ليست استاديومهاي ايران به AFC ارسال شد
فدراسيون فوتبال بيخيال گرفتن ميزباني نميشود
هرقدر رسانهها و اهالي فوتبال، فدراسيون را بابت تلاش براي رسيدن به ميزباني جام ملتهاي آسيا ۲۰۲۷ مسخره ميكنند، تاثيري ندارد. فدراسيون فوتبال لااقل در ظاهر نشان داده كه عزمي جدي براي رسيدن به ميزباني دارد و هر روز در حال تكميلتر كردن پرونده درخواست خود است. در اين راه فدراسيون در آخرين اقدام ليست ورزشگاههاي منتخب خود براي ميزباني از جام ملتهاي آسيا را براي ايافسي ارسال كرده است. در اين ليست نام ۱۵ ورزشگاه به چشم ميخورد. همزمان ويديو كليپي از اين ورزشگاهها به عنوان هفتمين نماهنگ نامزدي كشورمان منتشر شد. در اين ويديو كليپ استاديومهاي فوتبال ايران به تصوير كشيده شده است.
در ليست فدراسيون فوتبال استاديومهاي نقش جهان اصفهان، فولادشهر اصفهان، فولاد آرنا اهواز، غدير اهواز، يادگار امام تبريز، آزادي تهران، تختي تهران، پارس شيراز، مس رفسنجان، شهيد باهنر كرمان، شهداي مس كرمان، المپيك كيش، انقلاب كرج، امامرضا مشهد و ثامنالائمه مشهد به چشم ميخورند. ورزشگاههايي كه اگر ايران ميزباني رقابتها را در رقابت با هند و عربستان و قطر به دست آورد بايد تا سال ۲۰۲۷ آماده شده باشند. يعني ايران ۶ سال زمان دارد تا استاديومهايي كه دراختيار دارد را نوسازي يا بازسازي كند. نگاهي به ليست استاديومهاي مدنظر فدراسيون نشان ميدهد كه از اين بين تنها ۵ استاديوم در حال حاضر ميتوانند ميزباني رقابتها را برعهده بگيرند؛ استاديومهاي نقشجهان اصفهان، آزادي، امام رضا، فولاد آرنا و پارس شيراز. اين در حالي است كه رقابتهاي فوتبال جام ملتهاي آسيا ۲۰۱۹ در ۸ استاديوم كشور امارات برگزار شد. يعني با زيرساختهاي فعلي فوتبال ايران، ما آنقدرها هم از لحاظ استاديوم عقب نيستيم و اين نكته را هم بايد درنظر گرفت كه ۶ سال زمان بسيار مناسبي براي رساندن ورزشگاههاي مجهز فوتبال ايران به 8 يا حتي 10 استاديوم است.به خصوص وقتي بدانيم دو استاديوم حاضر در ليست فدراسيون فوتبال در حال ساخت توسط بخش خصوصي هستند و آماده شدن آنها به راحتي يك پله ما را جلو مياندازد. در اين بين چند استاديوم هم احتمالا صرفا به خاطر پر كردن ليست اضافه شدند وگرنه با وضعيت فعلي اصلا نميتوان رويشان حساب باز كرد. نظير ورزشگاه المپيك كيش كه در واقع استاديوم نيست و تنها يك كمپ تمريني است. مقايسه استاديومهاي فعلي ايران با كشورهاي رقيب در حال حاضر خبر از برتري آنها ميدهد. استاديومهاي مجهز قطري كه براي ميزباني جام جهاني ساخته شدهاند در سطح بهترين ورزشگاههاي جهان هستند.كشور عربستان هم كه سالهاست به داشتن استاديومهاي مجهز مشهور است. هند هم از زماني كه بخش خصوصي اين كشور در حوزه فوتبال سرمايهگذاري وسيعي انجام داده صاحب استاديومهاي بسيار خوبي شده است. با تمام اين تفاسير بعيد به نظر ميرسد مديران كنفدراسيون فوتبال آسيا براي اعطاي ميزباني وضعيت فعلي استاديومها را مدنظر قرار بدهند. آنها هم ميدانند كشوري كه ميزبان ميشود ۶ سال زمان دارد. احتمالا آنچه براي مديران ايافسي اهميت بيشتري دارد برنامه كشور متقاضي ميزباني براي آينده است. بارها روي اين نكته تاكيد شده كه استاديومها بخش قابل حل مشكل فوتبال ايران در داستان ميزباني رقابتهاي جام ملتهاي آسياست. هيچ عقل سليمي نميپذيرد كه اگر كشوري عزم جدي براي بهبود شرايط استاديومهايش داشته باشد، نميتواند در مدت زمان ۶ سال اين كار را به انجام برساند. اگر پول باشد و برنامهريزي، درست كردن چمن يك ورزشگاه يا تجهيز سالنها و نصب دوربين مداربسته و گيتهاي ورودي چقدر زمان ميبرد؟ راهاندازي كمپهاي تمريني هم اگر مشكل استاديومها حل شده باشد مساله دور از دسترسي نيست. در بخش زيرساختهاي حملونقل و اسكان هم كشورمان مشكل بزرگ و غير قابل حلي ندارد. با اين تفاسير آنچه در داستان ميزباني ايران سخت به نظر ميرسد مسائلي در حوزه اجتماعي و امنيتي است كه ورود زنان به استاديوم تنها يك نمونه آن است.