امريكاييها تازه ميفهمند چه اشتباهي كردند
كرونا، نقطه پايان ترامپ در كاخ سفيد
ترجمه: هديه عابدي
امريكاييها تازه دارند ميفهمند چه شيادي را به كاخ سفيد فرستادهاند و بالاخره، هر چند خيلي دير، وقت آن رسيده است كه رياستجمهوري دونالد ترامپ به پايان برسد. پيتر وينر، تحليلگر مسائل سياسي و سياستمداري كه در دولت سه رييسجمهور جمهوريخواه امريكا- رونالد ريگان، جورج بوش پدر و جورش بوش پسر- فعاليت كرده است، در تحليلي در وبسايت انديشكده «آتلانتيك» نوشت: در ژانويه 2016 در مطلبي نوشتم كه به عنوان يك سياستمدار جمهوريخواه پيشكسوت هرگز به دونالد ترامپ راي نميدهم، حتي اگر افكار سياسي من با دولتي كه او تشكيل ميدهد همخواني بيشتري داشته باشد تا دولت هيلاري كلينتون. اين اظهارنظر من، بسياري از دوستان جمهوريخواهم را متحير كرد. چطور ميتوانستم به كسي كه سياستهايش بسيار به من نزديكتر از سياستهاي رقيبش بود، راي ندهم؟ توضيحي كه در آن زمان دادم و بارها آن را تكرار كردهام، اين بود كه ترامپ از اساس- چه از نظر فكري و اخلاقي و چه از نظر خلق و خو و مسائل رواني- فرد مناسبي براي ورود به كاخ سفيد نيست. در انتخاب رييسجمهور، اين مساله براي من بيشترين اهميت را دارند چرا كه ممكن است در طول دوره رياستجمهوري، فرد منتخب با بحراني غيرمنتظره روبرو شود و آنجاست كه قضاوت و مصلحتانديشي، شخصيت و توانايي رهبري وي اهميت زيادي پيدا ميكند. چهار سال پيش اينطور نوشتم كه: «آقاي ترامپ حتي تمايلي به آشنا شدن با بسياري مسائل هم ندارد، چه برسد به اينكه بخواهد به آنها تسلط پيدا كند. تاكنون هيچ نامزد رياستجمهوري در امريكا اينقدر نسبت به دانش و واقعيتها بيتفاوت نبوده و هيچكس مثل ترامپ تا اين حد با ناداني خود احساس راحتي نكرده است.»
همچنين در آن مقاله نوشتم: «تركيب جهل، بيثباتي عاطفي، عوامفريبي، نفسگرايي و كينهتوزي كه همگي در ترامپ جمع شده، چيزي است كه تنها منجر به شكست فرد در رياستجمهوري نميشود، بلكه ميتواند منجر به يك فاجعه ملي شود. فكر اينكه ترامپ فرمانده كل قواي امريكا باشد بايد تن هر امريكايي را بلرزاند.»
تا نيمه دوم دور اول رياستجمهوري ترامپ طول كشيد تا مردم امريكا بفهمند چه اشتباهي كردهاند، اما بحران كرونا باعث شد بالاخره به اين نتيجه برسند. حال اغلب مردم موافقند كه هيچ رييسجمهوري به اندازه ترامپ با بحراني مثل كرونا تا اين حد مستاصل نشده است.
البته بايد گفت رييسجمهور نه مسوول ويروس كروناست و نه بيمارياي كه از آن ناشي ميشود و حتي اگر همه كارها را درست انجام ميداد، باز هم نميتوانست جلوي ورود ويروس را بگيرد. اينطور هم نيست كه هيچ كاري را درست انجام نداده باشد؛ تصميم او مبني بر منع ورود از چين به امريكا، تصميم عاقلانهاي بود و هركس بخواهد تمام تقصيرها را گردن ترامپ بيندازد، انصاف را رعايت نكرده است. منتقدين نبايد از كرونا سوءاستفاده كرده و از او بابت همه كارهاي بدي كه انجام داده انتقام بگيرند. لذت بردن از شكست ديگران، اصلا صورت خوشي ندارد.با اين همه، ترامپ و دولتش مسوول خطاهاي محرز و پرهزينهاي هستند كه در مورد كرونا مرتكب شدهاند؛ مهمترين اشتباهات دولت ترامپ عبارتند از كمبود شديد كيتهاي تشخيص ويروس و ناتواني توليدكنندگان در افزايش عرضه، تصميم دولت مبني بر محدودكردن تعداد تستهايي كه از مردم گرفته ميشود، تاخير در محول كردن آزمايش به آزمايشگاههايي كه زيرنظر دولت نيستند و مشكل در زنجيره عرضه. اين اشتباهات به شدت امريكا را عقب انداخت و در چند هفته حياتي نخست، حس امنيت كاذبي را براي شهروندان ايجاد كرده بود. آنچه اكنون ميدانيم اين است كه ويروس كرونا تا چند هفته به صورت نهفته عمل ميكند و پخش ميشود و ما اصلا از آن باخبر نبوديم. در همين دوره بود كه دولت كاري براي كنترل اين ويروس انجام نداد. اگر تلاشهايي براي كنترل و كاهش شيوع ويروس انجام شده بود، شايد سرعت انتشار آن در زمان حياتي تا حد زيادي كاهش مييافت، اما ما اكنون آن فرصت را از دست دادهايم.
