ساحت خبر
2- از خودمان شروع كنيم. روزنامهنگاري ميهن نيز بايد قويتر باشد. و اين، محققشدني نيست مگر اينكه «حرفهايتر» شويم. با همه دشواريهايش. با همه موانعش. آنوقت ديگر عرصه روزنامهنگاري كشورمان، مقهور بحرانها نخواهد شد. حتي چراغي خواهد افروخت بر يافتن راهي. راهي. راهي.
3- آنانكه در دو دهه گذشته نوشتههاي صاحب اين قلم را خواندهاند، تصديق ميكنند كه به نگارش اخبار و تحليلهاي حوزه «نفت و انرژي» محدود بوده است. ازاين پس هم، جز اين نخواهد بود. پس براي گفتن سخنم اجازه بفرماييد يك سال عقبتر بروم. در ساعات اوليه وقوع حادثه براي نفتكش سانچي، خودم را به دفتر مركزي شركت ملي نفتكش رساندم و تا اعلام نهايي آن خبر تلخ، پيگير اخبارش بودم. بعد از آن بود كه احساس كردم در خبررساني و تحليلهاي صحيح خبري در شرايط بحراني و حساس، به زبدگي بيشتري نياز داريم. از برخي اساتيد روزنامهنگاري هم پيگير شدم.
4- براي امروزمان اما، چه بنويسم؟ با آنانكه ترجيح ميدهند همانجا كه هستند بنشينند و جراحت عميق وارده بر ساحت «خبر» و آسيبهاي ناشي از آن را نبينند، حرفي نيست. جز اينكه بگوييم «دلمان شكست»! با همين دلشكستگي اما، چارهاي نداريم جز زنده نگاه داشتن اميدمان. آگاهي دادن وظيفه ماست. حالا هر روزنامهنگار در حوزه تخصصياش. و اغراق نيست اگر بنويسيم «توسعه آگاهي»، مقدمه هر پيشرفتي است.