معضلات امروزين در سينماي ديروز
سكانس دومي تعليقآميز ديگر، لحظه تعليقآميزي است كه آنتونيو به فكر دزديدن دوچرخه ميافتد. در واقع امروزه دزديدن يك دوچرخه ممكن است، معضل چندان و خسارت سنگيني براي يك قشر ضعيف در بر نداشته باشد اما به گونهاي ديگر اينگونه آسيبهاي شكننده به طور مكرر رخ مينمايد؛ از يك وسيله ساده كسبوكار براي پيكرساني نظير موتورسيكلت گرفته تا ماشيني ارزان قيمت اما پركاربرد(براي طبقه فرودستان) يك پرايد مثلا. حقيقت پنهاني ديگر از لابهلاي مهمترين موتيف اين فيلم(دوچرخه) ديده ميشود؛ اين حقيقت ساده اما قابل توجه براي زندگي روزمره ما يعني افراد كارگر و ساير طبقات فرودست: در صورت هر گونه قاپيدن، ربودن به سبب فقر و تنگدستي قربانياش، خود بخشي از قشري آسيبپذير است كه تنها تمام زندگي و وسيله اساسي معيشتش يك دوچرخه است. توجه كنيم به سكانسي كه آنتونيو در سرقت دوچرخهاي ناكام ميشود و پس از دستگيري صاحب دوچرخه ميگويد: تمام زندگيام اين دوچرخه است... و بعدها در نزديكيهاي پايان، مالكش رضايت ميدهد و به رفقايش ميگويد، بذاريد بره او هم از من بدبختتره.