• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4832 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۴ دي

آنچه كاشتند و آنچه درو كردند

عباس عبدي

از همه مهم‌تر اصولا در روال موجود انتخابات ايران چنين قاعده‌اي جاري نبوده است كه مردم را مخير كنند كه ميان دو خوب و دو صالح، يكي را برگزينند. بگذريم از اينكه چنين غربال اوليه‌اي ممكن نيست. شاهد اين ادعا توصيه‌هاي امام در مجلس سوم است كه تاكيد كردند به طرفداران اسلام امريكايي راي ندهيد. معناي ضمني و روشن اين توصيه اين است كه معتقدان به اسلام امريكايي در ميان نامزدها بودند والا اين توصيه بلاوجه مي‌شد. پس از ايشان هم توصيه‌هاي مشابهي شده كه به فتنه‌گران راي ندهيد. به عبارت ديگر مردم هستند كه بايد انتخاب كنند نه اينكه مقامات رسمي در يك مرحله دست به انتخاب بزنند، سپس مردم را مخير به انتخاب از ميان آنان كنند. اين‌گونه گزينش‌ها در كوتاه‌مدت به نفع محدودكنندگان است ولي در ميان و بلندمدت نتايج وارونه‌اي دارد. 
از سوي ديگر اگر مردمي باشند كه با آگاهي به قاتل راي دهند، بدين معناست كه قاتل بودن از نظر آنان ضد ارزش نيست، در نتيجه افراد ديگري را هم كه انتخاب كنند، بالقوه قاتل خواهند بود. علاوه بر اين ملاحظات خوب بود اين پرسش پاسخ داده مي‌شد كه چگونه مي‌شود ده‌ها ميليون نفر يك قاتل را انتخاب كنند، ولي چند نفر معدود در فضاي غيرشفاف افراد ناسالم را به جاي سالم معرفي نكنند؟ اگر مبناي اين دو انتخاب را در نظر بگيريم كه انتخابات مردم در فضاي شفاف‌تري صورت مي‌گيرد و هر كس مي‌تواند تمامي اطلاعات را عليه يا له نامزدها منتشر كند، معتبرتر است.
نكته بعدي آثار ردصلاحيت‌ها بر ميزان مشاركت است. از يك نظر اين حرف مي‌تواند درست باشد كه ردصلاحيت بر ميزان مشاركت اثر منفي نمي‌گذارد. به نظر من در مواردي ممكن است باعث افزايش هم بشود، زيرا موجب لجبازي مردم مي‌شود. مردمي كه در شرايط عادي ممكن است بي‌تفاوت باشند به دليل ردصلاحيت‌ها و اصرار بر انتخاب كردن يك فرد خاص، احتمالا واكنش نشان دهند و به مخالف او راي دهند، ولي اين رفتار حقانيتي براي ردصلاحيت‌ها ايجاد نمي‌كند. مثل آن است كه ما از كسي طلب داشته باشيم به هر دليل بتوانيم بخشي از آن را بگيريم، آيا اين استيفاي بخشي از حقوق، عدم پرداخت بقيه را مشروع مي‌كند؟ مسلما خير. در انتخابات هم همين است. براي نمونه در سال 1392 و 1396، مطلقا نامزدي كه مطلوب بنده باشد وجود نداشت. نه بنده بلكه بسياري ديگر نيز چنين بودند. ولي بنا به ملاحظاتي پذيرفتيم كه منتظر نمانيم تا نامزد مطلوب ما در انتخابات حاضر شود، ميان همين‌ها آن را كه گمان مي‌كنيم سر جمع زيان كمتري دارد را برگزينيم. 
متاسفانه نگرش شوراي مزبور به انتخابات و حق مردم و شناخت آنان از مردم جامعه و قدرت انتخاب آنان در همين گفت‌وگو روشن شده است. اين سطح شناخت آن شورا از انتخابات و مردم است. عجيب اينكه تجربه تمام تاييد و ردصلاحيت‌ها جلوي چشمان آنان است و باز هم براي آن دليل‌تراشي مي‌كنند. بهتر است نگاهي به 30 سال گذشته بيندازند، تا بدانند چه كاشتند و چه درو كردند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون