كرونا و الگوبرداري مديريتي
محمد ذاكري
در تاريخ نقل شده است كه وقتي از زمان قاجار پاي شاهان و وزرا و روشنفكران ايراني به ديار فرنگ باز شد از مشاهده مظاهر تمدن و پيشرفت آن كشورها به وجد آمده و آنچه را ميپسنديدهاند به كشور وارد ميكردند فارغ از آنكه آيا زمينه و زيرساخت بهكارگيري آن ابزار يا فناوري در ايران وجود دارد يا نه. اين رويه در سالهاي بعد نيز دنبال شد و بازديد مديران و مسوولان كشور همواره فرصتي بود براي انتقال محصولات و فناوريها و بعدتر سيستمها و روشها. البته اين روند مختص ايران نبود و بعد از اتمام جنگ جهاني دوم، انتقال الگوهاي توسعه از كشورهاي توسعهيافته به كشورهاي درحالتوسعه در بسياري از كشورها عموميت يافت. اما عدم انطباق بستر انتقال و بهكارگيري اين الگوها و روشهاي وارداتي بين كشورهاي مبدا و مقصد و بيتوجهي به زمينه و ظرفيتهاي كشور مقصد در بسياري از موارد منجر به عدم توفيق اين برنامهها شد. همه اينها شرايطي را ايجاد كرد تا دانش مديريت تطبيقي گسترش يافته و بدل به يك جريان علمي و مطالعاتي گسترده در سطح جهاني شود.
مديريت تطبيقي در برخي حوزههاي اصلي اداره امور عمومي نظير ساختارها، كاركردها و خطمشيها موضوعيت يافت؛ اگرچه در انتقال و بهرهگيري از برخي اجزاي فرعيتر مانند فرآيندها و سيستمها و رويهها و فناوريهاي توليد محصول و خدمات از الگوبرداري (بنچ ماركينگ) استفاده ميشود.
الغرض، در جريان همهگيري كرونا پاي مطالعات تطبيقي و الگوبرداري هم به بحثهاي صاحبنظران و... در كشور ما و احتمالا ديگر كشورها باز شد. روشها، تصميمات و تجارب كشورهاي مختلف در مواجهه با اين اپيدمي كه به درست يا غلط در افواه عمومي و شبكههاي اجتماعي دست به دست ميچرخد و البته برخي نهادهاي رسمي نيز تلاش كردهاند تا اسنادي را براي كمك به تصميمگيرندگان كشور تدوين كنند. اما بحث اصلي من، اثري است كه اين محتواها و حرفوحديثها بر ذهنيت مردم و قضاوت عمومي جامعه در خصوص تصميمات، عملكرد و استراتژي مديران ارشد كشور و نظام سلامت در مواجهه با همهگيري كرونا خواهد داشت. بحث در مورد قرنطينه به روشي كه برخي كشورها اجرا كردهاند يا همين الگوي فاصلهگذاري اجتماعي و هوشمند كه در چند فاز در حال اجراست از همين دسته است. اخيرا هم مطالبي درباره عملكرد دولت نيوزيلند در مديريت و مهار كرونا در فضاي مجازي منتشر شده كه نشانگر جديت خانم نخستوزير اين كشور و موفقيت ايشان در مهار كرونا با كمترين تلفات است. در سوي ديگر هم برخي مدافعان پروپاقرص چين بهشدت از اجراي مدل چيني براي مهار كرونا حمايت ميكنند كه با پاسخ رييسجمهور و مديران نظام سلامت كشور نيز مواجه شد. بايد توجه داشت كه الگوبرداري به روش علمي و مديريت تطبيقي در چنين موقعيتهايي فايده و ضرورت خود را نشان ميدهد. من در مورد نيوزيلند و شرايط آن كشور اطلاعات زيادي ندارم اما با يك تحليل سرانگشتي ميتوان حدس زد كه تفاوت بين شرايط و زمينه كشور ما با آنها از زمين تا آسمان است. اتخاذ يك استراتژي و برنامههاي عملياتي متعاقب آن يا استفاده از الگوي يك كشور ديگر به عوامل متعددي بستگي دارد از عوامل جمعيت شناختي و تراكم انساني در محيطهاي شهري و روستايي گرفته تا شرايط فرهنگي و اجتماعي، تا شرايط اقتصادي و الگوهاي اشتغال و بيكاري و سهم بخشهاي مختلف در اقتصاد، سطح آگاهي عمومي و رفتار رسانهها، نوع حكومت، ميزان تمركز و مسائل سياسي و اداري و عوامل متعدد ديگر. به قول حافظ هزار نكته باريكتر ز مو اينجاست. افزون بر آن سياستگذاري كه در جايگاه تصميمگيري كلان نشسته از يكسو به اطلاعات مختلفي دسترسي دارد (يا بايد داشته باشد) كه قاعدتا من شهروند عادي ندارم و از سوي ديگر در اتخاذ يك تصميم بايد حواسش به همهچيز باشد. از دخلوخرج دولت، ميزان دسترسي به امكانات بهداشتي و درماني و توزيع اين امكانات در سراسر كشور، رفتارشناسي انتشار ويروس، فرهنگ و خردهفرهنگهاي اقوام، ميزان اعتماد مردم به دولت و رسانه و حرفشنوي از آن، وضعيت اشتغال و توزيع نيروي كار در بخشهاي مختلف جامعه، ميزان تابآوري دهكهاي مختلف مردم در برابر از دست دادن درآمد و مسائل اجتماعي و امنيتي ناشي از آن و عوامل متعدد ديگري را در نظر آورد و تصميمگيري و برنامهريزي كند. اگرچه ميتوان از سياستها و رويههاي ديگر كشورها نيز آموخت اما نقش اصلي را در تصميمسازي متخصصان بومي در رشتههاي مختلف بهويژه حوزه بهداشت و درمان و در تصميمگيري هياتحاكمه كشور بهويژه قوه مجريه دارند و حتي اگر در توانمندي دومي ترديد داشته باشيم به تخصص بدنه كارشناسي و علمي حوزه بهداشت و درمان كشور ميتوان ايمان داشت. ضمن آنكه شيوع ويروس در كشورهاي مختلف با فاصله زماني كمي اتفاق افتاده و عملا فرصت چنداني نبوده تا بتوان نتيجه و ميزان موفقيت استراتژيهاي هيچيك از كشورها را در مديريت كرونا تحليل كرد. اگر به آمارهاي رسمي كشور در شاخصهاي اصلي اين بيماري اعتماد داشته باشيم (كه به گمانم ميتوانيم اعتماد كنيم) و فرض را بر صحت آمارهاي ديگر كشورها نيز بگيريم تا اينجا استراتژيها و اقدامات مديران كشور در مديريت اين بيماري را ميتوان مثبت ارزيابي كرد. اما پاسخ دقيق به اين پرسشها و بررسي تطبيقي سياستها و استراتژيهاي كشورهاي مختلف درگير بيماري را ميتوان پس از فرونشست آن انجام داد. فرصتي كه اميدواريم به زودي اتفاق بيفتد.