روابط امريكا و روسيه پس از ترامپ به كجا ميرسد؟
هم مدارا هم مقابله با ولاديمير پوتين
جيمز پاردو
جو بايدن كه قرار است از دو هفته ديگر كار خود را در كاخ سفيد آغاز كند، در بدو ورود با روسيهاي مواجه ميشود كه تحت رهبري ولاديمير پوتين، از زمان حكومت نيكيتا خروشچف تاكنون تهاجميترين مواضع ضد امريكايي را اتخاذ ميكند. اگر امريكا بخواهد پاسخ اثربخشي به مسكو بدهد، آن وقت بايدن و تيم امنيت ملي او بايد ضمن مقابله با راهبرد غربستيز پوتين، در برخي حوزههاي مشترك، به دنبال راههايي براي همكاري با روسيه بگردند.به گزارش پايگاه خبري تحليلي «هيل»، دولت بايدن بايد فورا به دو مشكل مرتبط با پوتين رسيدگي كند: اول نفوذ سايبري موفقيتآميز روسيه به دادههاي نهادها و زيرساختهاي امريكايي و دوم حمله پنهان و آشكار روسيه به دموكراسي غربي و رابطه امريكا با متحدان دموكراتيك مهم خود در دوران رياستجمهوري ترامپ.عمليات سايبري روسيه عليه آژانسهاي دولتي امريكا كه اخيرا لو رفت، در فضاي اطلاعاتي رقابتي جهان اصلا تعجببرانگيز نبود. آنچه همه را مات و مبهوت كرد، موفقيت اين عمليات بود. نفوذ سايبري روسيه براي امنيت سايبري امريكا يك شكست بزرگ محسوب ميشود. امريكا در پاسخ به اين اقدام بايد سرمايهگذاري امنيتي خود را بهشدت افزايش دهد و بازدارندگي قابل اطميناني را به وجود بياورد، به شكلي كه هر گونه حمله به نهادها و زيرساختهاي امريكا پيامدهاي غير قابل قبولي براي پوتين داشته باشد.جمعآوري اطلاعات يك طرف ماجراست و حمله مستقيم روسيه به دموكراسي امريكا طرف ديگر آن است.از سال 2016 تاكنون، پوتين از كارزارهاي اينترنتي نشر اطلاعات غلط براي بهبود وجهه دونالد ترامپ و كمك به راهيابي او به كاخ سفيد، براي تضعيف و به فساد كشاندن اصول دموكراسي و ايجاد تفرقه ميان دموكراسيهاي غربي استفاده كرده است.
اين راهكار چهار سال جواب داد. در اين دوران به نظر ميرسيد هر كاري كه ترامپ و نزديكانش در عرصه بينالملل انجام ميدادند در راستاي حمايت از سياستهاي پوتين بود. ترامپ رابطه امريكا با متحدان دموكراتيك خود در اروپا را نابود كرد، ناتو را تحقير كردو نفوذ امريكا در سرتاسر جهان را به حداقل رساند. او خلأ قدرتي را به وجود آورد كه پوتين تلاش كرد آن را پر كند. تحريمهاي امريكا عليه روسيه در دوران رياستجمهوري ترامپ چندان پوتين را آزار نداد و قطعا باعث جلوگيري از حملات مخفيانه روسيه نشد. حتي با انتخاب جو بايدن به عنوان رييسجمهور امريكا نيز پوتين احتمالا احساس ميكند آسيبي كه به اعتبار و نفوذ بينالمللي امريكا در دوران ترامپ وارد شده، كاملا ارزشش را داشته است.
حمله پوتين به دموكراسي غربي بايد به محض ورود بايدن به كاخ سفيد با پاسخ فوري و پرقدرت امريكا و متحدانش روبهرو شود.عمر رياستجمهوري پوتين به اندازه چهار دوره رياستجمهوري در امريكا بوده است. هر يك از اين روساي جمهور امريكا تلاش كردهاند به سطحي از همكاري با پوتين دست يابند، اما او براي حفظ قدرت در كرملين به توافق با كشوري كه او را يك تهديد ميداند، علاقهاي نداشته و اين مساله هيچ جايي در رويكرد مليگرايانه او ندارد. هيچكس نبايد بار ديگر به چشمان پوتين خيره شود و تلاش كند روح او را ببيند. امريكا بايد «دكمه از سرگيري روابط» را كنار بگذارد و ديگر مثل ترامپ در هلسينكي، حرفهاي پوتين را در خصوص جامعه اطلاعاتي و ضد اطلاعاتي امريكا نپذيرد.
پوتين اصلاحناپذير است. او حاكمي خودكامه است كه ترجيح ميدهد رقباي سياسي خود را از ميدان به در كند، اما سراغ گزينههاي ديگر نرود. او براي حفظ قدرت هر كاري انجام ميدهد. حكومت او از درون فاسد است و او با موفقيت توانسته مخالفان سياسي، مطبوعات و حكومت قانون در كشورش را نابود كند.امريكا بايد پاسخهاي هدفمندي را براي انتقاد از نقش روسيه در حمله به دموكراسي امريكا طراحي كند.
نبايد مثل كاري كه روسها در امريكا انجام دادند، برنامه مخفيانهاي را براي تضعيف حكومت پوتين در روسيه ترتيب دهيم. چنين اقدامي ضرورت ندارد و حتي ميتواند نتيجه عكس بدهد. در عوض، واشنگتن بايد روسيه را با علني كردن حقايق و اطلاعات دقيق در خصوص هلدينگهاي اقتصادي، فساد و ديگر اقدامات غيرقانوني پوتين و حاميان اوليگارشي او، خانواده و نزديكانش در دولت هدف قرار دهد. برنامهاي فعال براي پاسخگو كردن پوتين و حلقه نزديكانش در قبال حملات اخير ميتواند منجر به تحريم مستقيم افراد دخيل در حمله به دموكراسي امريكا - از جمله خود پوتين - شود، به گونهاي كه حملات آينده ديگر ارزشش را نداشته باشد.
تجربه ثابت كرده است حاكمان خودكامه، حاميان اصلي آنها و خانوادههايشان نميتوانند مجازاتهاي متمركز بر فساد شخصي، ثروت و داراييهاي شخصي و آزادي آنها در سفر به اقصي نقاط جهان را تحمل كنند. واشنگتن بايد هر وقت امكانپذير بود، نزديكان پوتين را محاكمه كند. دامنه تحريمهاي مالي بايد به داراييهاي شخصي و تجاري اوليگارشها تعميم داده شود. حسابهاي تجاري و شخصي بايد در نهادهاي مالي بلوكه شوند. ويزايي كه به آنها اجازه سفر به خارج را ميدهد نيز ميتوان بلوكه كرد. يكي ديگر از بخشهاي مهم راهبرد جلوگيري از مداخله خارجي در دموكراسي امريكا اين است كه واشنگتن انتخابات خودش را در برابر نفوذ خارجي ايمن كند. قوانيني كه جلوي نفوذ خارجي و فساد در انتخابات را ميگيرند بايد سختگيرانهتر شود. قانون بايد پذيرش هر گونه كمك خارجي در انتخابات را مطلقا ممنوع كند.
علاوه بر اين، همه نامزدهاي احتمالي در پستهاي عاليرتبه ملي بايد از نظر سوابق امنيتي مورد تحقيق و بررسي قرار بگيرند، درست همانطوري كه كارمندان دولت گزينش ميشوند. درست است كه پوتين و اطرافيانش بايد به خاطر حملات خود در دوران رياستجمهوري ترامپ پاسخگو باشند، اما امريكا در عرصه بينالملل مراودات مهمي با روسيه دارد و اين منافاتي با بازدارندگي سياسي در برابر مداخله مسكو در انتخابات امريكا و سياست داخلي متحدان با اين كشور ندارد. پوتين استاد بهرهبرداري از مليگرايي روسي و ترس تاريخي اين كشور از غرب به نفع قدرت سياسي شخصي خود است. اما روسيه كشوري بزرگ با جمعيتي پرانرژي است كه فرهنگ و تاريخي بينظير دارد و امريكا و اروپا با اين كشور منافع مشترك زيادي دارند.در جريان فروپاشي يوگوسلاوي، ديديم كه غرب اگر بخواهد چطور ميتواند همكاري اثربخشي با روسيه داشته باشد.سياست امريكا در قبال پوتين ربطي به روسيه و مردمش ندارد. مشكل، نگرش رهبر فعلي روسيه است. اين پوتين است كه باعث شده روسيه از دموكراسي پس از فروپاشي شوروي به سمت مليگرايي افراطي و حاكميت خودكامه حركت كند. اين تقصير غرب نيست كه روابط علي با روسيه در سطح قابلقبولي نيست. مسووليت با پوتين است كه تقابل با امريكا و دموكراسيهاي غربي را به همكاري ترجيح داده است.فعلا دولت امريكا بايد با خصومت پوتين مقابله كند. اما ميتواند اميدوار باشد پس از پرداختن به اين مسائل، روسيه و غرب بتوانند به رويكردي مبتني بر همكاري بيشتر و تقابل كمتر در روابط خود برسند.
درباره نويسنده: جيمز پاردو سفير سابق امريكا در بلغارستان و يك افسر اطلاعاتي باسابقه در ارتش امريكاست. او پيشتر به عنوان معاون دستيار دبيركل ناتو فعاليت كرده و كتاب «صلحسازان: رهبري امريكا و پايان نسلكشي در بالكان» را نوشته است
مترجم: هديه عابدي