خانم كروبي از يكي، دو روز پيش اخباري درباره انتقال آقاي كروبي به بيمارستان، جهت انجام يك عمل جراحي مخابره شد و ديروز باخبر شديم كه خوشبختانه اين عمل جراحي با موفقيت انجام شده است؛ لطفا از جزييات اين عمل جراحي، علت انجام عمل و شرايط و اوضاع جسمي ايشان در حال حاضر بفرماييد.
ماجرا از اين قرار است كه روز چهارشنبه هفته گذشته، آقاي كروبي متاسفانه در پي زمينخوردگي و ضربه سنگين ناشي از آن، دچار آسيب در ناحيه كمر شدند و از همان زمان پزشك ارتوپد و همچنين پزشك اطلاعات تا آنجا كه امكان انجام مراقبتهاي پزشكي و درماني در منزل وجود داشت، زحمت كشيده و اقدام كردند و اين وضعيت تا صبح شنبه هفته جاري هم ادامه داشت و ايشان در منزل بستري بودند اما در نهايت به دليل وخامت شرايط و اينكه تغييري در وضع درد شديدي كه در ناحيه كمرشان احساس ميكردند، به وجود نيامد و به شدت احساس ناراحتي ميكردند، با نظر پزشكان و پس از انجام هماهنگيهاي معمول، ايشان را براي ادامه مداوا و رسيدگي پزشكي دقيقتر به يكي از بيمارستانها منتقل كرديم. در ادامه پس از ويزيت مجدد توسط پزشكان در بيمارستان و به تشخيص پزشك معالج و البته با مشورت با چند نفر از ديگر پزشكان گرامي، تصميم بر اين شد كه براي معالجه تكميلي، عمل جراحي انجام شود. درنهايت صبح ديروز، حدود ساعت 8 بامداد ايشان را به اتاق عمل منتقل كرده و عمل جراحي انجام شد كه خوشبختانه بنابه نظر پزشكان موفقيتآميز بوده است.
عمل جراحي ايشان چه بوده است؟ ممكن است درباره جزييات عمل جراحي توضيح بفرماييد؟
با توجه به اينكه پزشك معالج ايشان پس از انجام معاينه به اين تشخيص رسيده بود كه آقاي كروبي دچار شكستگي مهره دوازدهم توراسيك شدهاند، از طرفي همانطوركه استحضار داريد آقاي كروبي از ناحيه قلب هم مشكلاتي در گذشته داشته و دارند و از چندي پيش از پيسميكر يا همان باتري استفاده ميكنند، عمل جراحي بهصورت موضعي روي همين قسمت از كمر ايشان انجام شد. ضمن اينكه اين عمل جراحي حدود دو ساعت و نيم به طول انجاميد و پس از اتمام عمل، تشخيص پزشكان اين بود كه باتوجه به شرايط جسمي و همچين سن و سالشان، ايشان را به آيسييو منتقل كنند كه چنين شد.
آنطوركه آقاي حسين كروبي گفتهاند، ظاهرا اين هفتمين عمل جراحي آقاي كروبي در مدت حدود 10 ساله حصر خانگي است و شما هم به بيماري قلبي ايشان اشاره كرديد؛ لطفا كمي از وضعيت جسمي و سلامت عمومي ايشان بگوييد.
همانطوركه اشاره كرديد، ايشان در چندين مورد عمل جراحي قرار گرفتهاند و فقط در همين بازه زماني يك ماه اخير، اين چهارمين بار بود كه دچار زمينخوردگي ميشدند. بهنحوي كه يك نوبت دستشان دچار آسيب و بخشي از استخوان دستشان دچار شكستگي شد. دو بار خوشبختانه بهدليل اينكه در بخشي از منزل زمين خوردند كه فرش شده بود، آسيب خاصي نديدند و اين دفعه هم كه چنانچه توضيح دادم، از ناحيه مهره دوازدهم كمر دچار شكستگي شدند. متاسفانه نميدانيم هدف حاكميت از تداوم اين وضع چيست! به هر حال ديروز پس از عمل، ايشان را به بخش آيسييو منتقل كردند و تصميم بر اين شد كه دستكم 24 ساعت تحت مراقبت ويژه باشند تا انشاءالله در ادامه به بخش منتقل شوند. به هر حال شرايط سني، شرايط جسمي ناشي از بيماري قلبي، همين ضرباتي كه در پي زمينخوردگي به ايشان وارد شده و بهطور كلي فشارهاي اين سالهاي حصر، اوضاع نگرانكنندهاي را براي وضع جسمي ايشان ايجاد كرده كه البته اين وضعيت متاسفانه ناخوشايند جسمي، به هيچ عنوان بر وضعيت روحي آقاي كروبي اثر نگذاشته و خوشبختانه از وضع روحي بسيار خوبي برخوردارند و بسيار با انگيزه، با نشاط و سرزنده هستند.
اين نكتهاي كه درباره چهار مرتبه زمينخوردگي آقاي كروبي ظرف يكماهه اخير فرموديد، نگرانكننده است؛ احيانا پزشكان درباره علت اين مساله توضيحي ندادهاند؟
ببينيد، 10 سال است كه آقاي كروبي تحت شديدترين محدوديتها در حصر خانگي روزگار ميگذرانند و در اين مدت باتوجه به شرايط سني كه دارند، چندين مرتبه تحت عمل جراحي قرار گرفتهاند. البته چنانچه اشاره كردم خوشبختانه ايشان روحيه فوقالعاده خوبي دارند و استوار، مقاوم و بياعتنا به مسائلي كه براي ايشان پيش آوردهاند، حتي به ما هم روحيه ميدهند اما مگر ميشود اين فشارها بر جسم انسان تاثير نداشته باشد! آنچه محل تعجب و نگراني ماست، اين است كه حاكميت به خوبي از همه اين مسائل باخبر و مطلع است و ظاهرا به دنبال فرسايشي كردن روند حصر ايشان هستند. از حدود 10 سال پيش حصر ايشان آغاز شده اما هيچ زمان مشخصي براي آزادي و رفعحصر اعلام نشده و نميشود. اين رويه و چنين حبس و حصري در طول تاريخ هرگز سابقه نداشته است. نه دادگاهي برگزار شده، نه تفهيم اتهامي صورت گرفته و روند قضايي طي شده است.
آقاي حسين كروبي در روزهاي گذشته توضيحاتي اجمالي درباره محل حصر خانگي آقاي كروبي مطرح كردند؛ در صورت امكان كمي درباره وضعيت محل حصر آقاي كروبي در اين سالها و در حال حاضر توضيح بدهيد.
اتفاقا چندسال پيش كه ايشان دچار مشكل قلبي شد و در ادامه براي ايشان پيسميكر تعبيه شد، آقاي دكتر قاضيزاده هاشمي از محل حصر بازديد كردند كه جا دارد بار ديگر از ايشان تشكر كنم. آقاي هاشمي در آن مقطع به عنوان يك پزشك صراحتا اعلام كرد كه اين مكان به هيچ عنوان مناسب نگهداري آقاي كروبي در شرايط حصر نيست و بايد فورا به محلي ديگر منتقل شوند كه البته ما اختياري براي انتقال ايشان نداريم. تصور بفرماييد ايشان در منزلي محصور بودند كه چندين پله داشت و علاوه بر اينكه خود اين پلهها ميتواند موجب زمينخوردگي ايشان شود، در صورت بروز مشكل پزشكي، امكان انتقال فوري ايشان به بيمارستان وجود ندارد و امكان تردد برانكارد نيز وجود ندارد. درنهايت آقاي هاشمي همان زمان دستور دادند كه آمبولانسي در محل مستقر شود چراكه باتوجه به اينكه ما اختياري نسبت به انتقال آقاي كروبي نداريم، احيانا اگر اتفاقي بيفتد، تا بخواهند دستور انتقال را صادر و شرايط را براي اعزام پزشك به محل حصر و انتقال ايشان به بيمارستان فراهم كنند، خدايي ناكرده مريض تمام كرده است! البته ما گلايهاي از ماموران محترم اطلاعات نداريم. اين عزيزان هم مامورند و معذور. اما بارها شده وقتي حادثهاي رخ داده، زماني بسيار طول كشيده تا ماموران شرايط را براي انتقال آقاي كروبي به بيمارستان فراهم كنند كه جا دارد از آقاي هاشمي بهخاطر دستوري كه در ارتباط با آمبولانس صادر كردند، تشكر و قدرداني كنم.
اما محل حصر آقاي كروبي از ابتداي حصر چندبار تغيير كرده؛ هماكنون وضعيت محل حصر ايشان چگونه است و در اين سالها چه وضعي داشتيد؟
منزلي كه زمان آغاز حصر در آن مستقر بوديم، منزل قديمي ما بود كه بنده هم در آن مدت كنار آقاي كروبي در حصر بودم. پس از مدتي از آنجا به ساختماني 70 تا 80 متري منتقل شديم كه از آنِ خودمان بود كه البته در اختيار مستاجر بود و آنجا هم آقاي كروبي 4 ماه حصر بودند. در ادامه خود آقايان ساختماني را در خيابان صدر با وديعه 60 ميليون توماني در نظر گرفتند كه فاقد هرگونه امكانات اوليه بود و به هيچ عنوان منفذي براي هوا و نور وجود نداشت كه چندسالي هم در آن مكان محصور بودند. در ادامه نيز به جماران منتقل شدند كه اين منزل هم خود داستاني مفصل دارد.