جرمي كونينديك كه در زمان شيوع ابولا در دولت اوباما بر واكنش جهاني به اين ويروس نظارت داشت، در گفتوگو با واشنگتنپست گفت: «دولت ترامپ زمان را از دست داد و ديگر هم نميتواند آن را جبران كند. وقتي شش هفته خود را به كوري زديد، ديگر نميتوانيد آن دوره حياتي را بازگردانيد. مقصر مديريت ضعيف و آشفته كاخ سفيد و ناتواني آنها در درك ابعاد ماجراست.»آنتوني فائوچي، رييس موسسه ملي آلرژي و بيماريهاي عفوني امريكا كه در جريان بحران اخير به خاطر صداقتش معروف شده است، به نماينده كنگره امريكا اعلام كرد ايالات متحده هنوز براي تشخيص اين ويروس در شهروندان، به اندازه كافي كيت آزمايشي ندارد. «بايد بپذيريم كه در اين زمينه ناموفق بودهايم. ميبينيم در كشورهاي ديگر همه مردم به آزمايش كرونا دسترسي دارند، اما ما براي اين كار آمادگي نداريم. به نظر من بايد همه به آن دسترسي داشته باشند، اما ما اينطور نيستيم.»
همچنين ميدانيم امريكا كيتهاي سازمان بهداشت جهاني را رد كرد و محققاني كه در سياتل مشغول انجام آزمايشهاي اوليه كرونا بودند نيز از سوي ماموران فدرال از اين كار منع شدند. در نهايت پزشكان آن مركز تصميم گرفتند آزمايشهاي كرونا را بدون تاييديه فدرال انجام دهند.اما اين همه ماجرا نيست. گفته ميشود رييسجمهور هشدارهاي اوليه در خصوص شدت ويروس را ناديده گرفته است و وقتي يكي از مقامات مركز كنترل و پيشگيري بيماري در ماه فوريه هشدار داده كه شيوع اين بيماري حتي است، ترامپ از دست او عصباني شده است. دولت ترامپ دفتر سلامت جهاني «شوراي امنيت ملي» را كه وظيفهاش مقابله با پاندميهاي جهاني بود منحل كرد و حالا داريم تاوان آن اقدام را ميپردازيم.
فائوچي به كنگره گفت: «ما با آن دفتر همكاري بسيار خوبي داشتيم. اگر چنين دفتري همچنان داير بود، خيلي بهتر ميشد.»اگر تعداد نفرات مبتلا به بيماري در امريكا مثل كشورهايي چون ايتاليا بالا برود، قطعا با كمبود دستگاه تنفس مصنوعي و تجهيزات پزشكي روبرو ميشويم و بيمارستانها ديگر جاي خالي براي بيماران جديد نخواهند داشت. اين مساله نهتنها باعث مرگ بسياري از افراد مبتلا به ويروس كرونا ميشود، بلكه ساير بيماران را نيز به دليل عدم دسترسي به مراقبتهاي بيمارستاني ميكشد.
اطلاعات غلطي كه رييسجمهور در اين مدت به مردم داده، خطرش از هر چيز ديگري بيشتر است. ترامپ مدام واقعيت را انكار كرد تا شايد با اين كار كشور كمتر از نظر اقتصادي و سياسي ضرر كند. اما كمكم دارد ميفهمد با توييتكردن نميتوان پاندمي جهاني را كنترل كرد.
ترامپ زماني كه ويروس در حال گسترش بود، به دروغ گفت همهچيز در امريكا تحت كنترل است. او ادعا كرد ويروس را مهار كرده است، در صورتي كه اينطور نبود. ترامپ ادعا كرد آزمايش كرونا در اختيار همه شهروندان قرار ميگيرد، اما اين هم دروغ بود. او مدعي شد ويروس كرونا «مثل معجزه» ناگهان از بين ميرود، اما اينطور نيست. او گفت طي چند ماه آينده واكسن اين ويروس ساخته ميشود، اما فائوچي ميگويد حداقل يك سال و چند ماه طول ميكشد تا به ويروس دست يابند.
