حكايت رنجِ پناهندگان در مرز تركيه و يونان
هيچ دوستي به جز كوهستان*
صدف فاطمي
انگار بعضي خبرها هيچوقت قرار نيست آرام بگيرند. وزنشان آنقدر سنگين يا شايد حجمشان آنقدر بزرگ است كه حتي در ميانه خبر شيوع گسترده كرونا در سراسر دنيا هم گُم نميشوند و باز خودشان را به ابتداي ليست مهمترين خبرها ميرسانند. يكياش همين خبر آشفتگي پناهندگان و قصه تلخ آوارگي هر روزهشان. حوالي ۲۶ام جولاي سال گذشته بود كه تعداد زيادي از مهاجران در حال عبور از سواحل ليبي در درياي مديترانه غرق شدند. سازمان ملل اين حادثه را «بدترين فاجعه مديترانه» ناميد. همه رسانهها درباره آن فاجعه نوشتند. درباره آن بيپناههايي كه ميرفتند تا زندگيشان را جاي ديگري پيدا كنند اما سهمشان از اميد و آينده، نقشي بيجان بر آب شد. حالا باز آمدهاند سر خط خبرها... باز نام پناهندگان و قصه حالِ پريشانشان تيتر اخبار روز دنيا شده. باز همه رسانههاي دنيا دوربين انداختهاند روي آوارههايي كه خانه به دوشند. اينبار آوارگي در هر لحظه و ثانيهشان دارد معنا ميشود، در هر قدمي كه برميدارند.
ما ميخواهيم با آرامش زندگي كنيم
چند وقت پيش بود كه رجب طيب اردوغان، رييسجمهوري تركيه اعلام كرد كه درهاي اين كشور به سمت اروپا باز شده. چه خبري بهتر از اين؟ براي آنهايي كه به ته خط رسيدهاند و يك شمع كوچك ميتواند كور سوي اميدشان به فردا باشد، باز شدن درها بيشتر از قواره يك خبر ساده تعبير ميشود. اين شد كه باز عدهاي راه افتادند. در اخبار آمد هزاران پناهجو به سمت مرزهاي يونان و تركيه راه افتادند. آنطور كه دويچهوله مينويسد، عدهاي از پناهجويان سوري در شهرهاي ازمير، موغلا و چاناققلعه جمع شدند و بناي رفتن به اروپا دارند. بعضي ديگر هم با خود قايق بادي آوردهاند كه از تركيه راهي يونان شوند. طبق گزارش الجزيره، تصميم رييسجمهور تركيه براي باز كردن مرزهاي اين كشور با اروپا در واقع خطونشان كشيدن براي اتحاديه اروپا بوده است. حالا هزاران جان در مرز تركيه و يونان روي خط آوارگي زندگي ميكنند. دولت يونان در دو جبهه ميجنگد؛ يكي ازدحام پناهجويان و ديگر فشار شهروندان خودش. تنش بين پناهندگان و محليهاي يونان از قبل سابقه دارد. قيس عزيزي، پناهنده ۲۶ ساله اهل افغانستان چهار ماهي ميشود كه در اردوگاه موريا در يونان به سر ميبرد. او به پيشنهاد خواهرش و بعد از دو انفجار انتحاري كابل راهي تركيه و سپس يونان شده است. به سيانبيسي ميگويد كه وقتي از نوار كوتاه اما خطرناك مديترانه عبور كرده، هيچوقت فكرش را نميكرد كه زندگياش در همين نقطه ثابت بماند. ميگويد كه در تمام اين مدت نتوانسته واقعيت را به خواهرش بگويد. «من هميشه به او دروغ ميگويم. الكي ميگويم كه تا چند ماه ديگر مرا قبول ميكنند و بعد شما را هم ميپذيرند. چاره ديگري ندارم. خواهرم به همين اميد زنده است.» محليهاي دهكده موريا اما ميانهاي با اين داستانها ندارند. معتقدند پناهندگان راه زندگي عادي آنها را بستهاند و از دولت ميخواهند فكري كند.
حالا اين قصه به نوع ديگري دارد تكرار ميشود. جمعيت زيادي پشت مرز يونان ماندهاند و جوزپ بورل، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا در پيامي خطاب به آنها خواسته فكر خروج از مرزهاي يونان را از سرشان بيرون كنند. او تاكيد كرده كه «مرزها بسته است.» صداي فرياد پناهجويان اما بلندتر از هميشه است انگار. آنها شعار ميدهند: «مرزها را باز كنيد»، «ما ميخواهيم با آرامش زندگي كنيم.» و اين قصه دردناك با چاشني گازاشكآور و پرتاب نارنجك ادامه دارد.
بهاي سنگين زمان از دست رفته
آنطور كه نيويوركتايمز مينويسد، اتحاديه اروپا هنوز كابوسهايي از هرجومرج پناهندگان و مهاجران در سال ۲۰۱۵ دارد. درست هم ميگويد. اوج ماجرا براي اروپا آن سال بود؛ سالي كه از گوشه و كنار تصاوير دردناك كودكان مُرده دست به دست ميشد. عكسهاي آدمهاي سرگردان در جادهها مدام منتشر ميشد و اخبار پناهندگان وحشت عمومي ايجاد كرده بود. آن سال بود كه اتحاديه اروپا از تركيه خواست در ازاي كمك اتحاديه مهاجران را در خاك خود نگه دارد. اردوغان اما ميگويد كه اتحاديه اروپا به تعهدات خود عمل نكرده و بنابراين او هم لزومي نديده كه روي حرفش بايستد. تركيه مرزها را باز كرده و پناهجويان راهي شدهاند. يونان مرزها را بسته و اعلام كرده كه تا يك ماه ديگر به هيچ تقاضاي مهاجرت يا پناهندگي رسيدگي نميكند. اتحاديه اروپا همچنان به قوانين مرزياش پايبند است و كشورهاي اتحاديه، از جمله آلمان تاكيد كردهاند كه مهاجرت و پناهندگي بايد با طي كردن مدارج قانوني انجام شود.
در اين ميان بروكسل تلاش ميكند از تكرار بحران مهاجرت در سال ۲۰۱۵ جلوگيري كند اما آنطور كه استيون ارلانگر، دبير ديپلماسي روزنامه نيويوركتايمز مينويسد: «اتحاديه اروپا از زماني كه خريده بود، استفاده نكرد بنابراين حالا يكبار ديگر در وضعيت نااميدكنندهاي قرار گرفته؛ تلاش براي برقراري يك خط توازن بين دو عضو ناتو، تركيه و يونان، در حاليكه يكي سعي ميكند پناهجويان را به جلو سوق دهد و ديگري تلاش ميكند آنها را دور نگه دارد.»
آن تصاوير را همه ديدند
رسانههاي دور و نزديك اسمش را بازي سياسي تركيه گذاشتهاند و در توضيح نوشتند كه راهي شدن هزاران نفر به سوي مرزهاي اروپا وضعيت ناگواري پيش آورده كه ميتواند عواقب سنگيني داشته باشد. روايت چند خطياش همين ميشود. واقعيت اما قصه جانهايي است كه مهرههاي يك بازي سياسي شدهاند. اوضاع پناهندگان آواره در مرز وخيم است و پليس تركيه ترجيح ميدهد فاصله آنها را از روزنامهنگاران حفظ كند كه ابعاد اين فاجعه كمتر به گوش دنيا برسد. خبرها اما هميشه راه خودشان را پيدا ميكنند. تصاوير درگيريهاي دولت يونان با افراد مستقر در مرز و گازهاي اشكآوري كه پرتاب ميشود، همهجا منتشر شده. كبودي تن پناهندگان را خيليها ديدهاند. تصوير آن مرد با سه فرزند قدونيم قدش در رويترز منتشر شد و دربهدريشان را دنيا ديد. عكس پيرمردي كه وسايلش را روي كولش گذاشته بود و خودش را به رودخانه ماريسا ميكشاند تا شايد بتواند از آن حجم تند آب رد شود و پايش به يونان برسد را گتيايماژ ثبت كرد. تصوير آن جمعيت وحشتزده پشت فنسهاي فلزي در الجزيره را همه ما ديديم. حالا در ميانههاي اخبار شيوع گسترده كرونا و ترسي كه به جان دنيا نشسته، آنها غريبترين افراد اين روزگار هستند. شايد يك روز آنها هم مثل بهروز بوچاني كه داستان آوارگياش را در كتاب «هيچ دوستي به جز كوهستان*» نوشته، راوي قصه اين روزهايشان شدند.