عليرضا زاكاني مهمترين گزينه هدايت فراكسيون اكثريت است
رياست رييس، رسمي ميشود؟
درست 5 سال پيش، تابستان 94 زماني كه شايد بهترين روزهاي عمر سياسي حسن روحاني و دولتش بود و پيرو امضاي برجام با
6 قدرت جهاني، بسياري از حاميان دولت و البته افكار عمومي بيش از هر زمان به گشايشهاي اقتصادي ناشي از امضاي اين توافق چندجانبه بودند، عليرضا زاكاني به عنوان يكي از 30 نماينده وقت پايتخت در مجلس، همراه با گروهي كه همان روزها و ماهها به «دلواپسان» معروف شدند، نگاهي متفاوت به برجام داشتند و باورشان اين بود اين سند به نفع مملكت كه نيست، هيچ، زيانآفرين نيز هست و حتي برخي از اين جماعت دلواپس، آن را مصداق «خيانت به ملت و مملكت» ميدانستند. زاكاني البته موضعي نسبتا معتدلتر داشت كه باتوجه به آنكه او آن زمان، به نحوي نخستين سمت مهم خود را در دوران و كارنامه سياسياش تجربه ميكرد، طبيعي مينمود. زاكاني آن روزها، درحالي كه يك سال پاياني سومين دوره حضورش در مجلس را پشت سرميگذاشت در بزنگاهي تاريخي، به رياست كميسيون ويژه بررسي برجام را برعهده گرفته بود و در جمعي 15 نفره كه اكثريت مطلق آن را همفكرانش تشكيل ميدادند، بايد به نحوي كار بررسي برجام در پارلمان را مديريت ميكرد كه باتوجه به انبوه موافقان توافق هستهاي بيرون پارلمان و اكثريت مخالف اين توافق درون پارلمان و البته درون اين كميسيون ويژه، اين شائبه ايجاد نشود كه او از جايگاه رياست سوءاستفاده كرده است. صندلي رياست آن كميسيون براي زاكاني، بيش از اينها ارزش داشت اما بيراه نيست اگر بگوييم درنهايت عنان كار از دستانش خارج شد؛ بهويژه وقتي به ياد بياوريم كه زاكاني چطور يكي از آن روزهاي برجامي مجلس نهم، به طور خودجوش و بدون برنامه قبلي در راهروهاي كمنور مجلس با مسعود پزشكيان به مناظره نشست و چگونه بيتوجه به آنكه او رييس كميسيون ويژه است و پزشكيان يك عضو معمولي اين كميسيون كه ازقضا در اقليت نيز قرار دارد، مقابل دوربينهاي صدا و سيما و جمعي از خبرنگاران پارلماني عليه برجام و دولت سخن گفت.
هر چه بود آن مواضع و حوادث ديگر مجلس نهم، شايد از مهمترين دلايلي بود كه اسفند همان سال 94، زاكاني و همفكرانش ديگر موفق به جلب آراي عمومي نشدند و ناگزير، 4 سال درحالي بيرون گود نشستند كه اصلاحطلبان با كليدواژه «اميد» ميداندار بودند. زاكاني اما در اين 4 سال، اگرچه بيرون گود بود، شايد حتي بيش از آن 12 سالي كه از آغاز مجلس هفتم تا پايان دوره نهم، به عنوان نماينده مجلس درگير كار و بار عالم سياست بود، خود را بالا كشيد. تحولي كه حالا با آغاز به كار مجلس يازدهم، بروز و ظهور يافته اما شايد نشانههاي آن را ميشد از حدود يك سال پيش از انتخابات اسفندماه 98 پي گرفت. زماني كه زاكاني با نوعي بازسازي چهره سياسي و به اصطلاح ريبرندينگ خود به مرد مبارزه با فساد، آن هم بيتوجه به مناسبات جناحي تبديل شد و در اين مسير، به سراغ دانهدرشتهايي چون اكبر طبري، معاون صادق آمليلاريجاني اصولگرا رفت و جالب آنكه در مناظرهاي با مصطفي تاجزاده، معاون سياسي وزارت كشور دولت اصلاحات و از چهرههاي برجسته جناح چپ، از اين مفسد اقتصادي نام برد تا به اصطلاح با يك تير دو نشان زده باشد؛ هم مبارزه با مفاسد دانهدرشتها و هم معرفي خود در سطح يك سياستمدار درجه يك همچون تاجزاده!
زاكاني البته حالا موفقتر از اينهاست. او حالا در شرايطي خود را براي برداشتن آخرين گام در مديريت مجلس يازدهم و رسميتبخشي به رياستش بر فراكسيون اكثريت پارلمان آماده ميكند كه گزينه مطلوبش را به رياست مجلس رسانده و تحولات در انتخابات هياترييسه مجلس و همچنين انتخاب رييس ديوان محاسبات را به نحوي از طريق فراكسيون اكثريت مديريت كرده كه عملا هيچ يك از كرسيهاي كليدي -بدون آنكه او بخواهد- تعيين تكليف نشده است، آنهم در حالي كه خود را رسما درگير اين بازيسازيها نكرده و حالا در شرايطي با يك قيام و قعود در نشست فراكسيون اكثريت، رييس اين فراكسيون بوده و تمامي مراحل حساس آغاز به كار مجلس يازدهم را تمشيت كرده كه حالا در پايان راه، رياست مركز پژوهشها را نيز برعهده دارد.
جبار كوچكينژاد، نماينده رشت در مجلس كه ديروز در گفتوگويي با نامهنيوز، از نامشخص بودن رييس فراكسيون اكثريت سخن گفته و از پاسخ قطعي به احتمال رياست گزينههايي چون قاليباف، حاجيبابايي، نيكزاد و البته زاكاني طفره رفته و حتي گفته باتوجه به رياست زاكاني بر مركز پژوهشها، احتمال رياستش بر فراكسيون اكثريت چندان زياد نيست اما نگاهي به چند دوره اخير مجلس، ازقضا نشان ميدهد كه اتفاقا هم در مجلس دهم و بهخصوص در مجلس نهم، رييس مركز پژوهشها و فراكسيون اكثريت يك نفر بوده؛ كاظم جلالي. نمايندهاي كه به يار شماره يك علي لاريجاني در مجالس قبل شناخته ميشد و جالب آنكه امروز در مجلس يازدهم نيز اگر بخواهيم از نفر اول ياران قاليباف نام ببريم، احتمالا زاكاني ازجمله مهمترين گزينههاست.