دبير كل جبهه پايداري اعلام كرد كه زير بار ليست اصولگرايان نميرود
خروج از زير سايه پدرسالاري
ماجراي انتخابات و وحدت در اردوگاه اصولگرايي هم داستان پيچيدهاي شده است. همين چند روز پيش بود كه مهدي چمران از اعضاي شوراي وحدت اعلام كرده بود، وضعيت رسيدن به ليست واحد به خوبي پيش ميرود و قطعا اصولگرايان به يك ليست مشترك خواهند رسيد؛ محمدرضا باهنر هم اعلام كرده بود از جريان اصولگرايي دو ليست بيرون نميآيد اما فقط قوام و دوام اين حرفها به چند هفته نرسيد و كمكم زمزمههاي ليستهاي جداگانه به گوش رسيد، زمزمههايي كه چندان هم غيرقابل پيشبيني نبود و حداقل با شناختي كه از جبهه پايداري وجود داشت، نگاههاي ترديدآميزي متوجه پايداريهاي بود. وقتي خبر جلسات پايداري با جامعه روحانيت مبارز و پس از آن ديدار فعالان پايداريها با اعضاي حزب موتلفه اسلامي منتشر شد، بخشي از جامعه اصولگرايي نفس راحتي كشيدند كه قرار نيست، انشعابي در كار باشد اما عُمر اين دم و بازدم هم زياد نبود و ابتدا قاسم روانبخش از اعضاي شوراي مركزي جبهه پايداري اعلام كرد كه ليست شوراي وحدت ميتواند با ليست پايداري مشتركاتي داشته باشد-كه اين يعني قرار است دو ليست ارايه شود- و حالا مرتضي آقاتهراني، دبيركل جبهه پايداري تير آخر را بر پيكره بيجان وحدت اصولگرايان رها كرد و هم از ماجراي ليست 94 و حواشياش گفت و هم اعلام كرد كه زير بار ليست اصولگرايان نميرود.
عليه پدرخواندگي و پدرسالاري
«اين جريان هم در ارايه كارنامه، كارنامه قابل قبول و قابل دفاعي ندارد. حتي در هدفگذاري و روش و ابزار هم بدسليقگي داشته است؛ هر چند برخي بزرگان اصولگرا شايد نپذيرند. نواصولگرايي با فرهنگ پدرخواندگي ساخته نميشود. نواصولگرايي پدرخوانده نميخواهد. هيچكس ديگر حق ندارد به عنوان پيشكسوت جلوي بروز اين ظرفيت عظيم جوانان باانگيزه و پخته را سد كند.» اين جملات را يك سال پيش محمدباقر قاليباف خطاب به جريان سنتي اصولگرايان ميگويد؛ نقدي كه ظاهرا متوجه جامعه روحانيت مبارز و احزابي مانند موتلفه اسلامي است. حالا يك سال پس از آن اظهارات، مرتضي آقاتهراني ميگويد:«به ائتلافي كه در آن پدرسالاري باشد، ورود نخواهيم كرد.»
انتقاد از زدن زير ميز
آقاتهراني در مصاحبهاي با رجانيوز، رسانهاي كه به ارگان غيررسمي جبهه پايداري نيز معروف است از ناگفتههايش درباره چانهزنيها براي وحدت پرده برميدارد و ميگويد:«گاهي اوقات بحث وحدت ميشود. وحدت واژه بسيار خوبي است ولي بايد درست معنا شود كه يعني چه. بعضيها وحدت را به اين معنا ميدانند كه بنشيني و هر چه آنها ميگويند، بگويي چشم! اگر گفتي نه، ميگويند زدي زير ميز. اگر به جلسه نروي ميگويند، شقّ عصاي مسلمين كرده. خودشان هم فرار به جلو ميكنند و ميگويند كه قطب دايره امكان نيستيم ولي احساس كنم، قطب دايره امكان هستند.» او ادامه ميدهد: «وحدت، موضوع مشترك مطلوب ميخواهد. بايد ديد وحدت روي چه موضوعي مطرح است؟ وحدت بهماهو وحدت به قول ما طلبهها مطلوب نيست. اصلا هيچ بار ارزشي هم ندارد. اصلا وحدت با چه كساني و براي چه؟ فرض كنيد 10 نفر با هم وحدت كردهاند در نماز جمعه بمبي بگذارند. اين هم وحدت است. بايد ببينيم وحدت كجا خوب است و براي چيست. يك وقت هست وحدت ميكنيم، نماز جمعه راه بيندازيم و يك وقت وحدت ميكنيم، نماز جمعه را منقرض كنيم.» او ادامه ميدهد:«توقع دارند ليستي كه داده ميشود از هر كدام يكي، دو نفر در آن باشد. آيا به نظر شما اين وحدت است؟ اين شركت سهامي است. بايد اين شيوه را كنار گذاشت، غلط است.»
