ايرانيتر از هر ايراني
محمد دهقاني
از اعطاي تابعيت ايراني به نجيب مايل هروي طبيعتا بسيار خوشحالم هر چند كه فكر ميكنم اين امر بايد زودتر از اينها اتفاق ميافتاد. درباره كساني مانند مايل هروي كه عمر خود را وقف زبان و ادبيات فارسي و فرهنگ ايراني كرده است (زماني كه از زبان و ادبيات ايراني سخن ميگوييم مقصود يك ناحيه جغرافيايي خاص تحت عنوان كشور ايران نيست، بلكه گستره فرهنگي و تاريخي آن را دربرميگيرد) نبايد تاخير و سهلانگاري ميكرديم تا جايي كه حدود نيم قرن طول بكشد تا به او تابعيت ايراني داده شود. او براي فرهنگ ايران و ادبيات و زبان فارسي خدمات ارزندهاي داشته و از اين حيث از كساني كه در خاك ايران به دنيا ميآيند يا پدر و مادر ايراني دارند، ايرانيتر است. بايد تاسف خورد كه موانع اداري باعث شد مايل هروي نيم قرن تابعيت ايراني نداشته باشد و او براي رسيدن به تقاضايش اين همه سال منتظر ماند.
نجيب مايل هروي درباره آن بخش از ادبيات و زبان مردم كه مربوط به حوزه افغانستان مخصوصا قسمتهاي غرب افغانستان و نواحي شرقي ايران (يعني آنچه در تاريخ تحت عنوان خراسان بزرگ ميشناسيم) تبحر خاصي دارد. نمونه كارهاي او در اين زمينه « اندر غزل خويش نهان خواهم گشتن: سماعنامههاي فارسي»، «تاريخ و زبان افغانستان» و «تاريخ نسخهپردازي و تصحيح انتقادي نسخههاي خطي» هستند. نجيب مايل هروي از دانشمندان تراز اول در حوزه خود است كه متاسفانه در سالهاي اخير به واسطه مسائلي نظير عدم اعطاي تابعيت ايراني، مشكلات مالي و... قدري منزوي و گوشهگير شده است كه اميدوارم به زودي احوالشان خوب شود و باز هم به كارهايشان ادامه دهند. او كارهاي ناتمامي دارد كه اميد دارم به زودي آنها را به سرانجام برساند و به خدمات فرهنگي خود به زبان فارسي و فرهنگ ايراني ادامه دهد.