ابعاد حل آلودگي هوا
طبق مطالعات، ما در تهران يك ميليون فضاي پارك حاشيهاي داريم و معاونت حملونقل ترافيك شهرداري تهران را موظف كرديم كه 200 هزار فضاي پارك حاشيهاي از اين تعداد را در سطح شهر تهران و در مناطق مختلف ساماندهي كند. ساماندهي پارك حاشيهاي، كمك بزرگي براي نظمدهي ترافيك شهري و كاهش مصرف سوخت خواهد بود چون الان خودروها براي پيدا كردن جاي پارك بايد چند دور در خيابانها بچرخند در حالي كه با نصب نرمافزارهايي روي گوشي تلفن همراه كه توسط جوانهاي خلاق و فارغالتحصيل IT نوشته شده، ميتوان جاي پارك خودرو را از قبل رزرو و حتي وجهش را هم پرداخت كرد و مستقيم و بدون ايجاد ترافيك، به سمت محل پارك خودرو رفت و در اين صورت، مصرف سوخت و بنابراين، آلودگي هوا هم كاهش پيدا ميكند. اين اقدام، هزينه نداشت و حتي درآمدزايي ميكرد؛ آن هم از نوع پايدار. امروز هم تمام شهرهاي پيشرفته دنيا اين كار را انجام ميدهند. مثال ديگر هم صرف هزينه براي دوچرخههاي شهري است؛ آنهم در مسيرهاي دوچرخهاي كه طي اين سالها، از بين رفته چون طرحهاي قديمي هم شكست خورده و علت شكست اين بوده كه يا از گذشته درس نگرفتيم يا تجربهها را ناديده گرفتيم. در تمام كشورهاي دنيا، دوچرخه در مسيرهاي كوتاه؛ در فاصله محل كار يا محل سكونت تا اولين ايستگاه حملونقل عمومي و در مسافت يك يا دو كيلومتري قابل استفاده است و حتي در كشورهاي اروپايي، در اين مسيرها از اسكوتر هم استفاده ميكنند اما نميتوانيم توقع داشته باشيم مردم در سطح شهر تهران با اين وضعيت جغرافيايي و آلودگي هوا و در هواي سرد، فاصله محل سكونت تا محل كار و مسافت 10 يا 20 كيلومتري را با دوچرخه تردد كنند. يكي ديگر از مصوبات شورا، رفع گرههاي كور ترافيكي بود كه در بازديدي كه كميسيون عمران و حملونقل شورا از اداره راهنمايي رانندگي داشت، فيلمهاي مستندي به ما نشان دادند مبني بر اينكه بعضي معابر با يك اصلاح هندسي كوچك و صرف هزينه اندكي باعث رفع ترافيك يا روان شدن ترافيك خواهد شد. حدود 40 گره كور ترافيكي در تهران داشتيم در اين حد كه مثلا اگر پايه يك پل، حدود يك متر عقبتر ميرفت، مشكل ترافيك حل ميشد و اين اقدام هم با هزينه 100 يا 200 ميليون توماني قابل انجام بود. ما اين طرح را مصوب كرديم. اين طرح راي آورد فعلا كاري در زمينه آن اجرا نشده است. به طور خلاصه ميگويم كه دوستان ما در شهرداري تهران، مسير ديگري ميروند اما شورا، سياستهاي ديگري را پيگيري ميكند و درك مشتركي وجود ندارد و برخي عوامل اجرايي، حرف هيچ كارشناسي را هم قبول ندارند كه نتيجه اين اتفاق، به وضعيت امروز ميرسد كه بايد همچنان درجا بزنيم. ظرف دو سال گذشته، معاونت حملونقل و ترافيك حتي يك اتوبوس به ناوگان حملونقل عمومي تهران اضافه نكرده، اگر اخيرا 11 الي 13 دستگاه اتوبوس اضافه شده، اتوبوسهايي بوده كه قبلا خريداري شده و مشكل شمارهگذاري داشته و حالا پس از رفع مشكل، وارد ناوگان شده است.
اغلب اتوبوسهاي ما فرسوده است؛ البته اتوبوسهاي دو كابين، متعلق به شهرداري و شركت واحد است و اتوبوسهاي تككابين هم اغلب به بخش خصوصي واگذار شده كه آنها هم توان نوسازي يا خريد اتوبوس جديد ندارند و نيازمند كمك شهرداري هستند. البته وزارت نفت هم بايد از محل صرفهجويي مصرف سوخت اقداماتي در اين زمينه انجام ميداد كه آنهم انجام نشده است. علاوه بر اين، حتي از ظرفيتهاي قانوني و اعتباراتي كه مجلس براي كمك به حملونقل عمومي و مترو و اتوبوس تخصيص داده و اعتباراتي كه وزارت نفت بايد اختصاص دهد هم استفاده نشده و حداقل اقدام اين بود كه بايد تخصيص اين اعتبارات و تحقق اين ظرفيتهاي قانوني را پيگيري ميكردند. البته ما براي مترو جلساتي هم داشتيم اما شورا، بيش از اين نميتواند وارد اجرا شود. پس اجرا با شهرداري است و ما سياستگذار هستيم و بودجهها و پيشنهادات را بررسي و تصويب ميكنيم. متاسفانه تاكنون در كاهش آلودگي هواي تهران موفقيتي حاصل نشده است و تا دو سال آينده هم با اين روند به نظر نميرسد كه اتفاق مهمي در كاهش آلودگي هوا شاهد باشيم مگر اينكه تحولي در آن ايجاد شود.