ماجراي منزل جماران چه بود؟
واقعيت اين است كه زماني كه حصر بوديم، گفتند اگر ساختماني پيدا كنيد، انتقال ميدهيم و تاكيد كردند حتي اشكالي ندارد كه اين ساختمان در منطقه جماران باشد. اما پس از اينكه بنده از حصر آزاد شدم و از آنجا كه ساختماني كه پيش از آن در آن بوديم، چند شريك ديگر نيز به عنوان صاحب داشت و نيز به اين دليل كه آقاي كروبي تاكيد داشتند بايد شرايط به نحوي باشد كه شركا هم بتوانند از حق خود استفاده كنند، خواسته بودند كه ايشان را به زندان يا هر محل ديگري كه صلاح ميدانند، منتقل كنند. درواقع به همين دليل بود كه به ما قول انتقال دادند و تاكيد كردند كه حتي ميشود به محلي در جماران منتقل شويم. درنهايت پس از تهيه ساختمان و بازسازي آنكه مدتي هم طول كشيد، يك مرتبه مدير كل اطلاعات استان گفتند از بالا دستور آمده كه امكان انتقال ايشان به اين ساختمان نيست.
اخيرا خبرهايي از يكي، دو ديدار دوستانه آقاي كروبي با چندنفر از سياسيون ازجمله چند عضو مجمع روحانيون مبارز و در ادامه اعضاي حزب كارگزاران سازندگي مخابره شد و نكته جالب در آن، نشاط و روحيه بالاي آقاي كروبي در جمع رفقا بود. كمي از وضع و حال روحي ايشان بگوييد و اينكه آيا اميدي به تداوم اين ديدارها داريد؟
ايشان روحيه بسيار خوبي دارند و همانطوركه گفتم به ما هم روحيه ميدهند. آقاي كروبي طبيعتا تمايل بسيار زيادي دارند كه با دوستان ديدار كنند اما تشخيص اين امر با مسوولان است. اين نكته را هم بايد بگويم كه تصور نشود همين كه بخواهند، ملاقات انجام ميشود. بسياري از دوستان در اين مدت درخواست ملاقات و ديدار داشتند اما با اغلب موارد مخالفت شده و جز همين يكي، دو مورد، ديداري نبوده است.
احيانا از وضعيت ديگر محصوران، آقاي مهندس موسوي و خانم رهنورد خبري نداريد؟
ايشان هم پا به سن گذاشتهاند و حتما عكسي كه اخيرا از آقاي موسوي منتشر شد، ديدهايد و ميدانيد كه چقدر تحت فشار هستند. ايشان هم در اين سالها تحت چند عمل جراحي بودند و اميدوارم هرچه زودتر شاهد رفع حصر باشيم.
و نكته پاياني؟
اول اينكه بايد از زحمات پزشك اطلاعات در اين 10 سال تشكر كنم. ايشان بسيار انسان منطقي و معقولي هستند و با ديد انساني و نگاه حرفهاي به عنوان يك پزشك، هرگز هيچ كم و كسري در رسيدگي به وضع سلامت آقاي كروبي نداشتند. همينطور ماموران محترم كه معذورند و ما هيچ گلايهاي از آنها نداريم. اما آنچه ميخواهم تاكيد كنم اين است كه حصر 10ساله كه انگار پاياني ندارد. 10 سال گذشته و زندگي ما در اختيار نيروهاي امنيتي است. البته همكاري ميكنند اما مشكلات خاص خود را هم دارد. اگر تنها محدوديت در فعاليت سياسي است، انتظار داريم حداقل فضايي به وجود آورند كه زندگي مناسب با شرايط سن ۸۳سالگي ايشان و من باشد. اما در شرايط حصر، اجازه نقل و مكان نيست.
حصر 10ساله كه انگار پاياني ندارد. 10 سال گذشته و زندگي ما در اختيار نيروهاي امنيتي است. البته همكاري ميكنند اما مشكلات خاص خود را هم دارد. اگر تنها محدوديت در فعاليت سياسي است، انتظار داريم حداقل فضايي به وجود آورند كه زندگي مناسب با شرايط سن ۸۳سالگي ايشان و من باشد. اما در شرايط حصر، اجازه نقل و مكان نيست.