• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4734 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۱۵ شهريور

ادامه از صفحه اول

خانم دكتر بدرالزمان قريب و حافظين فرهنگ ملي 

يك ‌سال بعد براي تحصيل در زبان‌هاي باستاني ايران با بورس تحصيلي به دانشگاه پنسيلوانيا رفت و با راهنمايي استادش مارك درسدن از گروه زبان‌شناسي و خاورشناسي آن دانشگاه در سال 1339 مدرك فوق ليسانس دريافت كرد. مارك درسدن خُتني‌شناس بود و چون زبان سغدي مانند ختني از شاخه زبان‌هاي ايراني ميانه شرقي است به پيشنهاد درسدن، دكتر قريب به پژوهش در اين زبان پرداخت. او به مدت يك ‌سال نيز در دانشگاه ميشيگان آواشناسي آموخت و از محضر ايلام‌شناس بزرگ و متخصص فارسي باستان، پروفسور جرج كامرون بهره برد. اين بانوي دانشمند همزمان، زبان‌شناسي هند و اروپايي را نزد دكتر هونيگزوالدز و زبان سانسكريت را نزد پروفسور نورمن براون آموخت. بدرالزمان قريب در سال 1340 با  دريافت بورس تحصيلي به سبب شاگرد اولي دوره ليسانس به دانشگاه كاليفرنيا، بركلي رفت و تا سال 1342 نزد پروفسور هنينگ، سغدي، پهلوي اشكاني،  فارسي ميانه تورفاني و ديگر مباحث زبان‌شناسي ايراني را فراگرفت. سپس با راهنمايي مارك درسدن از رساله دكتراي خود با عنوان «تحليل ساختاري نظام فعل در زبان سغدي» دفاع كرد و در سال 1344 از دانشگاه پنسيلوانيا فارغ‌التحصيل شد وهمان سال به ايران بازگشت و با رتبه استادياري در دانشگاه شيراز به تدريس پرداخت. او چهارسال‌‌ و ‌نيم در گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه شيراز، فارسي باستان، پهلوي و تاريخ زبان فارسي تدريس كرد. در اين زمان با دريافت فرصت مطالعاتي به امريكا رفت و همزمان با پژوهش، چندي را به عنوان استاد مدعو به تدريس زبان فارسي در دانشگاه يوتا پرداخت همچنين به عنوان پژوهشگر به مدت نيمسال در دانشگاه هاروارد به پژوهش پرداخت سپس به دانشگاه شيراز بازگشت. پس از تاسيس گروه زبان‌شناسي همگاني و فرهنگ و زبان‌هاي باستاني در سال 1350 در دانشگاه تهران، دكتر قريب به آن دانشگاه منتقل شد.  بدرالزمان قريب بيش از دو دهه، عضو شوراي علمي مركز دايره‌‌المعارف بزرگ اسلامي بود. او در سال 1377 به  عضويت پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي درآمد و در سال 1378مديريت گروه گويش‌شناسي فرهنگستان را بر عهده گرفت. در سال 1381 به عنوان يكي از چهره‌هاي ماندگاركشور برگزيده شد. در سال 1383 مديريت گروه زبان‌هاي ايراني را در فرهنگستان پذيرفت. دو كتاب او، زبان‌هاي خاموش(1365) و فرهنگ سغدي (1374) جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران را از آن خود كردند. در سال 1377 دكتر قريب برنده جايزه انجمن آثار و مفاخر فرهنگي شد. در سال 1387 به پاس خدمات علمي او به فرهنگ ايران، هفدهمين قاليچه ابريشم جايزه ادبي تاريخي  بنياد  موقوفات محمود افشار به او تعلق گرفت.
دكتر قريب  همچنين در مجامع علمي خارجي چون انجمن آسيايي(Socieʹteʹ Asiatique)، پاريس 1979-1969، انجمن بين‌المللي دست‌نوشته‌ها و كتيبه‌هاي ايراني(Corpus Inscription, Iranicarum)، لندن 2020-1996 و انجمن ايرانشناسان اروپا (Societas Iranologica Europeas)، 2020-1996 عضويت داشت.
از اين دانشمند فرزانه بيش از 40 عنوان كتاب (تاليف و ترجمه)، مجموعه مقاله(فارسي و انگليسي) و بيش از ده‌ها عنوان سخنراني در كنگره‌هاي داخلي و خارجي در حوزه زبان‌هاي ايراني به ‌ويژه سغدي به يادگار مانده است كه مهم‌ترين آنها فرهنگ سغدي(سغدي- فارسي-  انگليسي) است. اين فرهنگ در حوزه پژوهش‌هاي زبان سغدي بي‌مانند است و مرجعي مهم براي شناخت بيشتر و بهتر زبان‌هاي ايراني ميانه شرقي شناخته مي‌شود. به ياري اين فرهنگ نفيس مي‌توان بسياري از واژگان ناشناخته در شعر و ادبيات فارسي را دريافت و معنا كرد. فرهنگ سغدي بيش از هر اثر ديگر، نام و آوازه دكتر بدرالزمان قريب را در جهان علم و تحقيق در انداخت. رساله دكتراي او در موضوع دستور زبان سغدي نيز كه در سلسله انتشارات مركز دايره‌المعارف بزرگ اسلامي انتشار يافته است، پرتوي نظرگير بر اين موضوع مي‌تاباند.  زنده‌ياد دكتر قريب گذشته از آثار و پژوهش‌هاي علمي در شعر نيز طبعي سرشار داشت: او از كودكي شعر مي‌سرود و بخشي از اشعار او كه يادگار ايام جواني است در كتاب زنان سخنور به ‌همت علي‌اكبر مشيرسليمي براي نخستين‌بار به چاپ رسيده است. دكتر قريب كه با تخلص «بدري» شعر مي‌سرود، بيشتر پيرو سبك كلاسيك بود. قطعات «شمع»، «نشان دردمندي»، «پيروزي رقيب»، «بر سر مزار حافظ»، «آرامگاه مهتاب»، «رهايي»، «دست از دل بيقرار بردار»، «آزادي خويشتن به دست آر»، «سيل‌زده» و «سنگ‌تراش ژاپوني»  از نمونه‌هاي منتشر شده اين بانوي ارجمند است: 
رهايي
اي مرغك پرشكسته تا چند /  در كنج قفس خزيده‌اي زار
تا چند به عهد دوست پابند/  ربسته به روي خود ز اغيار
بيگانه ز آشــنا به، پيـــوند/  تنها شده دوسـت با غــم يار
برخيز و گشاي ‌پاي از اين بند/ چون دست نمي‌رسد به دلدار
مركز دايره‌‌المعارف بزرگ اسلامي با افتخار بيش از 20 سال از دانش، بينش و منش اين بانوي دانشمند در شوراي عالي علمي برخوردار بود و از درياي دانش و بينش ايشان بهره برد. فقدان آن بانوي فرزانه نه تنها براي مركز بلكه براي ايران و جهان جبران‌ناپذير است و نامش بر آسمان فرهنگ ايران چون خورشيدي تابان خواهد درخشيد.
 يادش گرامي باد!

فاز عملي مسخ  جمهوريت

 وقتي كه اين روزها طرح جديد اصلاح قانون انتخابات رياست‌جمهوري به مجلس مي‌رود، معلوم مي‌شود كه سال‌هاست نزاع اصلي در پشت همه حوادث، نزاع بر سر مسخ جمهوريت است، مردم را از گردونه خارج كردن و بر سر سفره نشستن. طراحان اين پروژه در تدارك فتنه‌اي هستند كه ممكن است خودشان را هم در كامش ببلعد.
 در طرح جديد مجلس براي اصلاح قانون انتخابات رياست‌جمهوري كه با همكاري شوراي نگهبان و مجلس در حال تهيه و بررسي است، شوراي نگهبان اختياراتش براي نظارت بر انتخابات افزايش مي‌يابد و مي‌تواند در طول دوره ناظر بر عملكرد رييس‌جمهور باشد. در اين طرح همچنين آمده، كانديداها بايد پيش از ثبت‌نام در آزمون شوراي نگهبان شركت كنند. شگفت‌تر از اين طرح، انفعال وسيعي است كه در جامعه مدني، مطبوعات، روشنفكران و نخبگان و رسانه‌ها در برابر اين طرح مشاهده مي‌شود.
 البته شايد معناي ديگرش اين باشد كه همگان از اصلاحات مأيوس شده‌اند و گمان مي‌كنند كه بايد نظاره‌گر تصميمات و اقداماتي براي تعيين تكليف باشند و اين به مراتب خطرناك‌تر است.  تنها مقام انتخابي كه از اكثريت مردم راي مي‌گيرد،  رييس‌جمهور است و تنها مقامي كه شايستگي نظارت بر ساير قوا و دستگاه‌ها را دارد و نماينده واقعي ملت است، رييس‌جمهور است. اما در اين طرح كساني قرار است ناظر بر رييس‌جمهور باشند كه وقتي وزن انتخابي هيچ مقامي قابل مقايسه با رييس‌جمهور نيست و آنها خودشان از مردم راي نگرفته‌اند بي‌طرفي و استقلال سياسي ندارند و در تمام جريانات سياسي نيز داراي موضع مشخصي هستند.  طرح پيشنهادي برخلاف اصل ششم قانون اساسي است كه مي‌گويد «امور كشور بايد به اتكاي آراي عمومي اداره شود.» سال‌هاست با دو مرحله‌اي كردن انتخابات مجلس و رياست‌جمهوري به وسيله نظارت استصوابي و يك گزينش سياسي- ايدئوژيك قبل از انتخاب مردم، نهاد جمهوريت و انتخابات در ايران تضعيف شده و تنها جلوه‌اي از يك جمهوريت نيمه جان و كم رمقي كه در قالب انتخابات رياست‌جمهوري باقي مانده است با اين طرح براي هميشه از ميان خواهد رفت و نظام جمهوري اسلامي را تبديل به خلافت اسلامي خواهد كرد. آيا در دنياي امروز كه دوران حاكميت شهروندان و رسانه‌هاي انفرادي است، عملي كردن روياي كهنه مسخ جمهوريت امكان‌پذير است؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون