براي پانزدهمين سالروز درگذشت مهين اسكويي
خاطرهگويي از بانوي كارگردان تئاتر
به احتمال زياد پيش از مهين اسكويي هم بانوان ديگري در تئاتر ايران، تجربه كارگرداني داشتهاند، ولي بخشي از جامعه تئاتري، عنوان «اولين بانوي كارگردان تئاتر ايران» را شايسته مهين اسكويي ميدانند. به گزارش ايسنا، 12 دي ماه سالروز درگذشت مهين اسكويي است. هنرمندي كه حضورش در تئاتر ما تنها به اجراي نمايش محدود نميشود، بلكه او هم شاگردان بسياري تربيت كرده است و هم دست به قلم بوده و كتابهاي ارزشمندي را به تئاتر ايران هديه كرده است. زوج اسكويي يعني مصطفي و همسرش مهين اسكويي، با پايهگذاري گروه تئاتر يا هنركده «آناهيتا»، هنرمندان درخشاني را براي تئاتر ايران پرورش دادند. نامهايي همچون مهدي فتحي، محمود دولتآبادي، مهين شهابي، جعفر والي، شمسي فضلاللهي، پرويز بهرام، بيژن محتشم، سيروس ابراهيمزاده، محسن يلفاني، يدالله شيراندامي، هادي مرزبان، پروين چايچي، رسول نجفيان، كاظم هژيرآزاد، سعيد اميرسليماني، هاشم اركان، حسين پناهي، غلامرضا بنفشهخواه، رضا بنفشهخواه، حسن مهماني، فريدون پارسانژاد، ايرج مهدويان، تقي كريمي، آزرم كيكاووسي، شكوه نجمآبادي، ناصر رحمانينژاد، پروين خضرايي، نادر غزي بيات، ادوارد بالاسانيان، بيوك ميرزايي، احمد دامود، مصطفي عالميان، فاطمه طاهري و ... در اين گروه باليدند. همزمان با سالروز درگذشت مهين اسكويي گپ و گفت كوتاهي با سعيد اميرسليماني بازيگر باسابقه تئاتر، سينما و تلويزيون داريم.
او در سالهاي آغازين جواني فعاليت حرفهاي خود را با گروه تئاتر «آناهيتا» آغاز كرده است. او همراه با محمود دولتآبادي، نقشهاي اصلي در نمايش «اينس مندو» به كارگرداني مهين اسكويي را بازي كردهاند. اين بازيگر باسابقه درباره همكارياش با مهين اسكويي به ايسنا ميگويد: از سال 1339 وارد گروه تئاتر «آناهيتا» شدم و فعاليت حرفهاي خود را با اين گروه آغاز كردم. در چند نمايش اين گروه به ايفاي نقش پرداختم كه جز يكي از آنها، بقيه با كارگرداني خانم مهين اسكويي روي صحنه رفتند. همواره گفتهام اگر چيزي در بازيگري ميدانم، مرهون اين بانوي هنرمند هستم كه تا اواخر زندگيشان هميشه با يكديگر در تماس بوديم و در جريان فعاليتهاي نوشتاري و پژوهشي ايشان بودم. او اضافه ميكند: نوعي هوش و خلاقيت هنري ذاتي در وجود مهين اسكويي بود كه در كمتر كسي ديدهام. شايد پيش از ايشان هم بانوان ديگري در تئاتر ايران به عنوان كارگردان فعاليت كرده باشند، ولي اولين بانوي كارگردان راستين در تئاتر ايران، خانم مهين اسكويي است، چراكه ايشان با متد علمي كار ميكرد و آنچه از تئاتر استانيسلاوسكي فرا گرفته بود، در آثار خودش پياده كرد. اميرسليماني با تاكيد بر اينكه بايد تلاشهاي اين بانوي هنرمند در تئاتر ايران نوشته و قدر دانسته شود، از ديگر فعاليتهاي مهين اسكويي نيز ياد ميكند: ايشان تلاشهاي فراواني داشتند. ترجمههاي بسيار خوب از آثار بزرگان تئاتر دنيا به ويژه بزرگان تئاتر در روسيه كه امروز هم همه اين آثار موجود است و همچنان هنرجويان و دانشجويان و نوآموزان تئاتر ميتوانند از آنها بهرهمند شوند.
او در پايان خاطرنشان ميكند: خانم اسكويي فقط يك بازيگر يا كارگردان مطرح در تئاتر ما نبود. ايشان از نظر تربيت و پرورش هنرجو هم خدمات شايان توجهي ارايه كرد و بسياري از هنرجوياني كه در گروه تئاتر«آناهيتا» پرورش داد، غنيمتي براي تئاتر ما هستند. مهين اسكويي (مهين طالقاني) 2 اسفند سال 1309 در منيريه تهران متولد شد. پدرش حسن عباسي طالقاني كه فردي مذهبي بود، در محله سرچشمه مغازه برنجفروشي داشت و مادرش ملوك رضي از خانوادههاي هنردوست بود و خواهرش با ابوالحسن صبا كار ميكرد. اسكويي تحصيلات ابتدايي را در مدرسه «الوند» گذراند و از همان زمان مجذوب موسيقي شد و با اشتياق در نمايشهاي مدرسه كه در مراسم آخر سال تحصيلي اجرا ميشد، شركت كرد و با تشويق خالهاش كه در عرصه موسيقي و خوانندگي فعال بود، هر چه بيشتر به اين هنر دل بست. بعد از آن دوره دبيرستان خود را در دبيرستان نوباوگان آغاز كرد و همان زمان براي ديدن نمايشي به تالار فرهنگ رفت. او در اجراي اين نمايش با زندهياد مصطفي اسكويي آشنا شد و بعدها با او ازدواج كرد. اسكويي در سالهاي 25-24 و در دوراني كه عبدالحسين نوشين كار ميكرد، به عنوان شاگرد و بازيگر در كنار او همكاري كرد و در تئاتر فرهنگ مستقر شد. او در نمايشهايي چون «روسپي بزرگوار» اثر ژان پل سارتر و «سه دزد» ايفاي نقش كرد. بعد از آن نيز به همراه نوشين و گروه او به تئاتر فردوسي رفت و در نمايش «ولپن» در نقش كلمبا ظاهر شد، نقطه اوج بازيگري مهين اسكويي در نمايش «پرنده آبي» موريس مترلينگ بود كه نوشين در تئاتر فردوسي به صحنه برد. در جريان بسته شدن تئاتر فردوسي، مهين اسكويي، همراه همسرش عازم فرانسه شد و بعد از دوسال نيز با استفاده از بورس دولتي شوروي عازم مسكو شدند و در سال 1329 در انستيتوي دولتي هنرهاي مسكو (گيتيس) در چند مرحله از آزمون ورودي شركت كردند و نمايش «شب بحراني » از يك نويسنده لهستاني را به عنوان پاياننامه اجرا كردند. مهين و مصطفي اسكويي بعد از بازگشت به ايران در سال 1337 و در محل سينما آپادانا سابق «هنركده آناهيتا» را تاسيس و كلاسهاي هنرپيشگي را در آن بر پا كردند و در زمستان همان سال نمايش «اتللو» را با حضور هنرپيشگان آناهيتا به صحنه بردند كه در اين نمايش بازيگراني چون پرويز بهرام، جعفر والي، مسعود فقيه، سيروس ابراهيمزاده و ... حضور داشتند. اجراهاي بعدي گروه تئاتر «آناهيتا» نمايش «خانه عروسك» ايبسن بود كه مهين اسكويي خود كارگرداني كرده بود و بعد از آن نيز «هياهوي بسيار براي هيچ» را در سال 39 به صحنه برد. بازي در نقش «بلانش» در نمايش «تراموايي به نام هوس» ديگر حضور درخشان او روي صحنه تئاتر بوده است. مهين اسكويي در سال 44 و بعد از جدايي از مصطفي اسكويي از گروه تئاتر «آناهيتا» نيز كناره گرفت و در همان سال در نمايش «چشماندازي از پل» كه پرويز بهرام كارگرداني كرده بود، در تئاتر كسري نقشآفريني كرد. در سالهاي 61 به بعد اسكويي در كنار تدريس تئاتر، مجموعه سه جلدي آثار علمي استانيسلاوسكي، نمايشنامه «صاعقه» اثر آستروفسكي، «خرس و خواستگاري» اثر چخوف و «در اعماق» اثر ماكسيم گوركي را ترجمه كرد. او در كنار اين فعاليتها چندين نمايش تلويزيوني چون «گرگها و برهها»، «كالسكه زرين»، «غار سالامانگ»، «پيچ خطرناك»، «ابليس»، «شبهاي سفيد»، «خرس و خواستگاري» و «جشن پانزده سالگي» را كارگرداني كرد. او بعد از سپري كردن يك دوره طولاني بيماري 12 دي ماه سال 1384 درگذشت.