چهلم حادثه هواپيما تسليت
در آستانه چهلمين روز حادثه هواپيماي اوكرايني و كشتهشدن 176 نفر سرنشينان آن، كاربران توييتر فارسي با راهانداختن هشتگ «هواپيماي اوكرايني» از اين حادثه دلخراش گفتند و ياد كشتهشدگان را زنده نگه داشتند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«علاوه بر چهلم سردارِ شهيد، چهلم شهداي هواپيما و شهداي مراسم تشييع هم گذشت»، «خب چهل شب گذشت، چهلم كشتههاي هواپيماي اوكراين. هنوز فكر اينكه توي اون ۶ دقيقه از برخورد موشك اول تا برخورد هواپيما به زمين و جان دادن همه مسافرها چي گذشته بيرون نيامديم»، «چهل روز از حادثه باورنكردني و دلخراش هواپيماي اوكراين و كشتهشدن 176 نفر گذشت. غمانگيز بود دلگير. هيچوقت اين حادثه را از ياد نخواهيم برد»، «خدا به خانوادهها و بازماندههاي مسافران هواپيماي اوكراين صبر بده. چهل روز گذشت اما براي ما كه انگار ديروز بود. هنوز داغ تازه است»، «چهل روز گذشت از آن خطاي انساني! از منفجركردن هواپيما توي آسمان! از خاكستر كردن صد و هفتاد و شش نفر آدم بيگناه!»، «چهلم سرنشينان هواپيما هم، ديروز بود؛ گويي زمان هم از سنگيني اين حادثه نميكاهد»، «فرودگاه و هواپيما براي من گره خورده است با ياد 176 نفر بيگناه»، «چهل حادثه هواپيما تسليت»، «ديشب چهلم مسافرين هواپيما اوكراين بود چقدر زود گذشت»، «حالا ميفهمم زمان چقدر نسبي است، مگر ميتوان پذيرفت كه چهل روز گذشته است»، «اين هواپيما، هر روز داره تو خونه ما سقوط ميكنه»، «از صبح كه توييتر رو باز كردم و فهميدم چهل روز گذشته باز حالم گرفته است و چشمم ابري. نه حادثه را باور ميكنم نه اينكه چهل روز گذشته»، «مگه ميشه سوار هواپيما بشي و ياد اون ۱۷۶ نفر نيفتي»، «سر ناهار ميگه بيچاره اينا كه تو هواپيما مردن چهلمشون شد، توي سر من: چهلم؟ چهل روز؟ سكوت سكوت سكوت»، «مراسم چهلم دوستمه كه تو هواپيما كشته شد. به هرچيزي اين روزها فكر ميكنم قلبم آتيش ميگيره. اميدش... لب خندونش... چهره شادش آخ خدا»، «شد چهلم اون آدمايي كه تو هواپيما بودن. باورم نميشه اينقد زود گذشت و اينطوري به باد فراموشي سپرده شد. يني ميخوام بگم كه اگه يكي از ماها هم اون تو بوديم، همينطوري ميشد. خيلي غمگينه»، «امروز چهلم ازدستدادههاي ماست، چهلم خطاي انساني، چهلم دوستانمان، چهلم فرزندانمان، چهلم لبخندهايمان»، «مگر ميتوان داغ و غم را با حساب روز ماه سنجيد»، «براي اي آفتاب صبح اميد/ كه بيتو در شب هجران اسيرم»، «پدر است ديگر چهل روز كه سهل است چهل ماه و چهل سال هم كه بگذرد باز بيقرار جگرگوشه خود است» و «40 روز شد كه ديگه بابا نگفته 40 روز شد كه ديگه عاشقتم نگفته 40 روز شد كه ديگه پدرجان، مادر جان نگفته 40 روز شد كه ديگه دلم برات تنگ شده نگفته روحشان شاد».