ادامه از صفحه اول
ترامپ، كرونا و انتخابات
نتيجه اين امر در رفتار رايدهنده آن است كه به تغييرات اندك و تدريجي راضي نميشود، زيرا فكر ميكند شرايط بحرانيتر از آن است كه تغييرات اندك جوابگو باشند. دوم اينكه اغلب مردم عادي حوصله و فرصت آن را ندارند كه هر چهار سال يكبار نظام شناخت سياسي خود را تغيير دهند. آنها چهار سال پيش به ترامپ با همه بديها و خوبيهايش راي دادهاند و لذا به لحاظ ذهن در برابر اطلاعات جديدي درباره ترامپ كه نظم ذهن آنها را بههم بريزد مقاومت ميكنند. به بيان ادبيات كمپين آنها در برابر اطلاعات جديد (دموكراتها) درباره ترامپ بسته و با تعصب رفتار ميكنند. گو اينكه دموكراتها هم با دو بار تلاش براي استيضاح ترامپ و اين همه حملات رسانهاي حرف چندان و جذابي درباره ترامپ ندارند كه آراي بيطرف حاضر به شنيدن آن باشد.
نكته سوم اين است كه در انتخابات مردم و آراي بيطرف عموما دو نامزد را با هم مقايسه كرده و براساس آن راي ميدهند. ترامپ فعلا شناختهشدهتر و پيامش معتبر از پيام جو بايدن است، زيرا رييسجمهور مستقر است و رييسجمهور بودن نشان و اعتبار خودش را دارد. بايدن اول بايد ثابت كند ترامپ رهبري ضعيف است (كمپين منفي و سلبي) و بعد از آن رايدهندگان مردد يا بيطرف را قانع كند كه او لايقتر از ترامپ بوده و ميتواند كشور را بهتر از او اداره كند (كمپين مثبت و ايجابي). جان كري در سال 2004 ثابت كرد جورج بوش قادر به اداره جنگ عراق نيست اما نتوانست ثابت كند خودش بهتر از بوش ميتواند امنيت ملي امريكا را تامين كند و لذا بازي را به رييسجمهور مستقر باخت.
چهارم اينكه رييسجمهور مستقر در شرايطي استثنايي و در صورت بروز يك بحران بزرگ كه قادر به مديريت آن نباشد، ممكن است بازنده شود. تا الان ترامپ با بحران خاصي مواجه نشده تنها بحراني كه او در متن آن قرار دارد نحوه مقابله با كروناست. پس نحوه مواجهه او با بحران (از نظر رايدهنده مردد يا بيطرف) تعيينكننده است. اگر ترامپ از نظر آراي مردد (و نه آراي حامي يا مخالف) در مديريت بحران موفق باشد، ميتواند در رقابتي نسبتا آسان جو بايدن را شكست دهد. اما اگر همان عده بر اين باور باشند كه ترامپ موفق عمل نكرده است در آن صورت چند حالت پيش ميآيد: 1- ترامپ همان عده را قانع كند كه او هم مثل ساير رهبران جهان عمل كرده ولي دموكراتها موضوع را سياسي كردهاند و ميخواهند بگويند او موفق نبوده است. در اين حالت باز هم شانس ترامپ براي برنده شدن مجدد بيشتر است. 2- ترامپ نتواند آراي مردد را قانع كند در مديريت بحران كرونا موفق عمل كرده است اما جو بايدن هم نتواند آراي مردد را قانع كند كه بهتر از ترامپ ميتوانست عمل كند. در اين حالت آراي مردد باوجود نارضايتي از ترامپ باز هم به او راي ميدهند چون جو بايدن در مقايسه با ترامپ امتحان پس نداده و به قول معروف هندوانه نبريده است. 3- ترامپ نتواند رايدهنده مردد را قانع كند در مديريت بحران كرونا موفق بوده است ولي جو بايدن بتواند با يك كمپين قوي رايدهندگان مردد را قانع كند كه اگر رييسجمهور بود بهتر از ترامپ ميتوانست بحران را مديريت كند در اين صورت به دليل نظام انتخاباتي الكترال اهميت رايهاي مردد در ايالتهاي مردد دوچندان ميشود در اين سناريو هم پيروزي جو بايدن دشوار است و ترامپ باز هم شانس برنده شدن دارد مخصوصا اگر روي سلامت فيزيكي و ذهن جو بايدن مانور بدهد.
اما چه زماني آراي مردد قانع ميشوند ترامپ در مديريت بحران كرونا شكست خورده است، پاسخ به اين پرسش دشوار است. تعدادي از رايدهندگان
صد هزار نفر كشته را در قياس با جمعيت زياد امريكا خيلي زياد نميدانند، اما برخي ديگر حتي 50 هزار نفر فوت شده را رقم زيادي ميدانند. به عبارت ديگر شكست يا موفقيت جلوه دادن مديريت ترامپ تا حد زيادي بستگي به كمپينهاي انتخاباتي دو طرف دارد. ضمن اينكه نبايد فراموش كرد مديريت بحران كرونا يكي از چند معيار مهم آراي مردد براي انتخاب ترامپ است و تنها معيار نيست. بايدن از نظر اخلاقي و صداقت امتيازي به مراتب بيشتر از ترامپ دارد اما با لحاظ جميع شرايط و از نظر رايدهنده مردد برتري محسوسي بر ترامپ ندارد، ضمن اينكه دونالد ترامپ هم از نظر آراي مردد به اندازهاي كه دانشگاهيان و رسانهها ميگويند بد و اهريمني نيست.
در تحليل نهايي بايد گفت بحران كرونا تنها متغير تعيينكننده سرنوشت انتخابات 2020 نيست و لذا نبايد درباره ميزان اهميت آن اغراق كرد. اين بحران زماني در تعيين سرنوشت انتخابات موثر است كه عملكرد ترامپ به وضوح فاجعهبار باشد يا اينكه كمپين جو بايدن بتواند عملكرد (ضعيف، متوسط يا قابلقبول ترامپ) را فاجعهبار جلوه دهد.
آزمون صندوق
با وجود اينكه ايران قدمهاي مثبتي در اين راستا برداشته اما براي ادامه كار و ريشهكن كردن آن، وام از صندوق ميتواند اثرگذار باشد. لازم است در اين خصوص به نكته ديگري نيز اشاره كرد و آن نقش مثبت يا منفي سازمانهاي بينالمللي و كشورها است. قطعا توقع ايران عدم كارشكني كشورها مخصوصا امريكاييها در اعطاي اين وام است. اين توقع نيز بجا است به گونهاي كه نه تنها ايران بلكه بسياري از كشورهاي همراه و متحد امريكا نيز معتقدند در حال حاضر، نبايد به واسطه كارشكنيها از رنج مردم بهره سياسي برد و بايد فارغ از مسائل سياسي به اين موضوع نگريست. اميدواريم كه هر چه زودتر شاهد اعطاي اين وام ضروري كه حق ايران است به كشور باشيم.
در حال حاضر ميتوان ابراز اميدواري كرد كه صندوق تسليم فشارهاي سياسي نشود. چرا كه اگر هر سازمان بينالمللي بخواهد تحت تاثير شرايط سياسي تصميم بگيرد استقلال خود را خدشهدار كرده است. صندوق بينالمللي پول حالا با آزمون بزرگي روبروست و بايد ديد كه با توجه به شرايط و ضوابطي كه دارد اعطاي وام را بررسي كرده و در خصوص آن تصميمگيري ميكند و تحت تاثير مداخلات سايرين قرار نميگيرد يا خير.