سهم مردم از آلودگي هوا؟
همچنين بارها ديده شده است كه يك خودرو در لاين سبقت با سرعتي اندك در حال عبور است و البته حاضر به تعويض لاين و گشودن مسير نيز نيست؛ مجموعه رفتارهايي اينچنين كه هيچ توجيه و دليل منطقي ندارد و روانشناسان آن را بيماري عجله يا گاهي خودخواهي بيدليل مينامند، معضلي است كه مصرف متوسط يك خودرو را بالا ميبرد. اگر از خودروهاي بهروز كه ميزان متوسط مصرف را نشان ميدهند، استفاده كنيد و هر دو روش رانندگي را با استناد به متوسط مصرف نشان داده شده در آن مدل خودروها بيازماييد، متوجه ميشويد كه بد رانندگي كردن حداقل 5 ليتر در 100 كيلومتر مصرف خودرو را بالا ميبرد، البته به اين نكته نيز بايد توجه شود كه اين مدل از رانندگي در اتوبانهاي بينشهري امكان استفاده از سيستم كروز و در نتيجه كاهش مصرف را از خودروهاي ديگر ميگيرد. افزايش مصرف خودرو در روش بد رانندگي بسيار بيشتر از 5 ليتر است، اما در اينجا براي به دست آوردن يك ديد كلي مبتني بر عدد و رقم فرض ميكنيم در هر 100 كيلومتر 5 ليتر مصرف افزايش مييابد و به اصطلاح به چيزي بين 14 تا 16 ليتر در 100 كيلومتر ميرسد. حالا فرض كنيم كه يك خودرو بهطور متوسط حدود 40000 كيلومتر در سال مسير طي كند، 2000 ليتر بنزين در سال تنها و تنها صرف رانندگي غيرمنطقي و پرشتاب چنين رانندهاي ميشود كه به احتساب بنزين ليتري 3 هزار تومان ميشود سالانه 6 ميليون تومان و البته همينقدر آلودگي بيشتر و نيز به همين ميزان مشكلات و معضلات بيشتر براي انجام رانندگي در خيابانها كه هيچ دليل و توجيه قابلقبول و منطقي براي آن نميتوان متصور شد. چرا يك فرد نبايد به اين موضوع بينديشد كه 6 ميليون تومان سالانه ميتواند صرف چيزهاي مهمتري در زندگي شود و چرا نبايد به اين نكته بينديشد كه ميتوان بين يكسوم تا يكچهارم از مصرف هر ماشين كاست بدون اينكه از ميزان مسير طي شده چيزي كم شود. چرا نبايد به اين انديشيد كه آلودگي حاصل از اين 2000 ليتر در سال ميتواند توليد نشود و ميشود آن را از محيط كاست به شرط آنكه بيماري عجله درمان شود و در واقع رفتارهاي اينچنيني كنترل گردد. نگارش اين يادداشت تنها به منظور تلنگري بود به خواننده كه اگر بناست تغييري را ايجاد كند در درجه اول به خودش بنگرد و تغيير را از خود آغاز كند وگرنه تكاليف انجام نشده دولتها كه ديگر حديثي تكراري است.