انديشههايي در خور ايام پاندمي
محمد خيرآبادي
فرويد در مقاله «انديشههايي در خور ايام جنگ و مرگ» به اين موضوع اشاره ميكند كه ما در ضمير ناخودآگاه خود نوعي طرز تلقي و نگرش بدوي نسبت به مرگ داريم. به عنوان مثال مرگ را براي دشمن و همسايه ميدانيم. فرويد معتقد است ما به مرور زمان و در طول تاريخ بر اثر رشد تمدن، آن نگرش و طرز تلقي را عقب راندهايم و سركوب كردهايم. به زبان خودماني گفتهايم «زشت است و عيب است ما هنوز همان تلقي قديمي را داشته باشيم. ما حالا پيشرفت كردهايم و متمدن شدهايم. نميشود كه هنوز همان طور بدوي فكر كنيم.» حاصل اين سركوب را چه زماني درو ميكنيم؟ وقتي در موقعيتهايي مثل جنگ قرار ميگيريم. آن وقت رويه و ظاهر متمدنانه كنار ميرود و نگرش بدوي ما آشكار ميشود. آن وقت از پس خودمان برنميآييم. نميدانيم با خودمان چطور كنار بياييم و از ديدن اين همه زشتي و پليدي در خود تعجب ميكنيم. نتيجه اينكه سردرگم ميشويم و تا مرز فروپاشي پيش ميرويم. فرويد ميگويد هر چند بازگشت به آن نگرش بدوي و اعتراف به اينكه «ما همانيم كه بوديم» پسرفت محسوب ميشود اما بهتر از سركوب ضمير ناخودآگاه و تبعات منفي آن است. اگر از محتواي مقاله فرويد و درستي يا نادرستي آن بگذريم، كليت مقاله او نشاندهنده امر بسيار مهمي است. اينكه موقعيتهاي خاص و حساس، انديشههايي در خور خود ميطلبند. به اين معني كه در شرايط بحراني انديشههاي معمول و ظاهري ما ديگر جوابگو نيست و بايد به لايههاي زيرين انديشههاي مان راه پيدا كنيم. در موقعيتهاي مرزي ضعف انديشههاي معمول و ظاهري پديدار ميشود و هر آن چه عمري با آن سر كرده بوديم، دود ميشود و به هوا ميرود. موقعيتهايي مثل جنگ، قحطي، سيل، زلزله و بيماريهاي همهگير جهاني يا همان پاندمي. يكي از اين انديشههاي معمول و ظاهري كه ما زندگي خود را بر اساس آن چيدهايم، انديشه «موفقيت» است. اغلب فرمولهاي موفقيت بر اساس فردگرايي و خودمحوري تنظيم شدهاند. به اين معني كه براي موفقيت كافي است شما پيش نيازها و قابليتهاي لازم را از طريق آموزش، تمرين و ممارست در خود ايجاد كنيد و اگر چنين كنيد موفقيت در چنگ شما خواهد بود. آرايش موفقيت يك آرايش صد و صفر است. اين گونه نيست كه شما 50 درصد خود را انجام دهيد و منتظر 50 درصد باقيمانده بمانيد. همه چيز در دست شماست. ويروس كرونا اين انديشه را كاملا به چالش كشيده و ما را سردرگم كرده است. در اين روزها وابستگي موفقيت ما به موفقيت ديگران غير قابل انكار است. ما زماني ميتوانيم بر ويروس همهگير غلبه كنيم كه ديگران هم بتوانند. من وقتي سلامت خواهم بود كه همسايهام، ايراني وقتي سلامت است كه چيني سالم باشد و اروپايي زماني سالم است كه ايراني در برابر ويروس مقاومت كند. سلامتي من كاملا در گروي سلامتي ديگران است. اگر ديگراني باشند كه قرنطينه را جدي نگيرند، مدام سفر كنند و بهداشت فردي را رعايت نكنند من به تنهايي به موفقيت دست نخواهم يافت. شايد در روزهاي عادي زندگي، موفقيت ما به خودمان متكي باشد اما در ايام پاندمي موفقيت و سلامت همه دنيا به هم گره خورده است. فرويد در انتهاي مقاله «انديشههايي در خور ايام جنگ و مرگ» نوشته بود: «اگر ميخواهيد تحمل زندگي را داشته باشيد خود را براي مرگ آماده كنيد». منظور فرويد اين بود كه نگرش ضمير ناخودآگاه نسبت به مرگ را سركوب نكنيد تا بتوانيد زندگي را كه خواه نا خواه با جنگ و ساير شرايط بحراني عجين است، تحمل كنيد. شايد لازم باشد ما هم نگرش خود را نسبت به موفقيت به معناي عام تغيير دهيم تا در دنيايي كه اپيدمي و پاندمي جزيي از آن شده است بتوانيم دوام بياوريم.