• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4772 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۳۰ مهر

بررسي اظهارات نامتعارف برخي روحانيون و كارشناسان ديني در گفت‌وگوي «اعتماد» با حسين انصاري‌راد

بسياري از افراد بي‌خبر از موازين اسلام و اجتهاد تريبون دارند

آقاي انصاري‌راد، روزهاي پاياني هفته‌اي كه گذشت، اظهاراتي نامتعارف درباره برخي مسائل ديني و سياسي منتشر و با واكنشي گسترده ازسوي افكار عمومي و حتي برخي مسوولان مواجه شد. به عنوان مثال آقاي علم‌الهدي در سخناني گفته‌اند كه تبعيض جنسيتي را خدا آفريده و علما دوچرخه‌سواري زنان را حرام مي‌دانند.

والله حرام نيست! من قسم خوردم كه والله حرام نيست. چيزي كه آقاي علم‌الهدي فرموده‌اند به نظر من حرف بسيار نارسايي است؛ دوچرخه‌سواري را هيچ‌كس حرام نكرده است. كدام مجتهد جامع‌الشرايطي مثل آقاي سيستاني يا كسي كه واقعا اعتبار مرجعيت داشته باشد، گفته كه دوچرخه‌سواري حرام است؟! اين كار ابدا حرام نيست، موتورسواري يا دوچرخه‌سواري به هيچ‌وجه حرام نيست. لِم تُحرِّمُ ما أحلّ‌الله لك؟! چرا شما چيزي را كه خدا حلال كرده، حرام مي‌كنيد؟

از اينكه بگذريم، مساله جنسيت است. در قرآن مجيد هيچ كجا الگوي مومن را به صراحت نداريم؛ مگر درباره زنان. در آيه ۱۱ و ۱۲ سوره تحريم آمده است: «وضرب‌الله مثلًا لِلّذِين آمنُوا امْرأت فِرْعوْن إِذْ قالتْ ربِّ ابْنِ لِي عِنْدك بيْتًا فِي الْجنّةِ ونجِّنِي مِنْ فِرْعوْن وعملِهِ ونجِّنِي مِن الْقوْمِ الظّالِمِين. (۱۱) ومرْيم ابْنت عِمْران الّتِي أحْصنتْ فرْجها فنفخْنا فِيهِ مِنْ رُوحِنا وصدّقتْ بِكلِماتِ ربِّها وكُتُبِهِ وكانتْ مِن الْقانِتِين (۱۲)» كه ترجمه آن مي‌شود «و براي كساني كه ايمان آورده‌اند خدا همسر فرعون را مثل آورده، آنگاه كه گفت پروردگارا پيش خود در بهشت‏ خانه‌اي برايم بساز و مرا از فرعون و كردارش نجات ده و مرا از دست مردم ستمگر برهان (۱۱). و مريم دخت عمران را همان كسي كه خود را پاكدامن نگاه داشت و در او از روح خود دميديم و سخنان پروردگار خود و كتاب‌هاي او را تصديق كرد و از فرمانبرداران بود (۱۲)» بنابراين در قرآن مجيد يك‌جا نمونه يك انسان مومن كامل معرفي شده و آن نمونه عبارت است از زن فرعون و حضرت مريم. قرآن مجيد مي‌گويد اگر مي‌خواهيد الگوي مومن را مشاهده كنيد، زن فرعون را مشاهده كنيد؛ مريم را مشاهده كنيد كه پاكيزه زندگي كرد و خداوند عيسي را به او روزي كرد. ما در هيچ بخشي از قرآن مجيد نداريم كه يك مرد را به عنوان الگو معرفي كند، فقط زن را به عنوان الگويي به تمام معنا معرفي مي‌كند. از اينكه بگذريم در جاي ديگري از قرآن آمده «يا أيُّها النّاسُ إِنّا خلقْناكمْ مِنْ ذكرٍ و أُنْثي‏ و جعلْناكمْ شُعُوباً و قبائِل لِتعارفُوا إِنّ أكرمكمْ عِنْد‌الله أتْقاكمْ إِنّ‌الله عليمٌ خبيرٌ» يعني ما شما را از زن و مرد با شعوب و هويت‌هاي مختلف خلق كرديم و هيچ‌كس بر كسي ترجيح ندارد، نه مرد بر زن و نه زن بر مرد و نه مرد بر مرد و نه زن بر زن، مگر به تقوا! اين ديدگاه براي جنسيت امتيازي در نظر گرفته باشد، دست‌كم به اين عنوان كه مي‌گويند، در قرآن مجيد نيست. پس اين حرف نادرستي است و سوار شدن زنان بر دوچرخه به هيچ‌وجه حرام نيست و هيچ فقيه فهميده و عاقل و درستي، هيچ دليلي بر حرام بودن دوچرخه‌سواري زنان ارايه نكرده؛ لذا مايه تعجب است كه آقايون چنين مواضعي را مطرح مي‌كنند، اين اظهارات، به‌روشني بدعت در دين خداست.

كنار اين اظهارات آقاي علم‌الهدي، آقاي صديقي هم گفته‌اند كه «علت پيدايش كرونا، گناهان مردم است» كه اين اظهارنظر هم واكنشي گسترده داشت؛ نظرتان درباره اين ديدگاه چيست؟

خداوند با صراحت گفته كه «إِن‌الله لا يغيرُ ما بِقوْمٍ حتي يغيرُواْ ما بِأنْفُسِهِمْ» يعني سرنوشت هر كشور و انسان و جامعه و ملتي دست خودش است، به اندازه‌اي كه از علم و قوانين حيات پيروي كند به همان نسبت از مزاياي حيات بهره‌مند است و هر جامعه‌اي كه از قوانين حيات منحرف شود و از دانش و علم و كارشناسي كنار برود، گرفتار بيماري مي‌شود. ما در گذشته آبله داشتيم، ولي علم آمد و آبله را از بين برد. اين امراض عفوني كه انسان‌ها را در گذشته مي‌كشت، امروز با داروها و درمان‌هاي جديدي كه بشر اختراع كرده، از بين مي‌روند. البته گناه در ذات خود عيب‌هايي دارد؛ اگر يك انساني قتل مي‌كند، طبيعتا به‌ دنبال آن مشكلاتي دارد، اگر جامعه‌اي نظم را برهم مي‌زند، مشكلاتي براي آن جامعه به وجود مي‌آيد، اگر جامعه‌اي گرفتار كارهاي غيراخلاقي است و حقوق يكديگر را رعايت نمي‌كنند، ابتلائاتي دارد. اما اينكه بخواهيم اين حوادث طبيعي مثل سيل و زلزله و كرونا و امثال اينها را به گناه ارتباط دهيم، غيرعلمي است و برخلاف علم و عقل است. اسلام دين عقل و علم و كارشناسي است و اين حرف‌ها واقعا خلاف عقل است. معتقدم نبايد به هر روايتي استناد كرد. ما روايات موضوعه و مجعول بسياري داريم كه به ‌واقع تعدادشان كم نيست. بشر مرهون درجه عقل، كارشناسي، علم و دانش خودش است و به هر نسبتي كه از اين مزايا استفاده كند، از نتايج آن بهره‌مند مي‌شود و به هر نسبتي كه در مساله كارشناسي و علم و تخصص و دانش نقص داشته باشد، گرفتار بيماري مي‌شود و من اين اظهارات را مايه تزلزل ديانت مردم و مايه ترديد در حقيقت ديانت مي‌دانم.

به نظر شما، آيا نبايد واكنشي از جانب مراجع و روحانيون نسبت به اين مسائل صورت گيرد؟

بله اما حسابي در كار نيست؛ چون بسياري از آقايان كه اظهارنظر مي‌كنند، كارشناس نيستند و قرآن را بلد نيستند. من خودم شنيدم كه يك آقايي با اشاره به آن دعاي حضرت ابراهيم كه مي‌فرمايد «من ذريه خودم را در يك وادي غير زر قرار دادم، تو اينها را محبوب مردم قرار ده»، گفته كه منظور حضرت ابراهيم در اينجا به ‌جاي «تهْوِي إِليْهِمْ» كه در آيه آمده، «تهوي الي الولايه» بوده است. اين قطعا تفسير قرآن به راي است و كسي كه قرآن را به راي تفسير كند، در روايات كاملا موجود است و يقينا مساله از اين قرار است كه «فليتبوأ مقعده من النار» يعني جايگاه آن در آتش است. كسي كه قرآن را به نظر خودش تاويل كند، جايگاهش در آتش است. شخصا در يك برنامه تلويزيوني ديدم كه آن آقا «تهْوِي إِليْهِمْ» را به معني «تهوي الي الولايه» تفسير مي‌كرد. كجاي آن، اين معني را مي‌داد؟تهوي اليهم يعني محبوب مردم قرار بوده و اين ظاهر و باطن مفهوم اين آيه است. منظور من اين است كه بسياري از افرادي كه امروز تريبون در اختيار دارند، از موازين اسلام خبر ندارند و قرآن را بلد نيستند و همان اجتهاد متعارف كلاسيك را هم بلد نيستند و براي همين هرچه دل‌شان مي‌خواهد درباره دين مي‌گويند.

به نظر شما راه مقابله با چنين اعلام موضع و اظهارنظرهايي چيست؟

مديريت كشور بايد ميزان و مقرراتي براي اظهارنظر درباره مسائل ديني قرار دهد؛ يعني به هركسي اجازه ندهد كه هرآنچه دلش مي‌خواهد بگويد. ما مثلا كتاب «بحارالانوار» را داريم كه همه مي‌دانند روايات مجعول نيز در آن وجود دارد و البته روايات صحيحي هم دارد. اينكه جايز نيست هركس يك روايت مجعولي را از اين كتاب بردارد و به اسم دين بياورد؛ اين كار بدعت است و بدعت از گناهان درجه اول و بزرگ است. نسبت دادن امري كه مربوط به دين نيست، بدعت است؛ بنابراين مديريت علمي كشور به‌رغم مشكلاتي كه در همين حوزه نيز داريم، بايد ميزان و مقرراتي قرار دهد تا افرادي كه اظهارنظر مي‌كنند، براساس آن ميزان مطرح شود تا قابل‌قبول باشد. دست‌كم اين اظهارات بايد در چارچوب سنت و اجتهاد كلاسيك متعارف قابل‌قبول باشند؛ چراكه اظهارات خارج از اين ميزان، خارج از ميزان دين است و بدعت محسوب مي‌شود.


    هيچ فقيه فهميده و مجتهد جامع‌الشرايطي، هيچ دليلي بر حرام بودن دوچرخه‌سواري زنان ارايه نكرده است؛ والله دوچرخه‌سواري و موتورسواري زنان حرام نيست!
    برخي تريبون‌داران بي‌خبر از موازين اسلام كه قرآن و همان اجتهاد متعارف كلاسيك را هم بلد نيستند، هرچه مي‌خواهند مي‌گويند
    جايز نيست هركس روايت مجعولي را به اسم دين بياورد. اين بدعت است
    مديريت علمي كشور ميزان و مقرراتي براي اظهارنظرهاي ديني قرار دهد

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون