• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4839 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۲ دي

چرا هنرمندان نبايد ماليات بدهند

عليرضا كيانپور|عباس گودرزي از اصولگرايان نزديك به جبهه پايداري مجلس يازدهم، ديروز در نطق ميان‌دستور خود اين پرسش را مطرح كرده كه «چرا هنرمندان نبايد ماليات بدهند؟!» او طبيعتا در ادامه به تبيين دلايل معافيت اين طيف از شهروندان از پرداخت ماليات نپرداخته و بلعكس از اين گفته كه هنرمندان نيز همچون ديگر اقشار جامعه بايد براي فعاليت فرهنگي-هنري‌شان ماليات بدهند، آن‌هم به اين دليل كه به‌ گفته اين نماينده اصولگراي عضو كميسيون اجتماعي مجلس يازدهم، «بودجه كشور واقعي شود»؛ چراكه هرچه نباشد، «كشور نيازمند بودجه واقعي است!»  اين روزها بيراه نيست اگر بگوييم «بودجه» آخرين موضوعي است كه به انگيزه اختلافات سياسي-جناحي مجلس يك‌دست اصولگراي يازدهم با دولت ميانه‌روي دوازدهم تبديل شده و عباس گودرزي هم احتمالا به همين دليل ناگهان ياد ماليات دادن اين و آن افتاده است؛ چنان‌كه در همين بخش از نطق ديروز خود،  پس از آنكه گفته «در بودجه ۱۳۹۹ ماليات براي خودروها و خانه‌هاي لوكس گذاشتيم، اما آن را حذف كردند»، به آن پرسش كليدي مي‌رسد و پس از طرح اين موضوع كه «چرا هنرمندان نبايد ماليات بدهند؟» در توضيح منظور خود از طرح اين پرسش به‌ اصطلاح مبتني بر الگوي استفهام انكاري كه عملا بر لزوم پرداخت ماليات ازسوي هنرمندان تاكيد دارد، مي‌گويد: «منظور ما از هنرمندان نويسنده و كتا‌ب‌فروش و بازيگر ساده نيست؛ چرا كسي كه كنسرت برگزار مي‌كند و صندلي رديف اول كنسرت را ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان مي‌فروشد، نبايد ماليات بدهد؟!» بيان اين نكات آن‌هم درست چند روز پس از انتشار گزارش «سرويس پارلمانيِ» خبرگزاري اصولگراي فارس كه در برخي سطور، با ادبياتي دور از شأن هنرمندان ايراني، از دخالت آنان در عرصه‌هاي سياسي-مدني 
-از انتخابات گرفته تا كارزارهاي فضاي مجازي با موضوعات مختلف فرهنگي و اجتماعي- به ‌تندي انتقاد مي‌كرد، خود محل تامل است. فارغ از اين اما آن‌طور كه خبرگزاري‌ها اين نطق ميان‌دستور آقاي نماينده را بازتاب داده‌اند، گودرزي بلافاصله پس از تاكيد موكد و مجدد بر اينكه چرا يك موزيسين «نبايد ماليات بدهد؟»، اين جمله را ايراد كرده كه «آينده ايران، روشن و پرفروغ است؛ نيمه پر ليوان در جمهوري اسلامي بايد ديده شود!» طبيعتا ارتباط اين دو جمله به يكديگر براي ما نيز همچون هر ناظري نامشخص است و ناپيدا اما آنچه وراي اين مهم، محل تامل است، تاكيد نماينده نزديك به جبهه پايداري است، بر اينكه منظورش، عموم هنرمندان نبوده و درنتيجه صرفا به چند چهره خاص در عالم موسيقي و احتمالا سينما نظر دارد كه كنسرت‌ها و اجراهايي عظيم دارند يا فيلم‌هاي ميلياردي مي‌سازند. بماند كه باتوجه به شرايط خاص كار هنري، حتي همين چند چهره خاص نيز بعيد نيست همان‌طور كه امروز در كار و كسب و بازار هنر موفقند، فردا نباشند. ما همه هنرمند نيستيم اما اين ‌را خوب مي‌دانيم كه عالم هنر، ناجوانمرد است و فراموشكار. همان‌طور كه مي‌دانيم اقتضاي زندگي هنرمندان ايجاب مي‌كند كه يك عمر، از كاشته دوران اوج ارتزاق كنند؛ چه آنكه هنرمندان حقوق‌بگير دولت نيستند و در زندگي‌شان هم خبري از مقرري و ماهانه نيست. از اين چند چهره‌ خاص عالم هنر كه بگذريم، آن‌سوي بحث به ‌مراتب جالب‌تر هم هست؛ آنجا كه با چندصدهزار و بلكه چند ميليون جوان و ميانسال و كهنسال سينه‌سوخته طرفيم كه عمري را براي اعتلاي فرهنگ و هنر و ادب اين مرز و بوم گذاشته‌اند، به بخور و نمير زندگي هنري ساخته‌اند تا سطوري بنويسند، نقشي بزنند و طرحي بسازند، نوايي ساز كنند و زيبايي را به تجسمِ خاك و گل و مس و مفرغ مجسم كنند و بعد، درحالي كه سخت، روزگار مي‌گذرانند و احتمالا خيال‌شان صرفا از همين يك فقره آسوده است كه اگر نانِ هنر، چندان چرب و نرم نيست و اگر آهي در بساط ندارند كه قاتقِ نان كنند، لااقل قرار هم نيست درصدي از اين ناچيز را به دولت، به ‌اصطلاح سرانه و ماليات بپردازند كه ناگهان از راديو و تلويزيون و اين و آن شبكه اجتماعي و برخط مي‌شنوند و مي‌بينند و مي‌خوانند كه يكي در «خانه ملت»، ميان اين همه گير و گرفتاري ملت و مملكت، برايش اين، سوال شده كه چرا «هنرمندان نبايد ماليات بدهند؟!»
نماينده اصولگرا البته چنان‌چه اشاره شد تاكيد كرده منظورش از «هنرمند»، «نويسنده و كتا‌ب‌فروش و بازيگر ساده نيست» و فارغ از اينكه اگر هم چنين بود، بر ما روشن نيست با كدام متر و معيار و بنابه كدام نظريه و تعريف هنر، «كتا‌ب‌فروش» جزو «هنرمندان» رده‌بندي مي‌شود اما حتي اگر آن دو مثال ديگر، يعني «نويسنده» و «بازيگر ساده» را منظور نظر ايشان قرار دهيم -كه البته تعبيري است خواه‌ناخواه يادآور برگه‌هاي سفيد A4 تبليغاتي كه پشت ويترين ساندويچ‌فروشي‌ها چسبيده و بر آن نوشته «به «كارگر ساده» نيازمنديم»- بايد بگوييم كه احتمالا اگر از اين نماينده محترم بخواهيم دقيق‌تر از خواست و «منظورش» بگويد، به چند نام مشخص در عالم موسيقي و بلكه سينما مي‌رسيم و در آن صورت، لابد قانون بودجه سال آينده كل‌كشور، پيرو اصلاحاتي كه مجلس‌يازدهمي‌ها تصويب اين لايحه را به آن مشروط كرده‌اند، فهرستي از اسامي هنرمندان را نيز به پيوست خواهد داشت؛ فهرست هنرمنداني كه بنابر تشخيص مجلس يكدست اصولگراي يازدهم، بايد ماليات بدهند! 
البته مگر آنكه مجلس راهكاري جز اين براي تمييز ميان «بازيگران ساده» و «بازيگران رنگارنگ» به دست دهد!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون