• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4513 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۷ آبان

درباره اجراي «آشپزخانه» كه در تالار مولوي روي صحنه رفته است

يادآوري مخاطرات مطالبه‌گري يا تشويق به آن؟

مريم فاميليان

 

 

آشپزخانه روايتگر تنش‌ها و روابط كارگران آشپزخانه‌اي در ناكجاست. برخي از اين كارگران از ميزان سهم خود از مسووليت‌هاي كاري روزانه فراتر مي‌روند و به پرسش‌هاي بنيادي‌تر از اصل زندگي و لزوم تلاش براي آن مي‌رسند و اين را به موضوع بحراني نمايش مبدل مي‌كنند. آنها در قالب جهاني حداقلي كه با دكوري ساده و كارآمد ساخته شده به يكديگر و مخاطب اتصال پيدا كرده و هركدام روش خود را براي تداوم اين مطالبه‌گري يا متوقف كردن آن در قالب اكتِ رئاليستي نشان مي‌دهند.

بستر نمايش، با در نظر گرفتن نسبت دكور با محتوا از رئاليته دوري مي‌جويد و غير از آن وظيفه بخش اعظم سوييچ‌هاي بازيگران را كه تعدادشان نيز بسيار است بر دوش توقف و فريز كردن آنها در حركت مي‌گذارد. بازيگران اين نمايش كه اكثرا هنرجو هستند همگي بازي‌هايي نسبتا قابل قبول ارايه مي‌دهند اما صرف‌نظر از عوامل فني؛ نمايش در زمينه دراماتورژي براي تبيين جايگاه اين شخصيت‌ها و پرداخت نقش عدالت‌جويانه‌شان كوره‌‌راه‌هايي جزيي و ناكافي انتخاب مي‌كند اما راه‌هاي بسيار بهتري را نرفته و مغفول باقي مي‌گذارد.

زنان خدمتكار در دو سوي آشپزخانه با آرايشي مورد پسندِ نگاه مردانه كارگرداني مي‌شوند و برخلاف روياپردازي‌ها و مطالبه‌گري كارگردانِ مرد، هيچ‌يك هيچ‌گاه ذره‌اي از پذيرفتن اين جبر براي زيبا بودن و پوشيدن كفش‌هاي بلند و ترتيب عمل دادن به خواسته‌هاي رييس سر باز نمي‌زنند و تقريبا همه آنها به غير از شخصيت مونيك از يك تيپ لوند فراتر نمي‌روند. مونيك معشوقه پيتر يكي از كارگران آشپزخانه است و شهر پيرِ پولداري خارج از آن فضا دارد اما حتي او نيز تصوير تحقيرآميزي از عدم قدرت انتخاب است و مهم‌ترين وقتش را براي آراستن ناخن‌هايش هزينه مي‌كند و به اين ترتيب همه را از ديالوگِ «فردا وقت ناخن دارم» به قهقهه مي‌اندازد. اين قهقهه اگر سويه منتقدانه داشته باشد سرزنش‌پذير نيست اما بايد از خود پرسيد نمايشي كه موضوع آن ميل گروهي به تغيير و حركت به سمت روياهاست؛ چگونه با تفكيك نقش‌هاي مرد و زن به ترتيب كنشگر و منفعل همه را متوقف مي‌كند و به اتحاد ميان آنان نمي‌انجامد؟ چرا زنان در چنين نمايشي هم در نقش جلوه‌فروشانه سنتي‌شان ديده مي‌شوند و هم اساسا براي ديده‌شدن به نمايش مي‌آيند؟ چرا كلاف گفت‌وگوي اندك مردان در شب خلوت آشپزخانه براي همه‌شان ويراني مي‌آفريند؟ به چه دليل واضحي كارگردان از همه پرده‌ها پرده آخر را براي ايراد مونولوگ رييس در جايگاه محق انتخاب مي‌كند؟ و در پايان اگر انتخاب كارگردان تنها نشان دادن عيني و غيرفشرده واقعيت و تاييد آن است، چرا فرم و بستر انتخابي اجرا اين شوق تئاتريكال را با بدن‌ها و توقف‌ها و تخيل‌ها در ما مي‌انگيزاند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون