نگاهي به مربيهاي رئال و بارسا در قرن 21
انتخاب به سبك اسپانيايي
شايد لاليگا برترين ليگ جهان نباشد، اما قطعا رئالمادريد و بارسلونا در قرن بيست و يكم با اختلاف بهترين باشگاههاي جهان فوتبال بودهاند و اختلافي چشمگير با ساير رقباي خود دارند. اين دو باشگاه در طول 20 سال اخير بزرگترين ستارههاي جهان فوتبال را به خدمت خود درآوردهاند. رئال در قرن جديد 6 بار فاتح ليگ قهرمانان شده و بارسا هم 4 بار موفق به فتح اين عنوان شده و اين دو باشگاه در مجموع نيمي از قهرمانيهاي اين دو دهه را كسب كردهاند. اما نكته عجيب اينجاست كه اين دو باشگاه در مجموع در اين 20 سال 28 مربي داشتهاند كه خبر از بيثباتي نيمكت اين دو تيم ميدهد. در حالي كه همواره از اين موضوع شنيدهايم كه ثبات و موفقيت دو روي يك سكه هستند، اما گويا براي رسيدن به موفقيت به سبك اسپانيايي، نياز چنداني به ثبات در نيمكت ديده نميشود و اين سياستهاي كلان و فلسفه باشگاه است كه بايد ثبات داشته باشد. رئال مادريد فصل گذشته سه مربي مختلف روي نيمكتش ديد و بارسا هم در روزهاي اخير ارنستو والورده را اخراج كرده و كيكه ستين را به عنوان جانشين او معرفي كرده است. در ادامه نگاهي خواهيم داشت به مربيهاي رئال مادريد و بارسلونا در قرن 21 و مقايسه اين مربيها با يكديگر. در اين بين تنها به سه جام معتبر اصلي هر فصل اشاره ميشود و جامهايي مثل جام باشگاههاي جهان و سوپركاپها لحاظ نخواهد شد.
رئال مادريد قرن 21 را با دلبوسكه شروع كرد و حاصل همكاري ويسنته دلبوسكه با رئال، 2 لاليگا، 2 چمپيونزليگ و يك كوپا بود. دلبوسكه بعد از اين موفقيت چشمگير، به شكلي غيرقابل باور از رئال مادريد اخراج شد تا سياهروزيهاي رئال مادريد آغاز شود. فلورنتينو پرس كه تيمي كهكشاني و متشكل از تمام ستارههاي بزرگ زمانه را جمع كرده بود، دلبوسكه را اخراج و كارلوس كيروش را جانشين او كرد. كيروش بعد از يك فصل اخراج شد و جاي خود را به خوزه آنتونيو كاماچو و او هم بعد از تنها 6 بازي و 4 پيروزي، جاي خود را به گارسيا رمون داد. رمون 20 بازي هدايت رئال را برعهده داشت و حاصل كارش تنها 12 پيروزي بود. بعد از آن بود كه در سال 2004، سكان هدايت رئال به لوكزامبورگو سپرده شد و او هم تنها يكسال روي نيمكت متزلزل برنابئو دوام آورد و جاي خود را به خوان رامون لوپس داد تا دوران حضور مربيهاي كوچك روي نيمكت رئال ادامه داشته باشد. پرس پس از آن در اقدامي عجيب فابيو كاپلو را به مادريد آورد. مردي كه به هيچوجه هيچ شباهتي به فلسفه رئال نداشت و حتي با وجود فتح لاليگا، پرس عذر او را خواست. برند شوستر آلماني در تاريخ 9 جولاي 2007 مربي جديد رئال و به شكلي معجزهوار قهرمان لاليگا شد. اما در زمستان سال 2008 جاي خود را به خوآنده راموس داد و او هم تنها يك نيمفصل مربي رئال مادريد بود. بعد از اخراج راموس، نوبت به مانوئل پلگريني رسيد. رئال مادريد در اين فصل دوباره تيمي كهكشاني ساخته بود كه كريستيانو رونالدو، كاكا و كريم بنزما تازهواردهاي هيجانانگيز اين تيم بودند. پلگريني هم موفق به كسب نتيجه نشد و پرس در اقدامي تاريخي، ژوزه مورينيو را به مادريد آورد. ژوزه مورينيو سه فصل در رئال ماند و تيمي را ساخت كه جنگندگي به آن برگشته بود و سه بار به نيمهنهايي ليگ قهرمانان رسيد و يكبار با شكستن تمام ركوردها، با 100 امتياز فاتح لاليگا شد. مورينيو به دلايل زيادي از جمله درگيري با بزرگان تيم از باشگاه خارج شد و كارلو آنچلوتي جاي او را در سال 2013 گرفت. رئال با كارلتو بعد از 12 سال موفق به فتح ليگ قهرمانان شد و بالاخره به لادسيما رسيد. اما كارلتو هم فصل بعد بدون جام ماند و در پايان از تيم اخراج شد و رافا بنيتس جانشينش شد، اما نيمفصل بعد او هم اخراج شد تا دومين تغيير بزرگ تاريخي در نيمكت رئال را شاهد باشيم و زيدان بدون تجربه مربيگري به مادريد بيايد و سه بار پياپي فاتح لاليگا شود. بعد از دو فصل و نيم حضور روي نيمكت رئال زيزو موفق شد لاليگا را فتح كند تا پرافتخارترين مربي تازهكار تاريخ نام بگيرد. او به يكباره استعفا داد و رئال لوپتگي را جانشينش كرد كه خيلي زود معلوم شد نتيجه لازم را نميگيرد و سولاري جاي او را در نيمفصل گرفت. در اواخر فصل سولاري هم اخراج شد تا زيدان دوباره به نيمكتش برگردد.
بارسلونا قرن 21 را با لورنزو سرا فرر آغاز كرد. او خيلي زود در سال 2001 بركنار شد و كارلس ركساچ جاي او را گرفت. بارسا در اين دوران تيم موفقي نبود و به فانخال روي آورد تا شايد مانند دوره قبل بتواند كاري از پيش ببرد، اما اين مرد هلندي در دوره دوم كارش در بارسا موفقيت چنداني كسب نكرد و اخراج شد. نكته جالب توجه در مورد بارسلونا اين است كه از زمان اخراج فانخال در سال 2003 تا اخراج والورده، هيچ يك از مربيهايش را اخراج نكرد و هر كس كه از اين تيم رفت، با توافق رفت. بعد از اخراج فانخال، رادومير آنتيچ جايگزين او شد و بدون دستاوردي جاي خود را به فرانك رايكارد داد تا دوره طلايي بارسا آغاز شود. رايكارد دو بار لاليگا و يكبار ليگ قهرمانان را فتح كرد و 5 سال هدايت بارسا را برعهده داشت. بعد از دوره رايكارد، نوبت به پپ گوارديولا رسيد تا بهترين دوران تاريخ بارسا شكل بگيرد. پپ موفق شد در 4 سال، 3 بار لاليگا را فتح كند و دو بار هم به قهرماني ليگ قهرمانان برسد و دو بار هم فاتح كوپا دلري بشود. بعد از اينكه پپ بارسا را ترك كرد، تيتو ويلانوا هدايت تيم را برعهده گرفت كه سرطان اجازه نداد كارش را تمام كند و يكي از تراژيكترين اتفاقات فوتبال جهان را رقم زد، با اين حال او با 92درصد پيروزي در مسابقات، بهترين ركورد تاريخ بارسا را دارد و يك لاليگا هم فتح كرد. در سال 2013 خراردو مارتينو آرژانيتيني با حمايت مسي سرمربي بارسا شد و يكسال بعد مديران بارسا متوجه اشتباه خود شدند و بعد از قطع همكاري، لوئيس انريكه را به تيم آوردند تا با او كه مثلث هجومي معروف MSN را در اختيار داشت، فاتح دومين سهگانه تاريخشان بشوند. انريكه در مجموع دو بار فاتح لاليگا شد و 3 بار كوپا دلري را برد. بعد از انريكه بود كه نوبت به ارنستو والورده رسيد. والورده دو بار لاليگا را فتح كرد، اما دو بار حذف عجيب با كامبك خوردن از رم و ليورپول جايگاهش را سست كرد و شكست مقابل اتلتيكو در سوپرجام، نسخه او را پيچيد تا كيكه ستين جانشينش بشود.