تفاوتهاي كرونا
محسن آزموده
كرونا اولين و آخرين بيماري فراگير در طول تاريخ بشري نبوده و نيست و احتمالا بعد از اين هم نخواهد بود. اين روزها بسياري از مورخان و پژوهشگران تاريخ دست به كار شدهاند و با كندوكاو در آثار تاريخي و نشانههاي به جا مانده از گذشتگان ميكوشند به ما نشان بدهند كه بشر در عمر كهن خود بارها با بيماريهاي فراگير و همه گير مواجه شده است و متناسب با شرايط اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و امكانات به آنها واكنش نشان داده. در بسياري از اين موارد مثل شيوع بيماريهاي طاعون و وبا، شمار قابل توجهي از انسانها جانشان را از دست دادهاند و حتي گاه اين بيماريهاي همهگير به تحولات سياسي و اجتماعي گسترده در جوامع منجر شده است، اما آنچه شيوع بيماري كرونا در روزگار ما را با موارد پيشين متمايز ميكند، چند چيز است.
مساله نخست پيشرفتهاي علم و فناوري در روزگار ماست. هيچ كس تصورش را نميكرد كه در زمانه ما كه دانش بشري در زمينههاي پزشكي و زيستشناسي چنين پيشرفت كرده، يك ويروس بسيار كوچك بتواند اين طور نظم زندگي سراسر جهانيان را تهديد كند. امروز چشم همه جهانيان به مراكز علمي دوخته شده تا راهحلي براي درمان كوويد 19 بيابند، اين در حالي است كه تاكنون مهمترين توصيه دانشمندان و كارشناسان رعايت اصول اوليه بهداشت فردي و جمعي بوده است، يعني به تعبير يك استاد بازگشت به حالت اوليه. انگار همه آن پيشرفتهاي علمي دردي را دوا نميكند، بگذريم كه برخي معتقدند از قضا يكي از دلايل بيماريهايي از اين دست، دستكاريها و مداخلات بيرويه علمي و تكنولوژيك بشر در طبيعت است.
نكته بعدي ميزان فراگيري كرونا در تمام سطح كره خاكي است. تا همين اواخر نيز مواردي از بيماريهاي فراگير و همهگير مثل سارس و آنفلوآنزاي مرغي و جنون گاوي و ابولا وجود داشت اما هيچ يك از آنها مثل كرونا شمال و جنوب و شرق و غرب جهان را مبتلا نكرده است. كوچك شدن جهان در حد و اندازه يك دهكده و افزايش رفت و آمدها و داد و ستدها در زمانه حاضر موجب شده ابناي بشر بارها بيش از پيش با يكديگر ارتباط داشته باشند و در نتيجه ويروسي كه شيوه شيوعش از طريق سادهترين و رايجترين برخوردها ممكن ميشود، با سرعتي چشمگير همه مرزها را در مينوردد. كرونا نه فقط تمايزي ميان گروهها و طبقات اجتماعي قائل نيست، بلكهاي بسا در ثروتمندترين كشور دنيا بيشتر از كشورهاي فقير قرباني ميگيرد و برايش يك كارگر ساده يا كارمند پايين مرتبه با نخستوزير يكي از پيشرفتهترين كشورهاي دنيا تفاوتي ندارد. البته كه هيچگاه تمايزها و تفاوتهاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي بهطور كلي از ميان نميرود و متاسفانه و قطعا در مواجهه با بيماري بار ديگر اختلافات طبقاتي و مسائلي چون برخورداري و نابرخورداري خود را نمايان ميكند.
سومين وجه تمايز كرونا با ساير بيماريهاي فراگير، شائبه جدي نقش مستقيم يا غيرمستقيم انسان در پديد آمدن آن است. كرونا حتي اگر نگوييم در نتيجه مداخله مستقيم و آگاهانه و ارادي بشر در طبيعت رخ داده، قطعا محصول رويكرد غلط و خودخواهانه او به جهان هستي است. سالهاست كه هشدارهاي طرفداران محيط زيست و دلسوزان طبيعت به گوش ميرسد و نه فقط سياستمداران بلكه عموم جهانيان آنها را جدي نميگيرند و شوخي تلقي ميكنند، حالا طبيعت روي ناشناخته ديگرش را به ما نشان داده و بيتعارف به ما گوشزد ميكند كه اگر در زيادهخواهي و اسرافكاري و مصرفگرايي خودمان بازبيني نكنيم و بخواهيم كماكان خود را مالك هستي تلقي كنيم، جور ديگري با ما رفتار خواهد كرد. كرونا به ما نهيب ميزند كه تقواي خاك و آب را باور كنيم و دست از سلطهجويي و تلقي هستي به تعبير آن فيلسوف آلماني، به يك منبع انرژي برداريم.
در نهايت اما آنچه فراگيري كرونا را نسبت به موارد پيشين متمايز كرده، گسترش ارتباطات رسانهاي و افزايش چشمگير سطح دسترسي به اخبار و اطلاعات است. امروز به واسطه شبكههاي اجتماعي و اينترنت و گوشيهاي هوشمند، كوچكترين اخبار در كسري از ثانيه در گوشه و كنار جهان منتشر ميشود و هيچ چيز را نميتوان از همگان پنهان كرد. بسياري از دولتها و سياستمداران سعي دارند با اخبار و اطلاعات غلط درباره توانايي خود در مهار كرونا اغراق يا تعداد مبتلايان و درگذشتگان را كمتر از ميزان واقعي گزارش يا اقدامات ديگران را خوار و خفيف كنند، حال آنكه همه اين تلاشهاي مذبوحانه در عصر اطلاعات ناكام ميماند و لاجرم همه در مييابند كه اوضاع از چه قرار است. مجموعه عوامل بالا در كنار يكديگر سبب شده كه شيوع بيماري كرونا در روزگار ما با موارد پيشين بيماريهاي فراگير و همهگير متفاوت باشد، ضمن آنكه همين خصايص سبب ميشود كه راه مقابله با اين بيماري نيز متفاوت باشد، يعني اگرچه بهطور قطع تجربيات پيشين انسان كمكهاي فراواني به او در مبارزه با كرونا خواهد كرد، اما در مجموع نيازمند روشها و ابزارهايي نو و موثرتر از صرف قرنطينه يا يافتن دارو هستيم.