• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4754 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۷ مهر

پنجره‌اي ميان دو فرهنگ

محسن آزموده

آيا مي‌دانستيد «ارامنه ايران» (دقت كنيد كه ننوشتم «ايرانيان ارمني» و اين خود نكته مهمي است) نوروز را جشن نمي‌گيرند؟ آنها در خانه‌شان بيشتر وقت‌ها كانال‌هاي تلويزيوني ارمنستان را تماشا مي‌كنند، در ميان خود به ارمني آميخته به واژگان فارسي كه كم و بيش شبيه تركي ترك‌هاي ايران است، تكلم مي‌كنند، اگر از ايشان بپرسيد وطن‌شان كجاست، بيشترشان اگر صادقانه جواب دهند، خواهند گفت ارمنستان. نكته‌اي كه ممكن است براي غيرارمني‌هاي ايراني عجيب به نظر برسد، اما روبرت صافاريان، با صراحت و مستدل اين سوال را پاسخ مي‌دهد: «چرا بايد عجيب باشد. مگر ايراني‌هايي كه در امريكا به دنيا آمده‌اند و بزرگ شده‌اند، وقتي با حرارت از وطن‌شان صحبت مي‌كنند، مقصودشان ايران نيست؟ با وجود اينكه برخي از آنها ممكن است حتي ايران را نديده باشند». نكات بالا را از كتاب بسيار خوب و خواندني و جذاب «ساكن دو فرهنگ: دياسپوراي ارمني در ايران» آموختم، نوشته روبرت صافاريان، منتقد، نويسنده، مترجم مدرس و تحليل‌گر نام‌آشناي سينماي ايران. اين كتاب شامل يادداشت‌ها و نوشته‌هاي اوست كه بين سال‌هاي 1385 تا 1395 عمدتا در دو هفته‌نامه دو زبانه هويس (اميد) منتشر شده و حالا در قالب يك كتاب در چهار بخش موضوعي عرضه شده است: تاريخ، فرهنگ زندگي، هنر و ادبيات و نژادكشي.  همه ما غيرارمني‌هاي ايراني، به احتمال قريب به يقين دوست و رفيق‌هايي ارمني داشته‌ايم يا داريم، در محله يا در مدرسه و دانشگاه يا محل كار يا ... اين ارتباط دوستانه اما كمتر به شناخت عميق و دقيق آنها منجر شده و مي‌شود، چرا كه به‌طور طبيعي گاردها از هر دو سو بسته است و تنها در نتيجه معاشرت و دوستي طولاني‌مدت است كه مي‌توان به برخي از ظرايف و جزييات به ظاهر ساده فرهنگ زندگي روزمره ايشان پي برد، نكاتي كه در نظر اول دم دستي و غير مهم به نظر مي‌رسند. البته مطالعه «ساكن دو فرهنگ» نه فقط براي شناخت نكات مذكور و ديدن جامعه ارامنه از منظري دروني بسيار مفيد است، بلكه به دليل موضع نويسنده، براي شناخت و فهم وضعيت اقليت بودن اهميتي اساسي دارد. مثلا جايي كه صافاريان درباره ترجمه و زبان صحبت مي‌كند يا جايي كه به نقد اظهارنظرهاي كوتاه اما بعضا برخورنده آل احمد در مورد ارامنه مي‌پردازد، به نكاتي اشاره مي‌كند كه تنها يك اقليت به دليل بودن در آن موضع مي‌تواند متوجه آنها شود. البته بسياري از نكاتي كه صافاريان به آنها اشاره مي‌كند، ممكن است خوشايند و مورد پسند جامعه اقليت ارمنه هم نباشد. او خود به اين نكته اذعان دارد، مثل وقتي كه درباره ترجمه به مثابه خيانت اين‌طور مي‌نويسد: «حتي همين الان كه من دارم اينها را به فارسي مي‌نويسم احساس مي‌كنم شايد دارم كار بدي مي‌كنم. هر چيزي را كه نبايد به فارسي (يا زبان ديگري) نوشت». اما با وجود اين، صافاريان با شجاعت و صداقتي مشابه هانا آرنت كه در انتهاي كتاب از او ستايش شده، تعارف را كنار مي‌گذارد. ساكن دو فرهنگ پنجره‌اي گشوده و فراخواننده است به ويژه براي غيرارمني‌ها تا با فراتر رفتن از كليشه‌هاي رايج، بتوانند با دوستان و همسايگان و رفقاي ارمني خود گفت‌وگو و معاشرت كنند و آنها را بيش از پيش به درستي بفهمند و درك كنند. به ويژه در روزگار امروز كه وضعيت اقليت‌بودگي، ديگر يك انگ منفي نيست و انسان‌ها با معيارها و شاخص‌هاي متفاوت، مي‌توانند همزمان به اكثريت‌هاي گوناگون و اقليت‌هاي متفاوت متعلق باشند. قرار نيست تفاوت‌ها محو شود و همه سر از كار يكديگر در آورند، بلكه مهم آن است كه ما تا سر حد امكان، روادارتر و متساهل‌تر باشيم، وظيفه اخلاقي خود نسبت به ديگران را فراموش نكنيم و به حقوق آنها احترام بگذاريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون