ادامه از صفحه اول
دكتر جان، تو هم؟
پرونده هشتاد و هشت هرچه باشد مطلقا ربطي به وزارت محترم بهداشت ندارد، به طريق اولي ربطي به كرونا و ستاد مقابله با آن ندارد. مردم خسته و آسيبديده ايران پاي اخبار ننشستهاند تا از شما گلايه سياسي بشنوند يا قضاوت جناحيتان را شاهد باشند. اينكه محصورين در وچه وضعي هستند، اينكه مناقشه انتخابات هشتاد و هشت ريشه در چه مسائلي دارد، اينكه مردم چه مطالبه معقول و مشروعي از حاكمان سياسي دارند چيزي نيست كه به كرونا مربوط باشد يا سخنگوي ستاد مقابله با آن در خلال پرسش و پاسخ بخواهد تداعيهاي سياسياش را جدي بگيرد. الان موضوع مهم براي مردم و مسوولان اين است كه چطور از بحران كرونا به سلامت، لااقل با كمترين هزينه ممكن عبور كنيم و هرچه زودتر- اگر شدني باشد- به روال عادي زندگي برگرديم. دعواي سياسي را بگذاريد براي احزاب و سياستمداران. خدا را شكر از اين حيث جامعه ما كم و كسري ندارد و تا دلتان بخواهد صاحبنظر سياسي تريبوندار پا به ركاب حاضر به يراق داريم كه اينطرفي يا آنطرفي ببرند و بدوزند و دعوا راه بيندازند و پروندههاي قديمي را رو بياورند. علاوه بر اهل سياست، روزنامهنگار و خاطرهنويس هم كم نيستند كه با ربط و بيربط، رسمي و غيررسمي، اينجا و آنجا سفره دل بگشايند و زخمهاي كهنه را نو كنند. شما در جايگاهي نشستهايد كه هم حزباللهيها بايد به قول و فعلتان اعتماد كنند هم غيرحزباللهيها. هم مومنان بايد فرمايش شما را جدي بگيرند هم دهريها. هم طرفداران دوآتشه راست بايد در اين وانفساي كرونايي از خودشان محافظت كنند هم سوپر چپهاي منتقد وضع موجود. كرونا جايي نيست كه بخواهيم مناقشات ديگر را در آن حلوفصل كنيم يا خدايي نكرده مناقشه جديد از آن بيرون بياوريم. از روز اول هم دلسوزان و خيرخواهان، حتي دولتمردان نوشتند و گفتند، به نظر ميرسد جناحها هم باهم- اگرچه نانوشته- توافق كردند كه كرونا را سياسي نكنيم. البته امريكاييها و آنها كه در رسانههاي شان از امريكا و عربستان پول ميگيرند به اين توصيه و توافق اعتنا نكردند، هر خبر و هر ويروسي را – به سخيفترين شكل ممكن- رنگ سياست زدند. با اين حال آنچه در جامعه ايران قابل مشاهده است اين است كه عموم مردم، هوشيارانه با سياسي شدن سلامت جامعه مقابله كردند و نگذاشتند كه كرونا تبديل به غائله جديد شود. راستش را بخواهيد وقتي شنيدم كه شما در جواب منتقدانتان به هشتاد و هشت و وضعيت محصورين اشاره كردهايد باور نكردم. شما را صبورتر و متخصصتر و هوشيارتر از اين ميدانستم كه نتوانيد افسار سخن را در كشيد و جلوي تداعيهايتان را بگيريد. كرونا اتفاقا فرصت خوبي است براي وحدت و اتفاقنظر. ما هركدام سليقههاي متفاوتي داريم و همين تفاوتهاست كه جامعه متكثر ايران را دوستداشتني ميكند. منتها مقابله با ويروس تاجدار كوويد 19 موقعيت متفاوتي است كه ميتواند همه ما را با همه اختلافات سياسي و اجتماعيمان در صفي واحد متحد كند و اگر خدا بخواهد قويترمان كند. خداوند به شما قوه و انرژي بدهد كه نامتان در زمره خادمان اين ملت ثبت شود.
امام جمعه ايرانشهر و 4 نكته
سومين نكتهاي كه به عقيده من در اين ميان حائز اهميت است، مشكلات ايجاد شده در نظام اقتصادي است. امروز بايد از مسوولان و حاكمان پرسيد چرا بايد شرايط اقتصاد ايران به شكلي باشد كه يك كارگر آن هم سرچهارراه بيكار بماند تا يك امام جمعه كه حداقل براساس قانون سمت اقتصادي در اختيار ندارد به او مراجعه و با فيلم گرفتن مبلغي اندك را در اختيارش قرار دهد. حاكمان بايد به اين درد اساسي رسيدگي كنند؛ دردي كه به مراتب بزرگتر و تلختر از نوع كمك كردن امام جمعه ايرانشهر به كارگران كه شريفترين انسانها هستند، محسوب ميشود. چهارمين نكتهاي كه به نظرم در كنار مباحث مطرح شده بايد مورد توجه دلسوزان قرار بگيرد، اشكالات موجود در ساختار شوراي سياستگذاري ائمه جماعات است. امام جمعه بر اساس وظايف خود بايد همواره اقدامات معنوي و اخلاقي را مبناي كارش قرار بدهد ولي امروز بايد پرسيد كه چه اتفاقي رخ داده كه برخي از ائمه جمعه ما گاه و بيگاه به مسائل جناحي و سياسي ورود ميكنند؟ در دوران صفويه و پيش از آن برخي فقها دقيقا به دليل واهمه از ورود ائمه جمعه به مسائل سياسي برگزاري نماز جمعه را جايز نميدانستند و برخي نيز برگزاري اين مهم را صرفا در حيطه اختيارات امام عصر معرفي ميكردند ولي حالا كه در جمهوري اسلامي نماز جمعه برگزار ميشود، لازم است مسوولان و دلسوزان از ورود اين افراد به مسائل سياسي و جناحي جلوگيري كنند. نماز جمعه بايد محلي براي ايجاد همدلي ميان آحاد جامعه، فارغ از تمايلات و مسائل سياسي و جناحي باشد ولي امروز مسوولان اين نهاد از خود بپرسند كه آيا به راستي كاركرد امروز ائمه جماعات چنين است يا اينكه با پرداختن به مسائل جناحي و آرزوي مرگ براي اين جريان و آن فرد در رئوس اقدامات آنان قرار گرفته است؟ امروز بايد درك كنيم كه خطر اين اقدامات براي جمهوري اسلامي و به طور كلي ائمه جماعات به مراتب بيشتر از اقدامات صورت گرفته از سوي امام جمعه ايرانشهر است هر چند كه اين مهم به معناي تاييد اقدامات ايشان نيست.
يك مقايسه ساده
اين امر نافي حق و آزادي نقد صاحبنظران و شهروندان در رسانهها و فضاي عمومي نيست، ولي حكومتيها حق چنين رفتاري را ندارند. كافي است كه توجه كنيم هر دو رفتار را داشتهايم. شاهديم كه جامعه نيز دو بخش شده، يك گروه به رفتار تخريبي اول معترض است در حالي كه از رفتار تخريبي دوم حمايت ميكند و گروه دوم برعكس. ظاهرا هر دو گروه در اينكه اصل چنين رفتارهايي را رد نميكنند اشتراك نظر دارند و فقط نسبت به مصداق آن اختلاف نظر دارند. مثل همان كساني كه قبلا اصولگرا بودند و به اصلاحطلبان و ساير منتقدان توهين ميكردند و ناسزا ميگفتند، حالا همين كار را با حكومت و اصولگرايان ميكنند. نزد آنان اصل اظهار توهين و ناسزا همچنان ثابت مانده است. جالب اين است كه در اين ميان وزارت بهداشت چند تن از مسوولان دانشگاهي تحت امر ادارات استاني را تغيير داد، فقط به اين دليل كه مخالف سياستهاي آماري رسمي اين وزارتخانه حرف زدند، در حالي كه آنان مديران دانشگاهي بودند و آنقدر بايد مستقل و حق داشته باشند كه تا اين اندازه متفاوت نظر دهند، ولي نه تنها كسي به اين تغييرات اعتراض نكرد، بلكه همان وزارتخانه دخالت سخنگوي محترم خود در سياست خارجي را كه تبعات زيادي داشت ناديده گرفت ولي همكاران خود را بركنار كرد. بنابراين از نظر حكومت و وزارتخانهها نيز اين رفتارهاي دوگانه ذاتا ايرادي ندارد، بلكه فقط عليه آنها نباشد، كافي است!