تكصدايي منجر به شكست
غلامعلي رجايي
خبر رد صلاحيت علي مطهري و تعداد بسياري از چهرههاي شاخص اخبار تلخ اين روزهاست؛ چراكه با اين روند مجلس از داشتن چهرههاي متفكر، نخبه و سالم محروم شد، آنهم در شرايطي كه برخي نمايندگان مجلس نه در گروه نخبگان جاي دارند، نه طرح و برنامهاي براي آينده كشور دارند، نه از سابقه علمي خاصي برخوردار هستند اما به هر حال راي گرفته و بنابر مناسباتي به مجلس راه يافتهاند.
از دست دادن امثال علي مطهري، محمود صادقي، الياس حضرتي و بسياري ديگر از ردصلاحيتشدگان براي مجلس شوراي اسلامي خسارت محسوب ميشود. اين خسارت هم مختص يك دوره مجلس نيست، بلكه وقتي نيروهاي نخبه از دست ميرود، تمام كشور متضرر ميشود.
در ميان ردصلاحيتشدگان علي مطهري از جمله چهرههاي آكادميك و دانشگاهي و چهره ارزشمندي است كه توانسته آراي زيادي از تهران كسب كند.
همچنين او فرزند آيتالله شهيد مطهري است و سابقه مديريت مجلس و حضور در هيات رييسه دارد، از همين روي به نظر ميرسد شوراي نگهبان بايد دستكم درمورد او تجديدنظر كند و اگر شوراي نگهبان تجديدنظر نكند، بايد مقامات كشوري به اين موضوع ورود كنند. اين موضوع مسبوق به سابقه است و مقامات عاليرتبه نظام پيشتر درمورد احراز صلاحيت برخي چهرهها نقش مثبتي ايفا كردهاند. كما اينكه تاييد صلاحيت مصطفي معين در جريان انتخابات رياستجمهوري سال 1384 از همين طريق انجام شد، بنابراين اگر به دنبال اين باشيم كه حضور مردم پاي صندوقهاي راي پررنگ باشد و بمباران تبليغات خارج از كشور خنثي شود، بايد تجديدنظرهايي در فرآيند احراز صلاحيتها بهخصوص درمورد برخي چهرهها صورت گيرد. نبايد با دست خودمان اطراف صندوقهاي راي را خالي كنيم. اين خطر و آسيبي جدي است و نشان ميدهد كه نظام به بيماري خودزني دچار شده است.
علاوه بر تاثير مخرب داخلي بايد به تاثيرات خارجي اين رد صلاحيتها هم انديشيد. براي نمونه در ساير كشورهاي مسلمان، كشورهاي منطقه، كشورهاي عربي و... وقتي مشاهده ميشود كه در جمهوري اسلامي رد صلاحيتها به اين شكل صورت ميگيرد و افرادي همچون علي مطهري در جمهوري اسلامي تاييد صلاحيت نميشوند، انعكاس خوبي نخواهد داشت و پيام خوبي از انقلاب به ساير كشور منتقل نخواهد شد.
اگر برخي به دنبال الگوگيري از جمهوري اسلامي باشند، حتما مساله برخورد برخي نهادهاي نظارتي با كانديداهاي انتخابات مهم مجلس را نكتهاي منفي تلقي خواهند كرد و اگر بخواهند به سمت ارزشها و الگوهاي جمهوري اسلامي پيش بروند، ممكن است دچار ترديد شوند.
همچنين تاريخ نشان داده كه هرگز تفكر تكصدايي پاسخگو نيست. آنطور كه ميتوان از چهرههاي تاييد صلاحيت شده، برداشت كرد تركيب مجلس از پيش مشخص و تعيين شده است و اين قطعا به سود مجلس نخواهد بود. به هر حال روند قانونگذاري مشخص است و با اكثرت آرا، قانونگذاري صورت ميگيرد.
همچنين در اين روند شوراي نگهبان و در صورت لزوم مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز حضور دارند، پس نظام نبايد از اينكه چند نفر در مجلس باشند كه حرفهاي متفاوتي ميزنند، نگران باشد. به برخي از اعضاي شوراي نگهبان توصيه ميكنم كه تاريخ بخوانند. تاريخ نشان داده كه در هيچ حكومتي تكصدايي موفق نشده و سياست تكصدايي محكوم به شكست است. اتفاقا حاكميت بايد پذيراي اينگونه اظهارنظرهاي متفاوت باشد؛ چراكه اين افراد را ميتوان «اپوزيسيون نجيب» دانست. شوراي نگهبان بايد قدر اين اپوزيسيون نجيب را بداند.
درنهايت و به عنوان آخرين نكته ميتوان به ضرسقاطع گفت كه شوراي نگهبان توجهي به ملاحظات و اخطارهاي امام نسبت به اين نهاد نظارتي ندارد يا شايد هم شوراي نگهبان براي فرمايشات امام تاريخ مصرف قائل است يا خدايي نكرده تصور برخي از آنها اين است كه دوران امام سپري شده است. شايد بسياري به خاطر بياورند كه امام در تذكري به اعضاي شوراي نگهبان از آنها خواستند بيخود كسي را خارج از دايره اسلام ندانند. آن زمان رد صلاحيت محمد سلامتي مسائلي ايجاد كرده بود و امام بدون اينكه به مصاديق ورود كنند، به اعضاي شوراي نگهبان عتاب كردند و درمورد عملكردشان به آنها نهيب زدند. كاش شوراي نگهبان لااقل به توصيههاي امام توجه ميكرد و براي آنها تاريخ مصرف قائل نبود. در خاتمه نيز بايد گفت اگر شوراي نگهبان به دنبال حماسه حضور است، عليالقاعده بايد دست مردم را در انتخابات باز بگذارد.
كنشگر سياسي اصلاحطلب