ترامپ به دروغ دولت اوباما را به خاطر وقفه در آزمايشهاي كرونا مقصر اعلام كرد. زماني كه دولت او اولين مورد كرونا را اعلام كرد، بسيار ديرتر از زمان واقعي بود. ترامپ ادعا كرد تعداد مبتلايان در ايتاليا كمتر ميشود، در صورتي كه همينطور تعداد آنها افزايش يافت. او همچنين در يكي از عجيبترين اظهاراتي كه يك رييسجمهور ميتواند بر زبان بياورد، اعتراف كرد ترجيح ميدهد كشتي تفريحي به همراه مسافران كرونايياش با فاصله از ساحل كاليفرنيا روي دريا باقي بماند و در اين ايالت پهلو نگيرد. او با اين كار ميخواست تعداد موارد مبتلا به كرونا در خاك امريكا را به شكل مصنوعي پايين نگه دارد. ترامپ گفت: «من از آمار و ارقام خوشم ميآيد. ترجيح ميدهم اعداد همان جايي كه هستند باقي بمانند. اما اگر بخواهند مسافران آن كشتي را پياده كنند، آنوقت تعداد موارد ابتلا در امريكا كه الان 240 نفر است، ناگهان بالا ميرود و احتمالا تعداد تلفات نيز كه اكنون 11 نفر است، افزايش مييابد.» چنين ادعاهايي مدام تكرار شده و تا همين الان هم ادامه دارد. ترامپ به جاي اينكه اوضاع را درست كند، بدتر همهچيز را خرابتر كرده است. او با سخنراني خود در كاخ سفيد كه قرار بود به مردم و بازارها اطمينان خاطر دهد، كاري كرد كه هر دو احساس خطر كنند. ترامپ سخنان خود را به شكلي عجيب و غيرطبيعي ادا كرد. حتي با اينكه طبق معمول از سامانه تله پرامپتر براي خواندن سخنرانياش استفاده ميكرد، در بعضي موارد نتوانست سياستهاي دولتش را به درستي بيان كند، در نتيجه كاخ سفيد بعدا مجبور شد اصلاحيه بدهد. در همان حين سخنراني ترامپ، ارزش سهام در بازارهاي امريكا كاهش يافت. او در جريان سخنرانياش در حالي از امريكاييها خواست «مثل يك ملت و يك خانواده باهم متحد شوند» كه همين چند روز قبل فرماندار واشنگتن را يك «مار» خوانده بود و به دموكراتها حملهور شده بود. به قول خبرنگار واشنگتنپست، ترامپ تقريبا هر اشتباهي كه ممكن بود را در سخنراني خود مرتكب شد.»
اين اشتباهات و شكستها در رهبري امريكا ناشي از نقص شديد در شخصيت ترامپ است. او آن قدر به دروغگويي عادت كرده كه حتي وقتي صداقت به نفعش است، نميتواند صادق باشد. او آنقدر انسان كوتهفكر و بينظمي است كه نميتواند فراتر از نوك بينياش را ببيند. رفتار او باعث ايجاد تفرقه و چندقطبي شدن جامعه ميشود و به هيچوجه توانايي متحد كردن ملت را ندارد. او آنقدر خودبرتربين است كه هيچگاه از اشتباهاتش درس نميگيرد. شخصيت آشفته ترامپ باعث شده در مقايسه با روساي جمهور قبلي امريكا، او در مديريت بحران از همه ناتوانتر باشد.
مردم اين را ميدانند و با او مثل يك رهگذر رفتار ميكنند. اين مساله را آن جايي ميتوان ديد كه مديران مدرسه، روساي كالج، مربيان ورزشي و صاحبان كسب و كار در سراسر امريكا خودشان زندگي روزمره را تعطيل كردهاند، بدون اينكه دستوري از رييسجمهور مملكت صادر شود. ويروس كرونا به احتمال زياد نقطه عطفي در دوران رياستجمهوري ترامپ خواهد بود. در اين نقطه خيلي چيزها تغيير ميكند و ديگر كسي نميتواند جهل و پوچ بودن شخصيت ترامپ را انكار كند.
امريكاييها تازه دارند ميفهمند چه شيادي را به كاخ سفيد فرستادهاند و بالاخره، هر چند خيلي دير، وقت آن رسيده است كه رياستجمهوري دونالد ترامپ به پايان برسد. كنار رفتن نقاب ترامپ، استيصال او را بيشتر ميكند. شايد دولتش به هر شكلي كه هست از اين بحران عبور كند، اما اين تنها يك طبل توخالي است؛ دوران رياستجمهوري ترامپ به پايان رسيده است.