راه باريك آبادي!
محمد بلوچزهي
براي ارزيابي و سطحبندي شاخصهاي توسعهيافتگي مناطق يكي از مهمترين و تعيينكنندهترين معيارهاي توسعه، دسترسي به راههاي مواصلاتي است كه ميتوان آن را ملاك عمل ارزيابيهاي توسعهاي قرار داد و بر اساس اين شاخص مهم ضريب توسعه هر منطقه را سنجيد و بررسي كرد. قدر مسلم گسترش راهها و جادههاي مواصلاتي زمينهساز پويايي و برخورداري در ساير اركان توسعه خواهد بود كه متاسفانه سيستان و بلوچستان در طول دولتها بهرغم برخورداري از شاخصهاي قابل توجيه و اولويتدار تخصيص اعتبار چون جمعيت، پتانسيل، تعدد روستاها، پراكندگي مضاعف و محروميت آنطور كه بايد و شايد باشد در تخصيصها به خصوص در حوزه راههاي روستايي و جادههاي مواصلاتي بيبهره مانده و كمتر مورد توجه و رسيدگي قرار گرفته است. در غير اين صورت اكنون با گذشت زمان و ساليان متمادي مردم اين سامان در اين جغرافياي كوهستاني داراي پراكندگي مضاعف و بسيار وسيع آن هم در قرن بيست و يك و در عصر ارتباطات نبايد اينچنين با رنجي مضاعف به نام قطعي راههاي ارتباطي روستايي دست و پنجه نرم ميكردند و محروم واقع ميشدند و بينصيب ميماندند از حداقلهاي دسترسي به راهها و مسيرهاي ارتباطي كه با كمترين بارندگي امكان هرگونه تردد مطلوب را بر روستاييان سلب ميكند و سخت. جاي بسي تاسف است كه هر بار با كمترين بارندگي در اين جغرافياي ناهموار و صعبالعبور نه دقيقهها، ساعتها و روزها بلكه هفتهها و شايد هم ماهها به دليل مسدود شدن جادهها كه چه عرض كنم به علت انسداد خطوط باريك متصل به آباديها به نام راههاي روستايي مردم اينچنين با مصائب و رنجهاي مضاعف و بيشمار دست و پنجه نرم كنند.
در طول دولتها تخصيص اعتبارات ناچيز ساليانه بدون اتكا و توجه به شاخصهاي محروميت، جمعيت، پراكندگي و وسعت، تعدد روستاها و نيز درصد جمعيت بالا و قابل ملاحظه روستايي يا به عبارتي ديگر عدم توازن و توزيع ناعادلانه اعتبارات سبب شده زخم كهنه و چركين معضل قطعي و دشواري مسيرها و صعبالعبور بودن راههاي روستايي در سيستان و بلوچستان هر بار به شيوهاي تازه شود. در اينجا بايد يادآور شد كه طي روزها و هفتههاي گذشته با آغاز فعاليت سامانه بارشي مونسون در بلوچستان كه در پي آن طغيان رودخانههاي فصلي را به همراه داشت، راههاي ارتباطي بين روستايي مناطق مختلف كاملا مسدود شد و تردد را براي جمعيت قابل توجهي از روستاييان غيرممكن كرد. حتما به ياد داريد در رخداد سيل سال گذشته بلوچستان نيز راههاي دسترسي شمار بالايي از روستاهاي مناطق مختلف به دليل طغيان رودخانههاي فصلي تا مدتها بهطور كامل مسدود شد و از سرنوشت روستاييان گرفتار در پشت رودهاي خروشان و وحشي خبري دريافت نشد تا اينكه از طريق امدادهاي هوايي خدماترساني به اين روستاها انجام شد. نبود پل و ابنيههاي فني در مسير رودخانههاي اصلي كه تردد به شكل گريزناپديري از دل همين رودها صورت ميگيرد؛ مهمترين عامل انسداد راههاي ارتباطي شهرها و روستاها در سيستان و بلوچستان است كه طغيان رودخانهها منجر به قطع كامل راههاي ارتباطي خواهد شد. بايد به ياد داشت كه به تنهايي نميتوان در شرايط اسفبار جادهاي فعلي اين استان انگشت اهمال و بيتوجهي را به سوي يك دولت دراز كرد، چراكه اگر از همان ابتدا هر ساله اعتباري ويژه براي تحقق نهضت راهسازي روستايي و شهري استانهاي محروم و كمتر توسعه يافته در رديفهاي بودجهاي ثابت قابل توجه ساليانه منظور و لحاظ ميشد حال اكنون با گذشت چهل سال ديگر هرگز شاهد رنج مضاعف مردماني نميشديم كه حتي براي تامين مايحتاج ضروري خود در مضيقه باشند. گرچه دولتهاي يازدهم و دوازهم طي اين مدت تمركز قابل توجهي در اين بخش داشته و نبايد اين مهم را از نظر دور داشت، اما براي رهايي از وضعيت مشقتبار راههاي فعلي اين استان و كاهش آلام روستاييان بايد عزمي ملي در پيش گرفت و بودجههايي كلان و متمركز و نيز برنامهاي مدون و كارشناسي، چراكه فقط به تنهايي با بودجههاي قطرهچكاني سيال نميتوان ره به جايي برد و دل خوش كرد كه با همين اعتبارات موجود «راه باريك آبادي»ها را به وسعت دل و انديشه و مرام اين مردمان پهنا بخشيد و راه نرفته چهل ساله را يكجا پيمود تنها در عرض چهار سال!