آن سالي كه نوروز را قرنطينه بوديم
ناديا فغاني جديدي
دو هفتهاي از داغشدن تب كرونا در ايران ميگذرد و ديگر تقريبا بايد بپذيريم كه رعايت نكات بهداشتي و قرنطينه خانگي، انگار قرار است حالا حالاها با ما بمانند. كسي دقيق نميداند كه اين ماجرا كي قرار است سر و تهش هم بيايد و بخش عمدهاي از تمام شدن اين همهگيري هم وابسته به اين است كه چقدر مردم، موضوع را جدي بگيرند و در خانهها بمانند و كمك كنند تا اين موج، با كمترين تلفات، از روي زندگيهايمان بگذرد.
هر تغييري در سبك زندگي، سخت است. فكر كنم همه ما تجربه گرفتن رژيمهاي لاغري را داشتهايم و ميدانيم كه آن يك مقدار مراعاتي كه قرار بوده توي خورد و خوراكمان بكنيم چه كار صعب و دشواري بوده و خوشبخت بوديم كه آن زمانها ميتوانستهايم شروع تغييرات را به شنبه آينده موكول كنيم و كمي زمان بخريم.
الان اما شنبه موعود، خيلي ناگهاني آمده وسط زار و زندگيمان و فشارش هم از قضا دوچندان است. خود رعايت قرنطينه خانگي به قدر كافي سخت است و حالا اين سختي افتاده به زماني كه ما ايرانيها، به عادت ديرينه، با نفحات بهار، سرخوش و مست ميشديم و در تدارك آمدن سال جديد، راه كوچه و ميدان در پيش ميگرفتيم و در همهمه آمدن نوروز، روز و شبمان را ميگذرانديم.
اين روزها روزهاي سختي است. در خانه ماندن، آدمي را بيحوصله ميكند و زنها و شوهرها را و والدين و فرزندان را به جان هم مياندازد. براي كم كردن بار اين شرايط و مجنون نشدن در پايان دوران قرنطينه و فرداي پسا كرونا، به نظرم ميرسد كه رعايت چند نكته بتواند كمككننده باشد. اول اينكه بپذيريم كه در روزگار سختي هستيم و نخواهيم اين سختي را انكار كنيم. بدانيم كه اگر هر از چندگاهي كم بياوريم و به شيوه خودمان در برابر توفان سر خم كنيم، به اين معنا نيست كه انسان ضعيفي هستيم. پذيرش اينكه شرايطمان دشوار و غيرعادي است، قدم اول براي به سلامت گذراندن اين دوران است. در قدم بعدي به گذشته و به قواعد بلامنازع دنيا نگاه كنيم و بدانيم كه خاصيت بحران، گذرا بودن آن است. شايد انتظار داشتيم كه اين ويروس زودتر رخت و لباسش را از مملكتمان جمع كند و نكرده، اما به هر حال، دير و زود، همهگيري كرونا هم به تاريخ ميپيوندد و چگونگي درستكردن محلول ضدعفوني حاوي كلر 0.1 درصد، ديگر جزو دغدغههاي روزمره ما نخواهد بود. ادبيات و سينما به نظرم مامن بينظيري براي اين دوران مرخصي اجباري هستند، هم از اين جهت كه ما را به دنيايي متفاوت از دنياي واقعي ميبرند و ارتباطمان را براي چند دقيقه و چند ساعت با اخبار ناخوشايند و صفحات مجازي پر از تنش قطع ميكنند و هم از اين جهت كه به قول آن اصطلاح معروف انگليسيزبانها، «ميزِري لاوز كامپني». يعني اينكه ما به تبع ذات انسانيمان، از اينكه بفهميم در سختي و بدبختي تنها نيستيم خيالمان راحت ميشود و چه گنجينهاي غنيتر از رمان و سينما براي نشاندادن اينكه آدمي، هميشه مستعد تجربه سختي و دشواري است.
در نهايت، در اين موسم ربيع، ميتوان با رعايت اصول ايمني به دشت و صحرا زد و هوايي خورد و با انرژي دوچندان به قرنطينه خانگي برگشت به شرطي كه جايي كه قرار است برويم جايي باشد خالي از آدميزاد يا اگر آدميزادي در آن حوالي هست، فاصلهمان با او، به اندازه حريم عفوني باشد كه در تازهترين هشدارهاي سازمان بهداشت جهاني، چهار و نيم متر تعريف شده است. از دور، به شمايل همشهريان و هموطنانمان نگاهي بيندازيم، برايشان آرزوي سالي خوش كنيم و در اسرع وقت به داخل غار خانوادگيمان برگرديم و دعا كنيم كه خداوند در اين سال جديد، حقيقتا حالمان را به احسنالحال مبدل كند.