• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4719 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۶ مرداد

نگاهي به فيلم «جايي براي فرشته‌ها نيست» ساخته‌ سام كلانتري

گاهي فقط بايد انتخاب كرد

حافظ روحاني

بيش از آنكه بتوان «جايي براي فرشته‌ها نيست»، ساخته‌ جديد سام كلانتري را با صفت خوب توصيف كرد، بايد موفقش ناميد؛ فيلمي كه هم محبوب مديران است و هم مي‌توانست در شرايطي جزو شرايط كرونازده كنوني اكران كم‌و‌بيش موفقي را در ابعاد نمايش محدود يك فيلم مستند تجربه كند. مديران سازمان سينمايي و مركز گسترش سينماي مستند و تجربي مي‌توانند به «جايي براي ...» ببالند؛ يك مستند كه هم مي‌توان اميدبخش‌اش خواند و هم الگويي براي نمايش موفقيت زنان ايران و اقتدارشان در عرصه بين‌المللي كه هر دو كيفيت هم محبوب مديران سازمان سينمايي است و هم محبوب مديران مركز گسترش كه معمولا توجه به اين دو كيفيت را در دستورالعمل‌هاي‌ حمايتي‌شان مي‌گنجانند. شايد از همين‌رو باشد كه «جايي براي...» در سي و هشتمين جشنواره ملي فيلم فجر سيمرغ بلورين بهترين فيلم مستند را كسب كرد.

اما از طرف ديگر مايه‌هاي دراماتيك «جايي براي...» حتي در شرايط كرونازده هم مي‌تواند محبوب تماشاگران باشد. اگر بتوان به كامنت‌ها (اظهارنظرهاي كوتاه) تماشاگران در وب‌سايت فيليمو استناد كرد، تا اينجا تماشاگري نظر منفي نسبت به فيلم نداشته كه چندان هم دور از ذهن نيست. روايت فيلم به هر حال داستان آماده‌سازي تيم ملي اين‌لاين هاكي زنان ايران براي شركت در مسابقات سال 2018 كره جنوبي است؛ مسابقاتي كه تيم ملي ايران براي سومين بار عنوان سوم را به دست مي‌آورد. با اين‌ حال فيلم در همان نخستين گام فضاي دراماتيكش را مي‌چيند تا بر بي‌روحيه بودن تيم تاكيد و از همين طريق، حضور تيم در آسيا را با نگاهي ملي‌گرايانه تلفيق كند و با تكرار شعارهاي روحيه‌بخش (كه تقريبا در تمامي طول فيلم به كرات تكرار مي‌شود) بيننده را تهييج و براي شور و هيجان پاياني آماده مي‌كند. از اين نظر فيلم مي‌تواند تماشاگر ايراني را با خود همراه كند و شايد اين مهم‌ترين دليل موفقيتش باشد. به واقع به نظر مي‌رسد كه «جايي براي...» با طراحي يك روايت شورانگيز براي يك رخداد ورزشي آن را به چيزي شبيه به يك حماسه تبديل مي‌كند. اين در حالي است كه خبر سومي تيم اين‌لاين هاكي زنان ايران در مسابقات آسيايي سال 2018 كره جنوبي حتي بازتاب چنداني در اخبار ورزشي وقت هم نداشت. پس اگر سينما را ابزاري بدانيم كه مي‌تواند تماشاگر را تحت ‌تاثير قرار داده و احساساتش را تحريك كند، «جايي براي...» را مي‌توان تجربه‌اي موفق دانست. 
«جايي براي...» اما بيش از آنكه به تعاريف قديمي مستند نزديك باشد و تلاش كند تا درباره موضوعات مطروحه توضيح دهد يا چيزي به بيننده بياموزد، بيشتر پيروي نگاه تازه به مستند به عنوان ابزار قصه‌گويي و فرمي از روايت است. از اين جنبه «جايي براي...» نه توضيحي درباره رشته ورزشي اين‌لاين هاكي مي‌دهد و نه حتي به سابقه تيم ملي اين‌لاين هاكي زنان ايران اشاره مي‌كند. فيلم مطلقا بر روايت‌ آماده‌سازي تيم، شركتش در مسابقات كره جنوبي و كسب مقام سوم متمركز مي‌شود تا تماشاگر را تهييج و احساساتش را تحريك كند. در واقع حذف اين اطلاعات، در مورد رشته ورزشي و مهم‌تر از آن، سابقه حضور تيم ملي زنان ايران در مسابقات آسيايي و كسب دو عنوان سومي در سال‌هاي قبل باعث مي‌شود تا كسب مدال برنز به عنوان يك موفقيت در نظر گرفته شود و لحن روايت فيلم را حماسي‌ كند. اين تاكيد گاه آنچنان است كه موضوع زن (كه در پوستر و تبليغات فيلم بيشتر مورد تاكيد بوده) در مقابل وجه شورانگيز فيلم به موضوعي فرعي و حاشيه‌اي تبديل شود كه بيش از آنكه به عنوان يك موضوع مستقل مطرح شود، ذيل الگوي اصلي روايت طرح مي‌شود. الگوي اصلي روايت را مي‌توان تكرار مجدد اين باور در نظر گرفت كه با تلاش و همدلي مي‌توان موفق بود. اين نگاه (فارغ از درستي يا غلطي) مي‌تواند بيننده را برانگيزد و به هيجان بياورد.
«جايي براي...» شايد بيش از هر فيلم ديگري نشان دهد كه موفقيت يك مستند در بازار داخلي وابسته به چه عناصري است. از اين منظر شايد بتوان آن را نمونه‌اي مثالي در نظر گرفت كه انگار همه آنچه نياز است را در كنار هم دارد؛ زناني جنگجو كه باوجود دشواري مي‌توانند موفق باشند، يك رشته ورزشي ناآشنا كه بر تنهايي و تكروي قهرمانان روايت تاكيد مي‌كند، موفقيت نسبي (كسب مقام سوم) كه امكان مي‌دهد تماشاگر فيلم را به عنوان يك روايت واقعي (و نه بيش از حد دراماتيك يا حماسي) باور كند و در نهايت ملي‌گرايي كه در قالب روايت واقعي حضور تيم در مسابقات آسيايي 2018 تماشاگر ايراني را به هيجان مي‌آورد. پس بيش از هر چيز، «جايي براي...» يك فرصت استثنايي را در اختيار سازندگانش گذاشته و آنها را در مقابل يك انتخاب ناگزير قرار داده. آنچه سام كلانتري و ديگر عوامل فيلم مي‌كنند، پيش از هر چيز تنها اتخاذ اين تصميم بوده كه با اين مواد خام نبايد راهي جز، راه كنوني را برگزيد. پس «جايي براي...» انگار به ما يادآوري مي‌كند كه براي موفقيت گاه انتخاب لاجرم بهترين انتخاب است.

 


«جايي براي...» اما بيش از آنكه به تعاريف قديمي مستند نزديك باشد و تلاش كند تا درباره موضوعات مطروحه توضيح دهد يا چيزي به بيننده بياموزد، بيشتر پيروي نگاه تازه به مستند به عنوان ابزار قصه‌گويي و فرمي از روايت است. از اين جنبه «جايي براي...» نه توضيحي درباره رشته ورزشي اين‌لاين هاكي مي‌دهد و نه حتي به سابقه تيم ملي اين‌لاين هاكي زنان ايران اشاره مي‌كند. فيلم مطلقا بر روايت‌ آماده‌سازي تيم، شركتش در مسابقات كره جنوبي و كسب مقام سوم متمركز مي‌شود تا تماشاگر را تهييج و احساساتش را تحريك كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون