گام تعيين كننده ايران
ما نيز در پاسخ عنوان ميكرديم كه جزييات در خصوص اين تاسيسات را به آژانس بينالمللي انرژي اتمي ارايه دادهايم. بنابراين فردو همواره جنبه نمادين داشته و هميشه فعاليتهاي آن مورد توجه غربيها بوده است. اما به لحاظ فني سايت فردو از اين جهت حائز اهميت است كه در آن 1100 سانتريوفيوژ IR1 به شكل آبشاري كنار يكديگر قرار داشتند. طبق برجام بنا بود به اين سانتريفيوژها UF6 تزريق نشود ولي اكنون ايران تزريق گاز را آغاز كرده كه حركت بسيار مهمي محسوب ميشود چراكه 1100 سانتريفيوژ وجود دارد كه به صورت آبشارهاي 164تايي به يكديگر متصل هستند. به لحاظ فني كار كردن سانتريفيوژها به شكل آبشار بسيار حائز اهميت است. به اين معني كه ميتواند سرعت و حجم غنيسازي را به سرعت افزايش دهد. در حالي كه وقتي سانتريفيوژ به شكل تكي يا آبشارها به شكل 30 تايي فعال باشند اين اتفاق نخواهد افتاد. بنابراين فردو هم به لحاظ نمادين و هم به لحاظ فني مهم است كه ايران همزمان توانسته به 1100 سانتريفيوژ كه به صورت آبشار به يكديگر متصل شدهاند در حال تزريق گاز براي غنيسازي زير 5 درصد است كه به لحاظ فني اين پيغام را ميرساند كه ايران قدرت بيشتري پيدا كرده و زمان گريز هستهاي نيز روزبهروز در حال كاهش است. واقعيت آن است با وجود همه بازرسيهايي كه از تاسيسات هستهاي ايران به خصوص فردو وجود دارد اما غربيها به شدت نگران اين تاسيسات هستند. حساسيت اين موضوع را ميتوان از سخنان امانوئل ماكرون، رييسجمهور فرانسه نيز فهميد كه گفت اين گام ايران بسيار خطرناك است. در گام سوم ايران بيشتر به دنبال آن بود تا به شكل محدود، حجم اورانيوم كمتر غني شده خود را افزايش دهد. ولي اكنون با گام چهارم به لحاظ فني ايران وارد گام دوم خود شده است. به اين معنا كه بعد از اين ايران قصد دارد هم حجم اورانيوم غني شده خود را افزايش دهد و هم ممكن است درجه غنيسازي خود را افزايش دهد. بنابراين اهميت فردو بيش از اينكه ناشي از تاسيسات آن باشد بيشتر نشاندهنده گام فني است كه ايران برداشته و در صورتي كه ادامه پيدا كند، باعث كاهش جدي تعهدات ايران در برجام به لحاظ فني خواهد بود. البته ايران نيز با اين گام قصد داشت به شكلي صريح اين پيغام را ارسال كند كه توان فني خود را به حدي رسانده كه توانسته زمان گريز هستهاي را كاهش دهد و به دوران قبل از برجام بازگردد و به لحاظ فني نيز پيشرفتهتر از گذشته به كار خود ادامه دهد. حتي روز گذشته آقاي كمالوندي، سخنگوي سازمان انرژي اتمي نيز اعلام كرد كه ايران هم توان غنيسازي 5 تا20 درصد را دارد و هم اگر بخواهد ميتواند اين غنيسازي را تا 60 درصد نيز ادامه دهد. لازم به ذكر است كه غنيسازي در هر خلوصي به لحاظ فني بسيار مهم است و معناي خاصي دارد زيرا وقتي كه بخواهيد غنيسازي را به 90 درصد برسانيد ابتدا بايد 5 سپس20 و در آخر به 60 درصد رساند تا در نهايت بتوان غنيسازي با خلوص بسيار بالا انجام داد. بنابراين پيام ايران اين است كه به لحاظ فني به يك نقطه بيبازگشت رسيده است و قصد دارد از اين برگ برنده فني خود در عرصه سياسي نيز استفاده كند و طرف مقابل را مجبور كند تا به برجام بازگردد. البته نبايد اين موضوع را ناديده گرفت كه گامهاي ايران در زمينه افزايش حجم اورانيوم غني شده و ميزان خلوص آن كاملا بازگشتپذير است و موضوع پيچيدهاي نيست اما به لحاظ سياسي اين مسير هر چه بيشتر به سمت بازگشتناپذيري سوق پيدا ميكند. به هر حال هر كشوري تحت فشار افكار عمومي خود قرار دارد و ايران هم قول داده تا به اين گامها ادامه دهد و طبيعتا اگر اروپا به تعهدات خود عمل نكند، ايران مجبور است تحت فشار افكار عمومي به گامهاي خود ادامه دهد. با اين وجود به نظر ميرسد، خط قرمز اروپاييها غنيسازي 20 درصد باشد و تا پيش از اين نميتوان انتظار داشت كه اروپاييها اقدام جدي را ترتيب دهند البته اين موضوع دو جنبه متفاوت دارد. از يك جهت ميتواند، فشار را بر امريكاييها از سمت اروپا براي بازگشت به برجام بيشتر كند و در سوي ديگر ميتواند اين واكنش منفي باشد كه اروپاييها را به سمت مكانيسم ماشه سوق دهد. با اين وجود ايران باز هم اعلام كرده كه اگر اروپاييها به تعهدات خود عمل كنند به سمت غنيسازي 20 درصد نخواهد رفت. ولي نكته اينجاست كه دولت در آستانه انتخابات نميخواهد، برجام تبديل به مسالهاي داخلي براي بازي رقبا با اين كارت شود.