عبرتهاي كرونايي
سيد ابوالفضل ميرقاسمي
شيوع بيماري كوويد -19 و خسارات مالي و جاني ناشي از آن و تبعات احتمالي كوتاهمدت، ميانمدت و درازمدت آن بر روح و روان مردم و همچنين تاثيرات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، محيط زيستي، سياسي و امنيتي آن مورد توجه جدي انديشمندان قرار گرفته است. بديهي است بدون شناخت دليل اصلي شيوع ويروس كرونا، اتخاذ تدابير مناسب در مواجهه با آن مشكل و يا بيتاثير ميشود. بعضيها معتقدند كه اين ويروس به دليل دستكاري ژنتيكي به وجود آمده و اهداف بيوتروريستي و اقتصادي خاصي دارد. در اين سناريو، متهم اصلي با هدف فلج كردن اوضاع اقتصادي جهان و سقوط سهام شركتهاي بزرگ دست به چنين كار خطرناكي زده است. بعضي از طرفداران محيط زيست معتقدند كه اين ويروس منشأ طبيعي دارد و نوعي بازخورد و عكسالعمل طبيعت جهت نجات كره زمين از دست ويروس بشر است. بشر جاهل و حريصي كه با مداخلات نابجا و بهرهبرداريهاي بيرويه و آزمندانه از منابع سبب برهم خوردن نظم طبيعت شده است. يعني از ماست كه بر ماست و شيوع اين ويروس، تاوان سهمگيني بر بيخردي و حرص و طمع بشري به خصوص در اثر مدپرستي، رفاهطلبي مفرط، پيروي از فرهنگ مصرفگرايي و تحميل فشار مضاعف بر منابع زيستي است. بعضي از بزرگان مذهبي معتقدند كه شيوع بيماري كوويد-19، يكي از امتحانات الهي است و مومنين بايد در مقابل مصائب ناشي از آن (درد و رنج طاقت فرساي ناشي از بيماري و آلام روحي و رواني ناشي از غم هجران و يا از دست دادن عزيزان و...) صبر و شكيبايي داشته و شكوه و يا گلايهاي نداشته باشند (راضي باشند به رضاي الهي). مطمئنا هر كدام از اين گزارهها، تبعات و بازخوردهاي متفاوت و خاص خودش را دارد. چنانچه شيوع اين بيماري يك عمليات جنايتكارانه بيوتروريستي است كه عالما و عامدا اتفاق افتاده و كل مردم جهان را به اشكال مختلف گرفتار كرده، باعث و باني آن بايد شناسايي شده و در يك دادگاه صالحه، محاكمه و به اشد مجازات مبتلا شود تا درس عبرتي باشد براي ديگران تا جامعه بشري شاهد چنين جنايتهايي نباشد. چنانچه شيوع اين ويروس بازخورد طبيعت نسبت به اجحاف بشر و تخريب محيط زيست است پس بر همگان لازم است كه پس از كنترل اين بيماري و عادي شدن اوضاع و احوال جهان در حفظ بيشتر محيط زيست، احياي آن، خلاقيت و نوآوريها و اصلاح روشهاي بهرهبرداري (تبعيت از روشهاي بهرهبرداري اصولي، عقلاني، متوازن و پايدار) بيش از پيش بكوشد و اين عزم و اراده جهاني ميتواند نويدبخش نوعي تغيير نگرش و پاراديم در رابطه انسان و زيست بوم و مهرباني بيشتر با طبيعت باشد. عامل شيوع اين بيماري هر چه باشد، مهم نوع مديريت بحران توسط مسوولان هر كشور است كه بايد هوشمندانه و عاقلانه رفتار كرد و به جاي عدم شفافيت و كتمان آمار و اطلاعات مربوط به بيماران و جانباختگان اين فاجعه از بهترين روشها براي حفظ جان و زندگي مردم و تامين امنيت رواني ايشان استفاده ميكردند كه بعضي كشورها نمره قبولي گرفتند، بعضيها هم نه. اي كاش شيوع اين بيماري عالمگير و فلج كننده همه فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جوامع بشري، درس عبرتي براي همگان باشد به خصوص براي بشر خودشيفتهاي كه مقهور علم و تكنولوژي شده و ميخواهد بر طبيعت و قواي عظيمش سيطره يابد. بشري كه بعضا مثل نمرود، ادعاي خدايي ميكند. غافل از آنكه خداوندي كه نمرود را با يك پشه از پاي در آورد، ميتواند انسان را در عصر درخشش انواع تكنولوژيها (فضانوردي، فناوري اطلاعات و ارتباطات، رباتيك، هوش مصنوعي و...) با يك ويروس بسيار بسيار كوچك، به زانو درآورد. به اميد رفع هر چه زودتر اين گرفتاري و استيصال بشري و بازگشت صلح، صفا، صميمت، انسانيت و مهرباني به جامعه بشري.