نبش قبر يك شكست
دبيركل حزب جبهه پايداري در صحبتهايش به ماجراي انتخابات 94 و ليست وحدت اصولگرايان اشاره ميكند و جلساتي كه براي تدوين ليست انتخابات اصولگرايان در آن زمان تشكيل شد. آقاتهراني ميگويد:«در دور قبل ابتدا صحبتي با دبيركل جمعيت ايثارگران شد سپس حزب موتلفه هم مطرح شد كه در اين راستا جلساتي با آقايان حسين فدايي و مرحوم نبي حبيبي شكل گرفت؛ سپس از هر تشكل چند نفر اضافه شدند، كار از حد كوچك شروع شد بعد حساب شده، توسعه يافت. همان اول كه جلو آمديم، بحث شد كه ما اول اصول برنامه را تدوين كنيم و درباره آن به توافق و اجماع برسيم. هر جا نشد چه بايد كرد؟ بالاخره همان قاعده دو به يك ميشود ولي ممكن است جلو رويم، اشتباهاتي كنيم. چه كسي گفته است، اكثريت آرا هميشه درست ميفهمد. هر 3 به توافق رسيديم كه نظرات، صحبتها و مصوبات جدي زير نظر 3 فقيه بزرگوار آيتالله محمد يزدي، آيتالله موحديكرماني و آيتالله محمدتقي مصباح(دامت توفيقاتهم) قطعي شود.» آقاتهراني ادامه ميدهد:«وقتي بنا شد جلسات زير نظر 3 فقيه بزرگوار باشد، كارها جلو رفت. نشستيم و جلسات و مصوبات را جلو برديم و گفتيم 3 بزرگوار هم باشند و مطالب جلسات چك شود. اول جلسات خيلي خوب كار جلو ميرفت ولي گفته و نوشتهها همه جاي خود را به اقتضاي سياست بازي از دست داد. بنا كردند يكييكي افراد را وارد معركه كنند، آنها هم كه يك پيراهن از ما بيشتر كهنه كرده بودند، خرد خرد زير پوستي بنا گذاشته بودند كه آقايان فقها را به بهانهاي حذف كنند. ديري نپاييد نسبت به آيتالله مصباح و بعد هم آيتالله يزدي دست به تصفيه زدند تا كار آنگونه كه ميخواهند سامان يابد، هنوز يادم است كه گفتند: ايشان گرفتارند و سختشان است و... وقتي خدمتشان گفتم، فرمودند كه از جانب بنده بگوييد: هر زمان، هر شكل و هر كجا آماده نشست و جلسهام. ولي كمكم داشتم با زبان برخي كه نقش پدرسالار را ايفا ميكنند، آشنا ميشدم. اين بود كه فقط از فقها تنها جناب آيتالله موحديكرماني(حفظهالله تعالي) ماندند و... بماند.»
آن طور كه از خط و نشانهاي دبيركل جبهه پايداري پيداست 4 ماه مانده تا انتخابات، مسير پايداريها از اصولگرايان سنتي جدا شده است مگر آنكه اتفاقي غيرمنتظره در كار باشد.