مانع تكرار اتفاقهاي بد شويم
بهمن ايزدي
در روزهاي اخير خبر اعدام محيطبان افضلي جامعه محيط زيست را داغدار كرده است. 10 سال پيش محيطبان افضلي كه همراه پسرشان بودند، از مقتول خواستند تا اجازه تفتيش ماشينش را دهد. كار به مشاجره و درگيري كشيد، محيطبان افضلي فكر نميكرد تفنگ پر باشد و در نهايت ماشه چكانده و او به جرم قتل به قصاص محكوم شد. پس از آن در بسياري از خبرها خوانديم كه خصومت شخصي پايه اين درگيري و قتل بوده اما اينطور نبود... زندهياد افضلي در دوران خدمتش در موضوع حفاظت جديت به خرج ميداد و حاضر نبود در مواجهه با كساني كه به لحاظ بافت اجتماعي از طبقه ديگري بودند، نرمش نشان دهد. او براي قتلي كه انجام داد، 10 سال در زندان ماند، گزارشهاي زندان او نشان ميدهد كه متنبه و به يك فعال اجتماعي تبديل شده بود. بنابراين پس از 10 سال، او پاك شده بود اما خانواده مقتول نخواستند از خونش بگذرند.
در اين دوره 10 ساله بسياري به خانواده مقتول مراجعه و با آنها صحبت كردند تا بتوانند اين پرونده را به سمت صلح و رضايت سوق دهند. ابتدا كه اولياي دم حتي حاضر به پذيرش هيچ مقامي در سازمان حفاظت محيط زيست نبودند اما پيگيري سرسختانه خانم شاكري در محيط زيست كرمان كه فراتر از حوزه مديريتشان و با حساسيت و دلسوزي اين موضوع را پيگيري ميكرد باعث شد به عنوان اولين مدير سازمان محيط زيست به خانه اولياي دم راه پيدا كرده و با آنها درباره اين پرونده صحبت كند. آن زمان همسر متوفي حتي قولهايي داد كه با ساخت مدرسه و مراكز بهداشتي از قصاص بگذرد اما در نهايت گذشت نكردند.
به عنوان كسي كه در ارتباط مستقيم با اين پرونده بودم، سوال من اين است كه آيا با كشته شدن محيطبان افضليفرد مقتول زنده ميشود؟
محيطبان افضلي از پيش ما رفته و جامعه محيطزيست و به ويژه محيطبانان عزادار هستند. ما بايد براي جلوگيري از تكرار اين اتفاق، هرچه سريعتر اقدام كنيم. متاسفانه سازمان محيط زيست تمام بار حفاظت را بر دوش معدودي محيطبان قرار داده است. آنها متناسب با مناطق تحت استحفاظي، كاركنان و محيطبان را استخدام نميكنند بهطوري كه در حال حاضر يك محيطبان بايد به اندازه چهار نفر كار كند. در نتيجه محيطبانان مجبورند با حقوق كم و عدم حمايت حقوقي و بيمهريهايي كه ميبينند، علاوه بر كار مضاعف، در يك شرايط پرخطر هم كار كنند. ما دو هزار و خردهاي محيطبان داريم در حالي كه نيازمان به اندازه 10 يا 11 هزار محيطبان است، در چنين شرايط و خلأ نيروي انساني سودجان وارد مناطق تحت مديريت سازمان محيط زيست ميشوند و با نگاه از بالا به پايين كه به قشر محيطبان دارند، هر اقدامي را انجام ميدهند و هر جا لازم بدانند از ضرب و شتم تا گلولهباران محيطبانان دريغ نميكنند. پرديساننشينان متاسفانه نسبت به آلام و نيازهاي مناطق بيتوجهند و اين بيتوجهي باعث شده ما به سوگ محيطبان افضلي بنشينيم. غمانگيز است كه بدانيم در همان روز اعدام محيطبان افضلي، دو محيطبان در تنگ صياد چهارمحال و بختياري به گلوله بسته شدند. از اين روست تا زماني كه سكان محيط زيست در دست افراد غيرمرتبط باشد باز هم شاهد چنين تراژديهايي در جامعه محيطبان خواهيم بود.