• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4506 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۹ آبان

تكدي «لايك»

در ويديويي كه از اين جلسه منتشر شده، دور و بر استاد پر است از دانشجويان موبايل به دستي كه گويا بيش از مباحث مطروحه، در سوداي ثبت آن در گوشي‌‎هاي‌شان بودند. در حين جلسه، به تناسب موضوع كه اهميت ادبيِ شاعر و اديبي تازه از دست‌رفته يعني مظاهر مصفا بود، احساسات و عواطف بر استاد چيره شد و يكدفعه استاد زد زير گريه. پُر پيداست كه لحظه وقوع چنين اتفاقي كه سرشار از رنج و دردهاي دروني است، طبعا از شخصي‌ترين لحظات زندگي هر آدمي است. حال در نظر آوريد كه اين آدم، شاعر، اديب و استاد دانشگاهي است نه چندان معتقد به تسهيم حريم خصوصي‌اش در عرصه عمومي. در نظر آوريد كه اين آدم، محمدرضا شفيعي كدكني است؛ كسي كه در تمام اين ساليان، به‌‌رغم تقاضاهاي بي‌شماري كه از سوي رسانه‌ها و جرايد مختلف براي انجام گفت‌وگو داشته، تن به اين كار نداده و همواره بر سبيل تمرد از انجام اين كار پيش رفته است. حال تعدادي از دانشجوياني كه از مجاورت با او در لحظه رقت احساساتش هيجان‌زده شده‌اند، بي‌توجه به خودداري مصرانه ساليان دراز استاد از انتشار خود و سخن و تصويرش در رسانه‌ها، دست به نشر ويديوي برداشته شده از كلاس و لحظه زير گريه زدن شفيعي كدكني مي‌زنند. چرا؟ آيا جلب‌توجه مخاطبان در فضاي مجازي با ابزاري كردن تصاوير استاد و مخدوش كردن مقاومت او در انتشار سخنانش در رسانه‌ها طي ساليان متمادي، هزينه گزافي نيست؟ آيا جمع كردن مشتي لايك و كامنت آنقدر وسوسه‌انگيز و اغواگر و خردسوز است كه هر كس و هر چيزي را دستاويز رسيدن به آن كنيم؟ راستش بعد از ديدن آن ويديو، چيزي را كه بيش از هر چيز غم‌انگيز يافتم، شكسته شدن مقاومت شفيعي كدكني در انتشار خود در رسانه‌ها نيست. همه‌گير شدن خواست‌ها و منوياتِ سطحي در جامعه ايراني، آن هم نزد كساني است كه قرار است در مقام دانشجو امانتدار گنجينه دانش كساني چون او باشند. غم‌انگيزتر از نمونه‌اي كه از اين ولنگاري بر كلاس درس شفيعي كدكني حادث شد، نفس اين ولنگاري و عادي‌سازي استفاده ابزاري از هر كس و هر چيز است. تلفن همراه كه بنا بود زندگي انسان عصر حاضر را در ابعاد مختلف آن از جمله در بعد فرهنگي و تمدني تسهيل كند و به او امكاني بدهد فراتر از آنچه پيش‌تر از آن برخوردار بوده، امروز گويا از جهاتي خود به معضلي بر سر راه فرهنگ و تمدن بشري تبديل شده است و آن تبديل شدن به ابزاري است براي تصوير گرفتن از هر كس و هر چيز و هر جا. براي از بين بردن تفاوت ميان ساحت‌هاي مختلف و فضاهايي كه ماهيتا ملاحظات متفاوتي باهم دارند. تبديل شده است به ابزار سرگرمي و تكدي «لايك» در فضاي مجازي براي كساني كه اين كنايه اديبانه را درك نكرده‌اند كه به هر جايي نمي‌توان «سرزده» وارد شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون