• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4524 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۰ آذر

پروانه سلحشوري، نماينده اصلاح‌طلب مردم تهران در مجلس:

مجلسي كه قرار است خانه ملت باشد به افرادي نياز داردكه از خودشان بگذرند

سيد ميلاد علوي

 روز مجلس در سال جاري در شرايطي فرارسيده كه اظهارات بسياري درباره جايگاه و شأن پارلمان مطرح مي‌شود. شما پس از 4 سال حضور در مجلس و براساس تجاربي كه در اين 4 سال داشتيد، شرايط را چطور تحليل مي‌كنيد؟

اگر قرار باشد خلاصه بگويم، خواهم گفت كه مجلس در راس امور نيست، ولي به همين سادگي نمي‌توان موضوع را در نظر گرفت. شما وقتي به عنوان نماينده وارد مجلس مي‌شويد، اين لابي‌ها با اين معماري متفاوتش، باعث مي‌شود تا شما با فضايي سنگين مواجه شويد. اين فضاي سنگين براي آدمي معمولي مثل من كه تا پيش از ورود به مجلس در هيچ نوع معادله سياسي حضور نداشته و فقط تجربه دانشگاهي داشته، با انرژي منفي بسياري همراه است.اين جو منفي از يك طرف و برخي فشارها كه رفته‌رفته بنابه اظهارات و اعتقادات نماينده مجلس به او وارد مي‌شود، از سوي ديگر باعث ايجاد مشكلاتي مي‌شود. مثلا درباره خودم، پس از مصاحبه‌ام درباره موضوع حجاب، خبرنگاران تلويزيون، شاخك‌هاي‌شان تيز شده بود كه نماينده‌اي تازه‌وارد به مجلس آمده پس مي‌توان او را گير انداخت و به اصطلاح حسابش را رسيد.من از آن زمان سال‌ها بود تلويزيون نگاه نمي‌كردم؛ بنابراين نمي‌دانستم كه اين افراد متعلق به 20 و 30 است. پس از اين فشارها بود كه گفتم ديگر به مجلس نمي‌آيم و روزشماري مي‌كنم تا دوره دهم تمام شود اما بعد از 2 يا 3 ماه و در ماجراي بررسي بودجه در كميسيون تلفيق اوضاع براي من تغيير كرد. توانستم در كميسيون تلفيق بسيار موثر واقع شوم و همين باعث ايجاد رضايتي دروني شد.

همان زمان به رياست فراكسيون زنان هم رسيديد. شرايط براي شما در آن زمان چگونه بود؟

بله! من در شرايطي به رياست فراكسيون زنان رسيدم كه در اصطلاح تازه‌وارد محسوب مي‌شدم و همكاراني بودند كه هم سابقه كاري بيشتري داشتند و هم شناخته شده‌تر بودند. انتخابم به عنوان رياست فراكسيون زنان پس از آن فشارها فرصت جديدي به من داد تا بتوانم در حد خودم از مطالبات زنان بگويم. صدا و مطالباتي كه به عقيده من دغدغه هيچ مجلسي، حتي نمايندگان مجلس ششم هم نبود. خاطرم هست پس از اينكه مساله حضور زنان در استاديوم‌هاي ورزشي يا موضوع كودك‌همسري را مطرح كردم، حتي بعضي از همين دوستان به من مي‌گفتند چرا به موضوعي كه مطالبه اصلي نيست تا اين حد اصرار داريد؟! اما زماني كه همين مطالبه به اصطلاح غيراصلي به ثمر رسيد، همه، حتي همان دوستان خوشحال بودند و حتي بيانيه دادند؛ چراكه جامعه بالاخره تغيير ملموسي را احساس كرد. نسل جوان ما كه بنابه هزار و يك دليل به معناي واقعي كلمه ناديده گرفته شده بود، با اين تغيير احساس كرد از مجلس دهم بالاخره صدايي خارج شده كه متعلق به آنهاست.

در اين ميان برخي موضوع در راس امور نبودن مجلس را به همين تلاش‌ها ربط داده و مي‌گويند مجلس دهم در راس امور نيست. آيا مجلس دهم در راس امور نبود و نيست؟

به عقيده من ما تلاش خودمان را كرديم و بد هم نبوديم ولي اگر قرار باشد كه اين تلاش‌ها به معني در راس امور بودن مجلس باشد، واقعا چنين نيست. در تصميمات مهم مجلس نه‌تنها جايگاهي ندارد؛ بلكه براي مجلس تصميم گرفته مي‌شود. معادلات بسياري در عملكرد مجلس دخيل است؛ بنابراين گمان نكنيد كه ملاك همان چيزي است كه در صحن مي‌گذرد.

به نظر شما دشوارترين معادلات دخيل در عملكرد مجلس چيست؟

مثلا در مورد مصوبه بنزين، مجلس به‌طور كلي مخالف بود و حتي چندبار هم مخالفت خود را اعلام كرد ولي در نهايت ديديد كه چه اتفاقي افتاد. هرچند كه من اينجا مي‌گويم شايد اشتباه ما در مجلس هم بود. يعني اگر ما همان سال گذشته با افزايش قيمت حداقلي بنزين موافقت مي‌كرديم، دولت يا نظام مجبور به اين اقدام و افزايشي حداكثري نمي‌شد.حال ممكن است فردي از من بپرسد كه چرا مي‌گوييد مجلس در راس امور نيست، پاسخ من اشاره به مصوبات گذشته مجلس است. شما نگاه كنيد مجلس مصوبات مربوط به گروه ويژه اقدام مالي يا همان FATF را تصويب كرد اما سرنوشت‌شان چه شد و مصوبات مجلس چه وضعي پيدا كرد؟! يكي را شوراي نگهبان رد كرد و يكي را نهاد ديگر و امروز همه آنها در مجمع تشخيص مصلحت نظام بلاتكليف مانده است. اينها همه و همه بي‌اعتبار كردن مجلس است. امروز مجمع تشخيص مصلحت نظام از يك طرف به خودش اجازه تصويب قانون مي‌دهد و مجلس خبرگان هم كه جديدا وارد ميدان شد.

برخي معتقدند كه فشارها به مجلس دهم در قياس با ساير مجالس بيشتر است، با اين مساله موافقيد؟

موافق كه هستم...

علت چيست؟

به عقيده من دليل اين فشارها طيف‌هاي حاضر در مجلس است. مجلس دهم دست نهادهايي نيست كه قبلا بود و مي‌توانستند حرف‌شان را ديكته كنند. در مجالس قبلي باتوجه به آنكه تركيب مجلس يكدست بود، نمايندگان همان چيزي را تصويب مي‌كردند كه مثلا شوراي نگهبان يا نهادهايي بالادستي ديگر مي‌خواستند. بنابراين اختلافي پيش نمي‌آمد و مقاومتي هم مقابل مجلس شكل نمي‌گرفت اما امروز نظرات نمايندگان متفاوت است با آنچه اين افراد مي‌خواهند و مي‌گويند. در چنين شرايطي است كه اصولا نظرات اين افراد به كرسي مي‌نشيند و همين موضوع سبب مي‌شود تا نماينده به خوبي متوجه شود كه راي و نظرش در راس امور نيست؛ چراكه نهادهاي بالادست مجلس به حدي زياد است كه نمايندگان ديگر نمي‌توانند موثر واقع شوند.اما نكته حائز اهميت در اين ميان آن است كه صف اول ارتباط با مردم همچنان نمايندگان محسوب مي‌شوند. نه دولت، نه شوراي نگهبان، نه قوه قضاييه و نه هيچ فرد و نهاد ديگري مثال نمايندگان با مردم در ارتباط نيست و همين ارتباط سبب مي‌شود تا مردم از نمايندگان انتظار داشته باشند.

چرا چنين اتفاقاتي رخ مي‌دهد؟

بزرگ‌ترين اشكال در مملكت ما اين است كه مسووليت‌ها و تكاليف به صورت يكسان تقسيم نشده است.

اما همانطور كه ديده‌ايد در راهپيمايي‌ها يا حتي برخي رسانه‌ها همه اشكالات را به نهادهاي انتخابي نسبت مي‌دهند، اين موارد را چطور تحليل مي‌كنيد؟

به نظر مي‌رسد كه دست‌هايي در كار است كه همين نهادهاي انتخابي با اختيارات نصفه و نيمه را نيز مسدود كنند. خاطرم هست سال‌ها پيش و قبل از آنكه سيدمحمدخاتمي روي كار بيايد، برخي مي‌گفتند كه ما به دنبال «حكومت اسلامي» هستيم، نه «جمهوري اسلامي». امروز هم به نظر مي‌رسد برخي به دنبال همين مساله هستند؛ در حالي كه جمهوريت ركن اساسي اين نظام است. به عقيده من واقعا برخي طوري حركت مي‌كنند كه نظام را به آن سمت ببرند و در اين ميان ما در اين بازي، فقط بازيگريم! حداقل من يك نفر نمي‌خواهم ديگر بازيگر باشم. هم من هم تعدادي از همكارانم واقعا نهايت تلاش خود را كرده‌اند ولي به نظر من، نمي‌توان گفت كه به‌خاطر 10 يا 20 نفر نماينده، ما مجلس داريم، نه!

نظرتان درباره بحث نظارت استصوابي و به‌طور كلي عملكرد شوراي نگهبان نسبت به مجلس چيست؟

به نظرم بخش عمده اينكه مجلس در راس امور نيست، ناشي از همين نحوه نظارت‌هاي انتخاباتي در شوراي نگهبان است. بحث اصل اين نظارت‌ها نيست اما نحوه اجراي نظارت استصوابي بعضا مشكل‌ساز شده است. شايد اگر نمايندگان ديگري بودند، شرايط به اين شكل نبود. مثلا در همان جلسه غيرعلني كه درباره بنزين برگزار شد، من و چند نفر از همكاران جدا اعتراض كرديم. خب اگر تعداد نمايندگان معترض بيشتر بود و مثلا از 5 نفر به 30 نفر مي‌رسيد، قطعا شرايط اين مجلس تغيير مي‌كرد. هرچند كه مجلس دهم با همه حملاتي كه صورت گرفت و بدنامي كه برايش ايجاد كردند، مصوباتي داشت كه هرگز از مجالس هفتم و هشتم و نهم بيرون نمي‌آمد.با اين حال اگر رد صلاحيت‌ها به اين اندازه نبود و افراد ديگري نيز در مجلس حضور داشتند، قطعا اين مجلس، مجلس متفاوتي بود. اما بايد توجه داشته باشيد كه صندلي‌هاي مجلس، خاصيت چسبندگي دارد! اين صندلي‌ها به تو مي‌گويد كه حيف است اين مقام و پست را رها كني. اين حقوق خوب، ارتباطات مناسب، بعضا رانت‌ها را رها كني. همين‌ها باعث مي‌شود تا برخي افراد به خودشان بگويند كه چرا بايد حرفي بزنيم يا اقدامي انجام دهيم كه اين امكانات را از دست بدهيم. فكر نكنيد رها كردن اين موارد آسان است؛ چون واقعا نيست! ممكن است شما فردي اصلاح‌طلب يا انقلابي و خلاصه به دنبال سامان دادن به امور باشيد ولي وقتي كه وارد مي‌شويد، به اصطلاح جو شما را مي‌گيرد. جو كه شما را گرفت، ديگر كمتر سر و صدا خواهيد كرد. آهسته مي‌رويد و آهسته مي‌آييد و كارتان را انجام مي‌دهيد و در نهايت خودتان را هم حفظ مي‌كنيد. اما واقعيت اين است كه اين ملت و مجلسي كه قرار است «خانه ملت» باشد، به افرادي نياز دارد كه از خودشان بگذرند.ما در جامعه‌اي به‌شدت سنتي و مردسالار و متاثر از ابزارهاي قدرت زندگي مي‌كنيم كه شكستن تابوها در آن كار دشواري است؛ بنابراين نماينده بايد بتواند از خودش بگذرد تا از اين دوران گذار عبور كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون