تحولات ماههاي اخير در عراق، با حمله روز يكشنبه جنگندههاي امريكايي به پايگاههاي حشدالشعبي در عراق وارد مرحله تازهاي شده است. در حالي كه خشونتهاي حاصل از اعتراضات گسترده در عراق، طي ماههاي گذشته باعث جان باختن صدها عراقي شده است، حالا بيم آن ميرود كه در شرايط فقدان يك دولت باثبات و عدم توافق گروههاي سياسي براي برونرفت از بحران، يك تنش نظامي تازه، فضاي سياسي عراق را تحتتاثير خود قرار دهد؛ تنشي كه آتش آن ميتواند دامن ايران را به عنوان همسايه شرقي و بزرگترين شريك تجاري عراق بگيرد. حسن داناييفر، سفير پيشين جمهوري اسلامي ايران در عراق، تاكيد دارد كه ايران همواره خواستار امنيت در عراق بوده و ناامني در عراق را تهديدي براي امنيت ملي خود ميداند، درنتيجه هيچگاه اقدامي نميكند كه به ناامني در عراق دامن بزند. به اعتقاد اين ديپلمات پيشين، بازيگري كه دنبال ناامني و بيثباتي در عراق است، تهران نيست، بلكه امريكاست. در ادامه متن كامل گفتوگوي روزنامه اعتماد را با حسن داناييفر، سفير پيشين ايران در عراق، مطالعه ميكنيد.
انگيزه امريكا از عمليات هوايي يكشنبه شب در خاك عراق چه بود؟
متاسفانه امريكاييها بهشدت دنبال تجزيه و برهم زدن ثبات عراق هستند. ادله شواهد زيادي درمورد اين هدف امريكا وجود دارد كه اسناد و شواهد آن هم دراختيار جمهوري اسلامي ايران قرار دارد. علاوه بر ادله موجود كافي است اظهارات دونالد ترامپ، نامزد وقت انتخابات رياستجمهوري در سال 2016 كه رقيبش هيلاري كلينتون، وزير خارجه پيشين امريكا را به نقش در ايجاد داعش متهم كرد، به ياد بياوريم. من به عنوان يك كارشناس مسائل عراق، معتقدم اين اظهارات آقاي ترامپ بسيار دقيق و صحيح بود. امريكاييها به هر طريق و بهانهاي به دنبال تجزيه و فروپاشي عراق هستند. اين حملات اخير به پايگاههاي حشدالشعبي هم در راستاي اجراي همان اهداف است.
يعني شما معتقديد كه تمامي تقصير مسائل جاري در عراق برعهده امريكاست؟ به هر تقدير بازيگران ديگري هم در عراق نقش دارند و ماههاست كه اين كشور در سايه اعتراضات خشونتآميز قرار گرفته است و امروز هم عملا درنتيجه اعتراضات در حالت بيدولتي به سر ميبرد.
خواسته اعتراضات در عراق مشخص بود. امريكاييها از سه ماه پيش كه اعتراضهاي معيشتي و سياسي در عراق شروع شد، امريكاييها از هر فرصتي براي سوار شدن بر موج اين اعتراضات استفاده كردند تا آن را به سمت خشونت و ناامني بكشانند. اعتراضات مردم عراق برمبناي خواستههايي بهحق و مطالباتي اساسي، ازجمله حاكميت فساد و فقدان خدمات عمومي بود. اما امريكاييها تلاش كردند تا از اين اعتراضات سوءاستفاده كرده و عراق را دچار يك فتنه داخلي كنند. اين فتنه عليرغم اينكه مشكلاتي را براي عراقي به وجود آورد، اما نتوانست خواستهها و اهداف واشنگتن را به سرعت محقق كند. قطعا اين اعتراضات و خشونتها در عراق باعث ايجاد مشكلات زيادي شده است، الان عراق تقريبا فاقد دولت پايدار است و سرنوشت دولت بعدي عراق مشخص نيست. در چنين شرايطي امور عراق به صورت يوميه مديريت ميشود. اما عليرغم تمام اين مشكلات و معضلات، نتيجه خشونتها و درگيريها در عراق مطلوب امريكاييها نبود. حالا من تصور ميكنم امريكاييها دنبال يك فتنه جديد هستند. حمله به پايگاههاي حشدالشعبي، راهكار جديد امريكا براي بههم زدن امنيت عراق و ايجاد بحران و جنگ داخلي در اين كشور هستند. حشدالشعبي، بخشي لايتجزي از نيروهاي مسلح رسمي عراق است كه از پشتيباني فتواي مرجعيت شيعيان عراق و حمايت دولت اين كشور برخوردار است، به همين دليل هم بود كه نخستوزير عراق و ديگر مقامهاي اين كشور عمليات امريكا عليه نيروهاي مسلح عراق را محكوم كرده و تاكيد كردند كه نظاميان امريكايي حق ندارند عملياتي را بدون هماهنگي دولت عراق انجام دهند. من آنچه را كه يكشنبه در عراق رخ داد مقدمه يك فتنه جديد در عراق ميدانم و درنهايت بر هم زدن استقلال و تماميت ارضي عراق ارزيابي ميكنم.
واكنش دولت عراق و حشدالشعبي به اين حمله چه خواهد بود؟
مقامهاي عراقي اين حمله را محكوم كردند، از نخستوزير و رييس مجلس گرفته تا وزارت خارجه اين اقدام را محكوم كردهاند. ترديدي نداشته باشيد كه اين اقدام واكنشهاي تندي را در عراق برميانگيزد. فرزندان عراق حاضر نيستند چنين تحقيري را تحمل كنند، يك كشور از آن سوي دنيا بلند شده و آمده و هر كاري دلش بخواهد در كشورشان انجام دهد، قطعا هيچ شهروند عزتمند عراقي آن را بر نميتابد. قطعا در روزهاي آينده شاهد خبرها و رويدادهاي بيشتري در عراق خواهيم بود.
اين واكنش در چه حدي خواهد بود؟ مثلا اقدام سياسي مانند به جريان افتادن طرح اخراج نيروهاي امريكايي يا حمله به نظاميان امريكايي؟
هر چيزي امكانپذير است، احياي بحث اخراج نظاميان امريكايي از خاك عراق در پارلمان اين كشور امكانپذير است، بايد منتظر ماند و طي روزهاي پيش رو ديد كه گروههاي سياسي و شخصيتهاي ارشد سياسي و مذهبي عراق چه تصميمي خواهند گرفت. به هر تقدير براي همه روشن ميشود كه امريكاييها چيزي جز تجزيه و فروپاشي حاكميت ملي عراق نميخواهند. باز هم من به گفتههاي علني سياستمداران امريكايي اشاره ميكنم، نبايد طرح خاورميانه جديد يا خاورميانه بزرگ را كه دو سال بعد از آغاز اشغال نظامي عراق توسط امريكا از سوي خانم كاندوليزا رايس، وزير خارجه وقت امريكا مطرح شد، فراموش كنيم. اين طرح ممكن است مربوط به 14 سال پيش باشد، تاكتيكهاي امريكا نسبت به آن دوران تغيير كرده است، اما اهداف استراتژيك همچنان پابرجاست. اگر سالهاست امريكاييها از اجراي اهدافشان در عراق بازماندهاند، به دليل مقاومت مردم عراق و ايستادگي محور مقاومت در مقابل فروپاشي عراق، لبنان و سوريه بود. همان زمان اولين گام اجراي اين طرح در حمله به جنوب لبنان، سال 2006 برداشته شده بود كه با مقاومت حزبالله ناكام ماند. در پي رويدادهاي اخير، از جمله اعتراضاتي كه در عراق رخ داد، اين تصور در ميان بخشي از سياستمداران امريكايي شكل گرفته كه محور مقاومت توانايي خود را ازدست داده و فرصتي بيسابقه براي اجراي برنامهاي كه سال 2005 از سوي كاندوليزا رايس پيشنهاد شد، عملي كنند.
الان باتوجه به اعتراضات گسترده در عراق، فقدان دولت، مشكلات لبنان و تحريمها عليه ايران، به تصور شما امريكاييها ميتوانند اينبار موفق شوند؟
من اطمينان دارم كه اين طرح اينبار هم كار به جايي نخواهد برد و با شكست مواجه خواهد شد.
امريكاييها مستمرا ايران را به ناامنسازي و بيثبات كردن عراق متهم ميكنند و در پي حمله اخير هم اقدام خود را «تهاجم دفاعي در مقابل ايران» توصيف كردند. به هر حال اين اقدام در پي ماهها اعتراضاتي انجام ميگيرد كه به حمله به اماكن ديپلماتيك ايران و شعارهايي عليه نفوذ ايران منجر شد. فكر ميكنيد نقش ايران در اين مساله تا چه اندازه باشد؟
امريكاييها ضعف و مشكلات خودشان را همواره گردن ديگران مياندازند. حرفهاي وزير خارجه امريكا و طرح ايرانهراسي، جديد نيست. هر اتفاقي در منطقه رخ ميدهد، آخرش امريكاييها آن را به ايران نسبت ميدهند. در هر گوشه آسياي غربي كه يك جواني عليه زورگويي و قلدري امريكا يا اسراييل اعتراض ميكند، امريكاييها او را وابسته به ايران معرفي ميكنند. اين حرفها بياساس است كه ايران عامل ناامني در عراق يا باعث مشكلات باشد. فشار حداكثري، سياست علنا اعلام شده امريكاست، اين فشارهاي تبليغاتي هم در كنار فشارهاي اقتصادي، مالي و سياسي سياست فشار حداكثري قرار ميگيرد. امريكاييها ايرانهراسي را ترويج ميكنند تا مردم منطقه را به ايران بدبين كنند. امريكاييها چون بهانه قابل استنادي براي انجام اينگونه عمليات ندارند، چنين ادعاهايي را مطرح ميكنند. مشخص است كه چه كسي اين عمليات را انجام داده است، اين امريكاييها بودند كه اين درگيري را آغاز كردهاند و اين عراقيها خواهند بود كه به آن پاسخ ميدهند. ادعاي ارتباط اين مساله با ايران، كاملا بياساس است.
اما نقش ايران در عراق قابل انكار نيست، شما خودتان در بدترين حالت اشغال عراق توسط امريكا به عنوان سفير جمهوري اسلامي ايران در عراق، با امريكاييها مذاكره كرديد، آيا امروز راهي وجود ندارد كه اين بياعتماديها و بدبينيها از طريق تفاهمي ميان تهران و واشنگتن در عراق ازبين برود؟
تاكيد ما هميشه به دلايل مختلف اين بود كه عراق كشوري امن، يكپارچه و باثبات باشد. مرز ميان دو كشور 1400 كيلومتر است و امنيت عراق مستقيما بر امنيت ايران موثر است. ايران كوچكترين منفعتي از ناامني در عراق نميبرد. روابط اقتصادي و تجاري ميان دو كشور هم بسيار وسيع و گسترده است. يكپارچگي، توسعه و امنيت عراق، سه شاخصي است كه جمهوري اسلامي ايران در سختترين شرايط آن را دنبال كرده است، ميكند و خواهد كرد.
اما گروهي از تحليلگران معتقدند صرف وجود اين اختلافات باعث ناامني و بحران در عراق ميشود.
