تعارض يا تعادل ميان مادر بودن با فوتباليست بودن
هميشه خانواده در اولويت است
سامان سعادت
«ميتوانيد چند لحظه منتظر بمانيد؟» صداي جيرجير از گوشي تلفن به گوش رسيد و به دنبال آن صداي خنده از سمت احتمالا راهپله و اتاق آمد و بلافاصله در صداهايي ديگر محو شد. جسي راسچرت گفت: «خيلي ببخشيد.» عذرخواهي جسي به خاطر اين بود كه وسط مصاحبه پسر دو سالهاش از راه رسيده و او مجبور بود او را به اتاقش برگرداند. همين لحظه كوتاه نمايانگر محور بحث اين نوشته است: تعادل حرفهاي ميان مادر بودن و فوتباليست حرفهاي بودن. در دوره نهم W-League (ليگ فوتبال زنان استراليا كه از سال 2008 به راه افتاده است) جسي كه در تيم كانبرا يونايتد توپ ميزد بازي تيمش مقابل ملبورن سيتي را از دست داد، چراكه در گيرودار تولد دومين فرزند خود بود.
جسي ميگويد: «بازي نكردن در روز پنجشنبه مقابل ملبورن سيتي يا اينكه بگويم من
در دسترس نيستم كه بازي كنم... فرقي نميكند! من خيلي عصبي بودم كه اين حرف را به اعضاي باشگاه ميزدم، چون اين يك شغل واقعي است. اين W-League است. اين يك مساله مهم
به حساب ميآيد. اما آنها فوقالعاده رفتار كردند. آنها گفتند خانواده در اولويت است. خانواده قطعا قبل از هر چيزي اهميت دارد.» منظور جسي از آنها، سرمربي تيمش يعني هيتر گاريوك و دستيارش اسكات او دونل است. جسي گفت: «از نظر شخصي شايد به اين خاطر كه هيتر خودش يك مادر است وضعيت مرا درك ميكند. مربيان بدون فرزند ممكن است نفهمند كه برخي موارد چقدر حساس است. بودن در خانواده و همزمان فعاليت ورزشي كار كاملي است و شما به پشتوانه نياز داريد تا وظايف خود را انجام دهيد، بنابراين اگر مربياي تجربه خانوادگي كاملي نداشته باشد وضعيت براي من سخت ميشود.»
آشتي دادن فوتبال حرفهاي و مادر بودن براي ورزشكاران كار سختي است. در مقايسه با مشاغل ديگر بازيكنان فوتبال در 25 سالگي به اوج خود ميرسند و بيشترين وقت را صرف فوتبال ميكنند و حداكثر در 40 سالگي هم بازنشست ميشوند. در چنين شرايطي انتخاب خانواده و فوتبال با هم تقريبا غيرممكن است. جسي ميگويد: «پسرم معمولا از ساعت 5:30 تا 6:30 صبح بيدار ميشود و من او را ساعت 7:30 به مهدكودك ميبرم. اگر يك روز كاري باشد من راهي تمرين ميشوم و بعد از آن بايد مراقب روال زندگي و وضعيت خواب پسرم باشم. او حدودا ساعت 7:30 به خواب ميرود و بعد از اينكه او خوابيد من تازه فرصت ميكنم كمي به فعاليتهاي شخصيام بپردازم.»
تا سال 2017، W-League هيچ سياست رسمي و رويه مشخصي براي حمايت از مادران نداشت. هميشه تمهيدات در داخل باشگاهها صورت ميگرفت و بازيكنان مجبور بودند به تنهايي از كودكانشان مراقبت كنند. آنها غالبا به دوستان و ساير اعضاي خانواده در اين زمينه متوسل ميشدند، اما به لطف توافقنامه ليگ، اوضاع بهبود يافته است. اگر بازيكن در طول فصل باردار شود، مبلغ قرارداد و دستمزدهاي او بهطور كامل پرداخت ميشود. ليگ همچنين هزينه پروازها و اقامت كودكان
زير سه سال را نيز تقبل كرده است.
اين اصول حرفهاي كه در حال بهبود هستند، در كمتر از يك دهه قبل اصلا وجود نداشتند. مليسا باربري، كاپيتان سابق تيم ماتيلداس و مربي دروازهبانان تيم ملبورنسيتي به خوبي به ياد دارد كه پس از به دنيا آمدن فرزند اول خود يعني هالي، در سال 2013 با چه مشكلات بزرگي دست و پنجه نرم كرده بود. از دست دادن جام جهاني و بدون تيم ماندن در W-League. او به همه باشگاهها نامه زد و براي بازي اعلام آمادگي كرد اما همه او را رد كردند. اين ادامه پيدا كرد تا اينكه رز آلويسي در تيم زنان آدلايد پستي به دست آورد و باربري را به خدمت گرفت. او گفت: «او اين حركت را ديد و اشتياق مرا براي بازگشت درك كرد و متوجه شد من ميتوانم دروازهبان خوبي براي تيمش باشم. من در ابتداي بازگشت شرايط سختي داشتم. اول از همه به خاطر بچهدار شدن همچنين مشكل مديريت زمان اما برخي افراد قطعا اين امكان را براي من فراهم كردند.»
مانند باربري، گاريوك (كه به جسي اجازه داد به فرزندش برسد) يك نمونه دست اول از مادراني بود كه بعد از وضع حمل با باشگاه خود به مشكل خورد. او پروندهاي عليه فدراسيون فوتبال استراليا به راه انداخت و مبارزات مادران را در كانون توجهات قرار داد. اين جنبش درنهايت به اصلاح قوانين در W-League منجر شد. گريوك درباره زمان حضور در ماتيلداس ميگويد: «هيچ سياست رسمي وجود نداشت. من از بچهدار شدن برگشتم و تمريناتم را از سر گرفتم. من براي سفر به امريكا انتخاب شدم ولي همه ديدند چه اتفاقي رخ داد. همهچيز از كار افتاد!»
با اين حال W-League هنوز يك تورنمنت نيمهحرفهاي است و هر سه زن موافق هستند كه يك ليگ تمام وقت حرفهاي ميتواند مادراني را كه بعد از آنها وارد اين تورنمنت ميشوند از نظر ثبات اقتصادي و امنيت شغلي در شرايط پايدارتري قرار بدهد و اين براي خانواده بازيكنان نيز مهم است. گاريوك ميگويد: «اين صنعتي نيست كه من مادران را به فعاليت در آن تشويق كنم. اول از همه شما شغل پايداري نداريد. شما نميدانيد ميمانيد يا ميرويد. دوم اينكه شرايط شما از نظر مالي پايدار نيست. همچنين از نظر خانواده شما وقت زيادي را از دست ميدهيد. شما بايد يك انتخاب داشته باشيد؛ اينكه ميخواهيد مادر شويد يا خير. گزينه سومي وجود ندارد.»
در چنين شرايطي و با وجود تغيير شرايط به نفع مادران هنوز به نظر ميرسد بايد اصلاحات بيشتري صورت بگيرد. هر سه مادر هنوز دغدغههاي زيادي در مورد فرزندانشان دارند. همين وقفه در ابتداي مصاحبه با جسي يا باربري كه بچههايش را به خانه مادربزرگشان ميبرد و وسط مصاحبه بايد گوشي را نگه دارد، چون اسباببازي پسرش افتاده توي پيادهرو يا گريوك كه تازه پس از خواباندن بچههايش در صبح روز كريسمس بايد به كارهاي شخصياي برسد.
اين يك يادآوري و مثال بود از اينكه مادر بودن به اندازه فوتباليست بودن يك شغل تمام وقت است. براي حفظ استعداد و تجربه بازيكناني كه مادر شدهاند پشتيباني موسسات فوتبال بسيار مهم است. بايد اطمينان حاصل شود كه زنان فوتباليست در آينده مجبور نباشند بين فوتباليست بودن و مادر بودن گزينشي انجام دهند. آنها نبايد مجبور باشند در ابتداي دوران جواني از خودشان بپرسند: مادر باشم يا فوتباليست حرفهاي؟
منبع: گاردين