در حالي كه كرونا و ويروسش تمامي فعاليتهاي فرهنگي كشور را تعطيل كرده و تمام جهان دراماتيك ما به جعبه سرد و منجمد تلويزيون خلاصه شده است، وضعيت در ديگر كشورها نيز چندان متفاوت از ايران نيست. هنرمندان كشورهاي درگير با كرونا فعاليتهاي خود را به تعليق درآورده و شرايط كاملا متفاوتي را در پيش گرفتهاند. شرايطي كه ميتوان نامش را همراهي در كنار مبارزه عليه بحران ناميد؛ چيزي كه اين روزها در قالب ارتباط موسيقي و بيمارستانها رخ ميدهد و با نشاطبخشي به افراد درگير سعي در حفظ آنها دارد.
كشورهاي گوناگون در جهان تئاتر نيز تجربيات و رويكردهاي متفاوتي را دنبال ميكنند. براي مثال در چين، تئاتريها با شروع بحران كرونا رويه متفاوتي را دنبال كردهاند. مركز هنرهاي دراماتيك شانگهاي در پيامي كه در حساب فيسبوك خود منتشر كرده چنين اعلام ميكند: «در حالي كه تمام سالنهاي تئاتر تعطيل شدهاند برخي از كاركنان (مدير تئاتر، طراح، مدير، بازيگردان و...) داوطلب شدهاند تا در رويه توليد ماسك در يك كارخانه محلي در شانگهاي همكاري كنند؛ چرا كه به سبب قطع سفر ناشي از كوويد 19 بسياري دچار كمبود نيروي كار شدهاند. تيم مركز هنرهاي دراماتيك شانگهاي تاكنون بيش از 42 هزار ماسك را در عرض 8 ساعت در يك روز توليد و بستهبندي كرده است. اين ماسكها به مجامع ارسال ميشود. در زمان بحران، راههاي بسياري براي همياري با جامعه وجود دارد، نه در مقام يك حرفهاي عرصه هنر، بلكه به عنوان يك انسان.»
اين گروه هنري در كنار چنين متني تصاويري از فعاليت خود در فضاي كارخانه توليد ماسك نيز منتشر كرده است و همانند گروههاي پزشكي ايراني، پيام اتحاد انساني خود را در قالب شادي جمعي منعكس كردهاند.
اما چين تنها كشور درگير با كرونا نيست. كشور ايتاليا در آنسوي دنيا، بيش از هر كشور اروپايي با كرونا درگير بوده است. كريستينا كارليني، از تئاتريهاي ايتاليا در سايت IETM كه يك شبكه بينالمللي براي ايجاد ارتباط ميان هنرمندان عرصه نمايش است در مقالهاي با عنوان «تئاتر در زمان كرونا ويروس» مينويسد: «اين عنوان كتابي تازه نيست، بلكه در واقع شعاري است كه در دو هفته گذشته در ايتاليا و در فيسبوك ديده ميشود. ميخواهم وضعيت فعلي را با اعضاي ديگر در ميان بگذارم و شما در مورد چگونگي تاثيرگذاري حوزه هنري نمايشي روز شويد.
همان طور كه ميدانيد دولت ايتاليا با كارزار گسترده پيشگيري نسبت به پخش اوليه كرونا در ايتاليا واكنش نشان داد. هدف مقابله با وضعيت اورژانسي و در عين حال جلوگيري از تنش سيستم بهداشتي است: تعداد زيادي آزمايش براي شناسايي همه افراد ناقل ويروس (حتي موارد فاقد علائم) صورت ميگيرد و كشور به منظور كاهش سرعت شيوع (و اشغال بيمارستانها) در قرنطينه فرو رفته است؛ در حالي كه آزمايشها انجام ميشود و مردم ايزوله ميشوند.
منظور از زندگي روزمره و هنر نمايشي چيست؟ از روز يكشنبه 23 فوريه، تئاترها، موزهها و تمامي اماكن فرهنگي در اكثر مناطق شمالي، به عنوان مكانهايي با خطر عفونت بالا بسته شدند. بسياري از جشنوارهها، همايشها و رويدادها نيز لغو شد يا حداقل به تعويق افتاد. همكاري بينالمللي زير سوال رفته است؛ زيرا نميتوانيم دقيقا پيشبيني كنيم چه پيش رو داريم.
اقدامات احتياطي اوليه در ايالت لومباردي و ونتو (مناطقي با بالاترين آسيب) صورت گرفته كه سريعا در ايالات مجاور نيز اتخاذ شدهاند. ساير دولتهاي محلي (منطقه يا شهرداريها) در مناطق آسيبديده كشور نيز به پيوستن به اين بلوك به عنوان پيشگيري تصميم گرفتند.
اين نتايج فقط در هفته اول منجر به لغو 7 هزار و 400 اجرا شده است كه با از دست رفتن پول فروش بليتهاي فروخته شده همراه بوده است؛ رقمي برابر با 10 ميليون و 100 هزار يورو و به علاوه سفرها، هزينه هنرمند و ساير هزينههايي كه قبلا پرداخت شده است؛ اما موارد بيشتري وجود دارد: سيستم ايتاليايي بيشتر مبتني بر كمكهاي مالي عمومي و خصوصي است كه كاملا به پارامترهاي كمّي از قبيل تعداد نمايش، تعداد افراد شاغل، تعداد تماشاگران براي هر نمايش مرتبط است. با كنسل شدن اجراها، بيشتر بخشها به رقم مورد انتظار نخواهند رسيد و در نتيجه با كاهش بودجه سالانه روبرو ميشوند.
روز جمعه 28 فوريه وزير فرهنگ ايتاليا، داريو فرانچسچيني، يك نشست فوري با نمايندگان برگزار كرد تا بلافاصله واكنش نشان داده و دستورالعملهاي خاصي در اقدامات ملي توسط دولت اتخاذ كند كه هماكنون در حال انجام است، مانند:
- تدارك انعطافپذيري خاص در كليه پارامترهاي مالي، توصيه به ساير نهادها براي تصويب اين رويه.
- فهرستبندي بنگاههاي فرهنگي به همراه ديگر نهادها كه به شدت تحتتاثير قرار ميگيرند و مستحق اقدامات حمايتي هستند (مانند رستورانها، هتلها، فعاليتهاي مرتبط با گردشگري و...)
- مقابله با حفرههاي دستگاه بروكراتيك، جايي كه به عنوان مثال اقدامات حمايتي از كارگران در حال حاضر انجام ميشود؛ اما با معيارهايي كه هرگز با ويژگي هنرهاي نمايشي مطابقت نخواهد داشت (نوع قراردادها، تنظيم مقررات و ...)
در حالي كه ما با هفته دوم قرنطينه در شمال سر و كار داريم و بيشتر و بيشتر وقايع به تعويق ميافتد، اجراي بخش هنري با استفاده از شبكه اجتماعي واكنش نشان داده است: اركستري كه به صورت استريم در يك سالن تئاتر خالي اجرا ميشود، بازيگران با اختراع سيستم «نامه زنجيرهاي» در فيسبوك ويديويي را پست ميكنند كه در آن كتاب يا نمايشنامه ميخوانند، ميزگردهاي راديويي برپا ميكنند.
به شخصه، برايم پرسشهايي پديد ميآيند كه ارزش آناليز در آينده پيش رو را دارد. حتي اگر بتوانيم (اميدوارانه) انتظار داشته باشيم اوضاع طي چند هفته عادي شود با شروع مجدد تئاترها، جدول برنامه ما براي بهار خاليتر خواهد بود و احتمالا هيچ مسافرتي در مسافتهاي طولاني هم در كار نخواهد بود. وقت بيشتري را در منطقه خود ميگذرانيم و راههاي همكاري را بدون حضور در بسياري از رويدادها پيدا خواهيم كرد. ما بايد نسبت به تاثير منفي واكنش نشان دهيم، دستورالعملهاي مفصل را براي آينده ارايه دهيم و طبق اين ايده آماده شويم كه مخاطب در پيوستن به رويدادهاي پرجمعيت احساس راحتي نميكند.
اين براي ما چه معنايي دارد؟ آيا اين تغيير ديدگاه و رويههاي ما خواهد بود؟
اين هنرمند سپس در 6 مارس 2020 به مطلب خود اضافه ميكند كه دولت ايتاليا در چهارم مارس تصميم گرفته است تئاترها تا اوايل آوريل تعطيل بماند اما رويه شكل گرفته در تئاتر ايتاليا نشان ميدهد ميتوان از فناوري براي فعاليت هنري بهره برد، چه بسا اين رويه منجر به اتفاقات تازه در جهان درام شود.
سايت Vulture در نيويورك كه در حوزه فرهنگ و هنر توليد محتوا ميكند در پي تعطيلي تئاترها، بهخصوص برادوي در امريكا يادداشتي به قلم جاستين داويدسون منتشر كرده است. مقاله «آيا با بحران روبهرو هستيم» با اين جملات آغاز ميشود كه «از آنجا كه سالنهاي كنسرت، تئاترها و موزهها در سراسر جهان خاموش ميشوند، همه ما بايد به سرعت پيش رويم تا اطمينان حاصل كنيم آن همزماني كه سرانجام خروج از لانههايمان امن است، ما هنوز براي بازگشت به زندگي، يك زندگي فرهنگي داريم. هنرمندان در حاشيه زندگي ميكنند و بسياري از كارگراني كه از آنان حمايت ميكنند نيز چنين زندگي ميكنند: ارتشي از نجاران، كنترلچيها، روزنامهنگاران، مديران صحنه، كتابداران، مشتريها كساني هستند كه گزينهاي براي بازگشت ندارند. بسياري از آنها بيمه ندارند، يا حتي اگر صاحبخانه اينجا و آنجا اثبات كند ارادهاي به تحمل پرداخت اجاره دارد، بعيد است كه شركت تلفن واجد چنين درك باشد.
حتي در مواقع رونق و صلح، افرادي كه فرهنگ ما را غني نگه ميدارند، قرباني ميكنند و قرباني ميشوند. آنها اولين افرادي خواهند بود كه ضربه اقتصادي ميخورند. اين به خصوص براي نيويورك، شهري كه خوشبينانهترين روحيهها را بازتاب ميدهد، امري بسيار ناگوار به حساب ميآيد. بسياري از افراد با استعدادي كه در روزهاي خوب ديگران در كشمكش و جدال به سر ميبرند، بهاي گزاف براي ارايه هداياي خود به مردم پرداخت ميكنند و شايد تصميم بگيرند اكنون زمان خوبي براي خاتمهدادن به اين شرايط باشد.
سازمانهاي هنري در بهترين زمانها هم شكنندهاند. گروههاي كوچك همانند شركتهاي تئاتر با بودجههاي محدود، در تنگناي آزاردهنده فعاليت ميكنند. برخي از اين موسسات احتمالا ناپديد ميشوند. حتي موسسات عظيم و غولي چون اپراي متروپوليتن نيز فرو ميريزند. آنها قراردادهايي براي تامين، برآورد سرمايه و بودجههايي دارند كه سالها در سنگ بنايشان پيريزي شده است؛ در حالي كه درآمدها سقوط ميكنند، مخاطباني پس از زمان طولاني دوري، عادت خود را از دست ميدهند و ممكن است ديگر بازنگردند.
همه اين دردها در حال حاضر ضروري است اما حداقل ميتوانيم اين وضعيت را تشريح و منتشر كنيم. آينده را ميتوان حفظ كرد. بلافاصله، حاميان خو گرفته به حمايت از شركتهاي پررونق، بايد با حمايت بيشتري فرارسند. خريداران بليت كه خواهان بازپرداخت هستند، در صورت امكان، بايد در عوض به حاميان مالي بدل شوند- نه تنها حامي سازمانها؛ بلكه مستقيما حامي نيروهاي بيكار فرهنگي شوند. سازمانها ميتوانند به مخاطبان خود كمك كنند. هنگامي كه اپراي سن خوزه اجراي فلوت سحرآميز موتزارت را لغو كرد، اين شركت همزمان صندوق امداد هنرمندان و موسيقيدانان اپراي سن خوزه را اعلام كرد كه ممكن است عموم مردم نسبت به هنرمندان بيكار شده سخاوتمند شوند، حتي اگر در پرداخت كمك به سرپرست سازمان كند عمل كنند.
گروهها، مجريها و تهيهكنندگان هنري لزوما نيازي به توقف همه فعاليتها ندارند؛ حتي اگر نميتوانند مخاطبان را به سمت درها هدايت كنند. در دو دهه گذشته، شركتهاي نمايشي زندگي خود را اصلاح كردهاند: از Met، Royal Royal Opera، La Scala ميلان و تئاتر ملي لندن همه بهطور مرتب در سالنهاي تئاتر سراسر جهان اجرا رفتهاند. فيلارمونيك برلين كه يك سالن كنسرت ديجيتال اشتراكي را اداره ميكند، با اجرايي در يك خانه خالي با مخاطبان جهاني و به شكل رايگان، غم و اندوه ناشي از ويروس كرونا را براي چند ساعت برطرف كرد. زمان مناسبي است تا سازمانهاي بزرگ و كوچك بتوانند دسترسي خود را گسترش دهند و به جايي برسند كه عموم مردم از آنان بهرهمند شوند: در خانه. ساير سازمانهاي موسيقي نيز همين روال را دنبال كردهاند. رايگان كردن خدمات تيزر تبليغاتي خوبي است.
هنرها تجملات نيستند بلكه يك كالاي عمومياند، حتي براي كساني كه بليت نميخرند. آنها در شهر همهمه به پا ميكنند، گردشگران و تجارت را ترغيب ميكنند و پناهگاهي براي افراد غيرحرفهاي فراهم ميكنند. با وجود حمله راستگرايان در 40 سال گذشته به بودجه هنر، اين وظيفه دولت است تا از جهان محافظت كند. دفتر رسانه و سرگرمي شهرداري نيويورك وجود دارد تا از اقتصاد خلاق پررونق نيويورك حمايت و دسترسي آن را براي همه مهيا كند. به زودي مطالبات زيادي براي بودجه اضطراري، وثيقه براي مشاغل كوچك، رانندگان تاكسي، رستورانها و غيره پديد ميآيد. كارگران فرهنگي، كساني كه در دوران عادي بسيار به زندگي شهري كمك كردهاند و كساني كه در موارد غيرعادي به شدت از دست خواهند رفت، نياز به تسكين از همين امروز دارند، پيش از اينكه جهاني كه بدان تعلق دارند، دچار زوال و پژمردگي شود. تا زماني كه دولت با حس احتياط و فوريت قدم پيش ميگذارد، زندگي فرهنگي براي مدت بسيار طولاني تضعيف خواهد شد.»
كرونا چند صباحي است به آلمان هم رسيده است و وضعيت در اين كشور بهشدت بغرنج است. حال هنرمندان در آلمان نيز دست به كار شدهاند. سايت خبري Artnet در گزارشي به نقل از وزير فرهنگ آلمان از تعهد دولت مركل در حمايت از موسسات فرهنگي و هنرمندان در دوره شيوع بيماري كرونا خبر داده است. در پايتخت آلمان تمام نهادهاي فرهنگي تعطيل شدهاند.
كيت براون، نويسنده اين خبرگزاري نوشته است «در حالي كه ملل سراسر جهان براي مبارزه با گسترش كرونا و احياي روحيه در برابر فاجعه اقتصادي تلاش ميكنند، آلمان هم اكنون قدم ديگري برداشته است: وزارت فرهنگ كشور اين كشور متعهد به كمكهاي مالي به موسسات هنري و خلاقي شده است كه در اثر سقوط گردشگري مواجه هستند. وزير امور خارجه و فرهنگ، مونيكا گرسترز در بيانيهاي گفت: «ميدانم كه اين وضعيت سختي براي صنايع فرهنگي و خلاق است و ميتواند باعث ناراحتي قابلتوجهي شود، به ويژه براي موسسات كوچكتر و هنرمندان مستقل.»
برلين اعلام كرده است كه حداقل موسسات فرهنگي را حداقل تا 19 آوريل تعطيل خواهد كرد. هنوز مشخص نيست كه چه نوع بسته حمايتي ارايه ميشود، اگرچه گرسترز گفته دولت به فكر نگرانيهاي بخش فرهنگي است و هنگام صحبت «كمك نقدينگي» آنها را در نظر ميگيرد. وي توصيه كرده است كه دولت فدرال مسوولان ميزبان بخشهاي هنري و فرهنگي را براي گفتوگو در مورد اقدامات همراهي ميكند. در همين حال، گروستر توصيه كرد كه موسسات فرهنگي رويدادهاي بزرگتر را لغو كنند و در نظر داشته باشند كه آيا رويدادهاي كوچك به صورت موردي قابل توجيه هستند يا خير. او گفت كه دولت اين مساله را ميپذيرد كه فرهنگ صرفا تجملاتي براي دوران خوب نيست.
مهمترين رويدادهاي هنري بازار آلمان، آخر هفته گالري برلين (برنامهريزي شده براي 1 تا 3 ماه مه) و هنر كلن (برنامهريزي شده براي 23 تا 26 آوريل) طبق برنامهريزي انجام ميشوند. با اين حال، گالري آخر هفته برلين اظهار داشته است كه عمده رويدادهاي عمومي اين مجموعه به تعويق ميافتد.
برلين تا اطلاع ثانوي تئاترها، اپراي ايالتي و سالنهاي كنسرت را تعطيل كرده است. بسياري از باشگاهها تا اواسط آوريل تعطيل هستند. گروستر خطاب به هنرمندان و موسسات فرهنگي، اطمينان خاطر داده است كه آنها را رها نخواهم كرد! گرستر گفت: «ما بايد در برابر مشكلات و شرايط اضطراري واكنش نشان دهيم كه مسووليت و جبران آنها بر عهده ما نيست نه تنها براي اقتصاد، بلكه براي چشمانداز فرهنگي ما واجد ارزش است كه به شكل بدي تحتتاثير كنسل شدن برنامهها قرار گرفته است.»
سازمانهاي هنري در بهترين زمانها هم شكنندهاند. گروههاي كوچك همانند شركتهاي تئاتر با بودجههاي محدود، در تنگناي آزاردهنده فعاليت ميكنند. برخي از اين موسسات احتمالا ناپديد ميشوند. حتي موسسات عظيم و غولي چون اپراي متروپوليتن نيز فرو ميريزند. آنها قراردادهايي براي تامين، برآورد سرمايه و بودجههايي دارند كه سالها در سنگ بنايشان پيريزي شده است؛ در حالي كه درآمدها سقوط ميكنند، مخاطباني پس از زمان طولاني دوري، عادت خود را از دست ميدهند و ممكن است ديگر بازنگردند.