در هيچ دورهاي ما نخواستهايم و اجازه ندادهايم كه تعارضات و اختلافاتمان با امريكا در صحنه عراق تجلي پيدا كند. من باز هم عرض ميكنم كه ما هيچ منفعتي از ناامني در عراق نميبريم، ما همجوار عراق هستيم، امريكاييها هزاران كيلومتر با خاك عراق فاصله دارند. شما در سوالتان گفتيد كه ما با امريكاييها مذاكره كرديم، دليلش چه بود؟ چرا ما با امريكاييهايي كه ميدانستيم بدعهد هستند و به وعدههايشان عمل نميكنند مذاكره كنيم؟ چون امنيت عراق برايمان خيلي مهم بود. رهبران، مسوولان و افراد معتبر عراق از ما تقاضا كردند كه با امريكاييها گفتوگو كنيم و اگر به ياد بياوريد مقام معظم رهبري هم در مشهد فرمودند كه ما به واسطه درخواست دوستانمان پذيرفتيم كه با امريكاييها مذاكره كنيم. متاسفانه امريكاييها هيچ كدام از وعدهها و قولهايي را كه در اين مذاكرات داده بودند عمل نكردند. برخلاف امريكاييها كه كوچكترين اهميت به ثبات و امنيت عراق نميدهند، اين مساله براي جمهوري اسلامي ايران مهم و اساسي است. از يكسو اميدوارم امريكاييها درك كنند كه چقدر امنيت و ثبات در عراق براي ايران مهم است و از سوي ديگر اميدوارم تلاش نكنند از حساسيت ايران در مورد امنيت و ثبات در عراق سوءاستفاده كرده و تلاش كنند رفتارهاي تنشزا و برهمزننده امنيت را در عراق براي آزار دادن ايران ادامه دهند.
جدا از واكنشي كه ممكن است عراقيها به اين عمليات بدهند، فكر نميكنيد كه ممكن است امريكاييها نقشه وسيعتري داشته باشند كه احتمالا ايران و ديگر كشورهاي منطقه را هم تحت تاثير عمليات مشابه قرار دهد؟
از اين ادعاها زياد مطرح ميشود كه مثلا رييسجمهور امريكا در آستانه انتخابات ممكن است تصميمهاي مناقشهبرانگيز بگيرد يا در ايام تعطيلات سال نو در غياب كنگره و خبرنگاران، احتمال دارد از فقدان نظارت براي اجراي تصميمهاي خطرناك استفاده كند. اما من معتقد نيستم كه اين تفسيرها چندان صحيح باشد. خباثت امريكاييها به همان سياق پيشين چه شب سال نو باشد، چه سال آخر دوره اول يا سال اول دوره دوم يا هر زمان ديگري، براساس استراتژيهاي گستردهتر براي تغيير ماهيت منطقه غرب آسيا، ادامه ميدهند. البته حرف من به اين معنا نيست كه بايد خيالمان راحت باشد كه برنامه گستردهتري وجود ندارد، به هر حال همه، چه عراقيها، چه حشدالشعبي، چه ما و چه كل محور مقاومت بايد آمادگي خودمان را حفظ كنيم تا قدرت بازدارندگي، جلوي هرگونه اقدام غيرعاقلانه و خطرناك را بگيرد و بتواند هرگونه خباثتي را خنثي كند.
فكر ميكنيد باتوجه به رويدادهاي اخير، اعتراضات در عراق و تحريمها عليه ايران، آمادگي و بازدارندگي كافي در محور مقاومت وجود دارد؟
اگر محور مقاومت نبود كه تا حالا اسراييل و امريكا همهچيز منطقه را به توبره كشيده بودند و برده بودند. فكر ميكنيد چرا اينقدر تلاش و تبليغ ميكنند؟ به خاطر اين است كه از آمادگي و توانمندي محور مقاومت در عذابند. اگر محور مقاومت نبود كه نه سوريهاي مانده بود، نه لبناني و نه عراقي. اين محور مقاومت است كه تاكنون جلوي تعدي، تجاوز، اشغالگري و غارت آنان را گرفته است. قطعا اين توانايي وجود دارد كه نيروهاي مقاومت و حشدالشعبي از خودشان دفاع كنند و به اين اقدامات امريكا واكنش نشان دهند.
امريكا هدفي جز فروپاشي و بيثباتي عراق ندارد
ادعاي نقش ايران در حملات اخير بياساس است
با امريكا در عراق مذاكره هم كرديم، اما بدعهدي كردند و وعدههايشان را زير پاگذاشتند
امريكا به عراقيها حمله كرده است و خود عراقيها هم پاسخ آن را ميدهند
نگراني از گسترش حملات امريكا به كشورهاي ديگر وجود ندارد، اما محور مقاومت بايد قدرت بازدارندگياش را حفظ كند