واكنشها به نامه موسويخويينيها همچنان ادامه دارد
از جايگزيني هاشمي
تا جانشيني خاتمي
آيتالله موسويخويينيها يكم مهر ماه نامهاي نوشت كه در آن تاكيد كرده بود: «همه فعالان سياسي و گروهها و احزاب و انجمنها و ديگر تشكلهايي كه دل در گرو جمهوري اسلامي دارند، فعالانه در انتخابات رياستجمهوري شركت كنند تا اين نهاد و نماد جمهوريت مستحكمتر از پيش بماند و خيال محو آن را از سر خامانديشان و احيانا بدخواهان بيرون كند.» اين نامه آيتالله هم همچون نامه ديگر او كه آن را ۳ ماه پيش از آن و در پي آنچه آسيب ديدن مقبوليت و مشروعيت نظام و بياعتمادي و بياعتقادي مردم نسبت به مديريت كلان كشور توصيف كرده و خطاب به بزرگان كشور نوشته بود، مورد توجه بسياري قرار گرفت. موسويخويينيها در نامه اخير اما سوال كرده كه اگر ديگران مرتكب رفتارهاي ناصواب و دخالتهاي ناروا شدهاند، چرا ما صحنه را ترك كنيم؟ آيا عرصه را ترك ميكنيد تا معلوم نشود كه آنان چه بر سر انتخابات ميآورند؟ و در ادامه نتيجه گرفته: «پس در انتخابات شركت كنيد تا به إِحْدي الحُسْنيين دست يابيد: يا پيروزي، يا افشاي بيشتر چهره كساني كه انتخابات را به بازي گرفتهاند.» ناصر قوامي، فعال سياسي اصلاحطلب اما با موسويخويينيها چندان موافق نيست. او پيشنهاد خويينيها را «اشتباه بزرگ» خوانده و معتقد است كه «مشاركت در انتخابات اشتباه براي اصلاحطلبان است» و دليل آن را چنين توضيح داده: «اولا نميدانيم چه كسي از اصلاحطلبان دواطلب رياستجمهوري خواهد شد؟ بعد هم كه شد، تاييد صلاحيت ميشود يا خير؟» قوامي اما تنها مخالف حرفها و نوع نگاه خويينيها نيست. چنانچه دفعه پيش هم دبيركل مجمع روحانيون مبارز كه نسبت به «وضعيت غيرقابل دوام» هشدار داده، با موافقان و مخالفاني همراه شد، اين بار هم انتقاداتي به صحبتها و رويكردهاي او وارد شده است.
اگرچه موسويخويينيها تاكيد دارد كه «بيتوجهي به امر خطير انتخابات رياستجمهوري، قطعا اوضاع آشفته و نابسامان اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي كشور را نه تنها به سامان نميرساند كه بدتر از آنچه هست، ميكند» و احتمالا به همين انگيزه خود را ملزم به هشدار درباره لزوم شركت فعال اصلاحطلبان در انتخابات دانسته اما برخي نگارش چنين نامهاي را انگيزه خويينيها براي تكيه زدن بر جايگاه رهبري اصلاحات و گرفتن جايگاه خاتمي دانستند و برخي ديگر دعوت او را نوعي فرمان تشكيلاتي قلمداد كردند و عدهاي هم نامه اخيرش را نوعي همراهي با خاتمي براي اقناع نخبگان سياسي براي شركت در انتخابات معرفي كردند.
صادق زيباكلام اما معتقد است كه «آقاي موسويخويينيها به هيچوجه نميتواند در جايگاه رهبري اصلاحات قرار بگيرد و اگر صدبار ديگر نامه بنويسيد در اين اصل تغييري ايجاد نميشود.» به گفته اين استاد علم سياسي دانشگاه تهران، آقاي خويينيها اگر قرار است با اطلاع آقاي خاتمي يا بدون اطلاع او، سخنگو يا ليدر جنبش اصلاحات باشد، يك فاجعه براي اصلاحات رقم خورده است و عقبگردي بزرگ براي اين جريان است و به نوعي ليدري موسويخويينيها تير خلاص به شقيقه جنبش اصلاحات است. اين اظهارات اما درحالي مطرح شده كه همزمان حسينالله كرم، فعال سياسي اصولگرا كه ازقضا به طيف تندروي جناح راست نيز نزديك است، اين اقدام موسويخويينيها را تلاشي براي آن دانسته تا احيانا بتواند جاي خالي آيتالله هاشميرفسنجاني را پر كند.
زيباكلام اما درحالي كه بزرگترين خاستگاه اصلاحات را «دموكراسيخواهي» و «آزادي خواهي» ميداند و در ادامه خويينيها را به عنوان فردي معرفي كرده كه طول عمرش، هيچ اعتقادي به چنين مفاهيمي نداشته است، تاكيد دارد كه او نه پيش از انقلاب كه عليه رژيم سابق مبارزه ميكرد و تا سر حد اعدام هم رفت و چه بعد از انقلاب و در دهه 60 كه مسووليتهاي تصميمگيري مهمي برعهده داشت و چه در دوران اصلاحات و چه امروز كه مدام نامه و يادداشت مينويسيد، هيچگاه، ذرهاي و لحظهاي به آزادي و دموكراسي باور نداشته و ندارد. زيباكلام با طرح اين پرسش از موسويخويينيها كه «آيا انتخابات در يك دهه اخير و حتي دو دهه اخير تاثيري بر روند تقويت دموكراسي داشته است يا خير؟»، گفته كه آقاي خويينيها اساسا نميتواند هيچ پاسخي به اين پرسش بدهد، چراكه به گفته زيباكلام، او اصلا به چنين موضوعاتي هيچوقت فكر هم نكرده است. اين فعال سياسي تاكيد دارد كه خويينيها با هر انگيزهاي مردم را به مشاركت در انتخابات دعوت كرده باشد، بيترديد به دنبال باز كردن فضاي سياسي و توسعه دموكراسيخواهي در ايران نيست و دليل اين موضوع را بار ديگر نداشتن دركي از مقولهاي به نام آزادي و دموكراسي اعلام كرد.