان از استراتژيهاي مربيان و مربيان از بازيكنان گلايهمند هستند. از داوريها شروع كنيم. در حالي كه در پنج بازي شاهد دو گل بوديم، يكي از اين دو گل با اشتباه داوري به ثمر رسيد و سه گل سالم به اشتباه مردود اعلام شد! در بازي سپاهان و پارس جنوبي جم، سيد مهدي سيدعلي كه هر قضاوتش تغييرات زيادي در نتايج بازيها رقم ميزند، در دقيقه 49 يكي از عجيبترين پنالتيهاي تاريخ را به نفع پارس اعلام كرد تا ركورد كلينشيت پيام نيازمند بعد از 935 دقيقه با ضربه محمد نوري بشكند. البته سيدعلي در ادامه بازي اشتباهي را كه در حق سپاهان مرتكب شده بود، با گرفتن يك پنالتي اشتباه ديگر اينبار به نفع سپاهان جبران كرد اما كيروش استنلي پنالتي را از دست داد تا گل ديگري با اشتباه داوري به ثمر نرسد. اما ساير داوران برعكس محمدعلي عمل كردند و جلوي به ثمر رسيدن گلهاي سالم را گرفتند! در بازي نساجي و صنعت نفت آبادان در دقيقه 48 دروازه صنعت باز شد اما مرتضي منصوريان داور بازي گل را مردود اعلام كرد. گلي كه هيچكس متوجه نشد به چه دليل مردود اعلام شده است؛ حتي تمام كارشناسان داوري. در بازي نفت مسجد سليمان و فولاد اما وضعيت قرمزتر بود. در اين بازي شاگردان مهدي تارتار در نفت دو بار در دقايق 18 و 40 به گل رسيدند اما هر دو بار اين گلها توسط سيدوحيد كاظمي داور بازي مردود اعلام شد. بعد از بازي كارشناسان داوري اعلام كردند هر دو تصميم كاظمي اشتباه بوده و نفت مسجدسليمان به راحتي 3 امتياز را از دست داده است.
بعد از داوريها بايد برسيم به بيدقتي و عدم تمركز بازيكنان. پنج بازي روز پنجشنبه سرشار بود از پاسهاي اشتباه و خراب كردن موقعيتها كه نتيجهاش شد 4 بازي صفر- صفر. براي بررسي اين مساله كافي است به همين بازي پرسپوليس ماشينسازي و از تمام طول نود دقيقه به صحنه چيپ عليپور بپردازيم. يك مهاجم نهچندان جوان در دقيقه 90 در حالي كه تيمش بيشتر از نان شب
به 3 امتياز بيشتر نياز دارد، تصميم ميگيرد خودنمايي كند و با بيمبالاتي تمام توپ را از روي نقطه پنالتي ميفرستد در بغل دروازهبان. اين در حالي است كه فكر كردن به سابقه چيپ زدنهاي بدموقع و بيموقع در فوتبال ايران از يحيي گلمحمدي در بازي نيمهنهايي جام ملتها كه ميتوانست تاريخ فوتبال ايران را عوض كند تا فرشيد اسماعيلي در دربي كه سرنوشت قهرماني را تحتالشعاع قرار داد، كافي بود تا عليپور را از زدن چيپ در آن لحظه حساس باز دارد. اما اين مهاجم تصميم گرفت كاري بكند كه نامش در روز بد فوتبال ايران، حسابي بدرخشد!
بعد از بازي پرسپوليس و ماشينسازي گابريل كالدرون كه نشان داده اصلا مسامحه در كارش جايي ندارد، حسابي عليپور را نقرهداغ كرد و گفت او ديگر در پرسپوليس پنالتي نميزند. همچنين كالدرون، كه در روزهاي قبل بازي به جاي صحبت در مورد تيم خودش بيشتر در مورد استقلال حرف زده بود، به انتقاد از عملكرد داور پرداخت و قاضي زمين را در نتيجه بازي مقصر دانست و تقريبا چيزي در مورد مسائل فني ارايه نداد. رويه كالدرون را تقريبا ساير مربيان نيز پي گرفتند و تقريبا هيچ مربياي به ضعفهاي احتمالي خودش اشاره نكرد. به اين معني كه يا بازيكنان مشكل دارند يا داور! وسط اين بلبشو هم تنها صداي بلندي كه به گوش ميرسيد فحاشي تماشاچيان بود كه با هيچ منطقي توجيه نميشد. تماشاچياني كه نتيجه نگرفتن تيم يا اشتباه داور يا تحريك شدن توسط سرمربي و بازيكنان حريف را دليل رفتار زشتشان عنوان ميكنند. انگار آنها هم فرافكني و مسووليت ناپذيري را از مربيان و بازيكنان و داوران به خوبي ياد گرفتهاند.
يك روز قبل از اين هفته درخشان فوتبال باشگاهي ايران، هواداران فوتبال شاهد بازيهاي زيادي در سراسر اروپا بودند. در يكي از اين بازيها دو تيم لپورپول و آرسنال با هم روبهرو شدند و اين بازي 5 بر 5 مساوي تمام شد! در همان لحظات در اسپانيا رئال با 5 گل لگانس را بدرقه كرد! چندصد كيلومتر آن طرفتر در ايتاليا و در بازي يوونتوس با جنوا در حالي كه بازي داشت يك بر يك مساوي تمام ميشد يووه صاحب ضربه پنالتي شد و رونالدو بدون هيچگونه خودنمايي با مسووليتپذيري تمام به بهترين شكل ضربهاش را راهي دروازه حريف كرد تا تيمش 3 امتياز به دست آورد. اين مقايسهها بين فوتبال اروپا با يك هفته از فوتبال ايران چندان منطقي نيست اما همزمانيشان و نمودهاي آن چيزهايي در فوتبال اروپا كه دقيقا ما با فقدانشان مواجه هستيم، ذهن را ناچارا درگير مقايسه ميكند. مقايسهاي بين فوتبال با مجموعهاي از اشتباهات در زمين چمن.