• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4847 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۴ بهمن

يك هفته از برگزاري حراج تهران و حواشي ناتمامش بدون شفاف‌سازي گذشت

معرفي خريدار تابلو،مطالبه افكار عمومي

شورش تسليمي

 

سيزدهمين حراج تهران درحالي برگزار شد كه سايه سنگين جنبش تابستان 99 گروهي از زنان و دختران ايراني با عنوان «من‌هم» روي سرش سنگيني مي‌كرد. توفان افشاگري‌هاي مجازي عليه رفتارهاي خلاف عرف، اخلاق و قانون جماعتي كه بعضي‌شان در فضاي فرهنگ و هنر تنفس مي‌كردند، اگرچه حداقل در يك مورد موفق شد به هدف خود كه همانا افشاي هويت متجاوز و كشيدن او پاي ميز محكمه بود، برسد ولي در بعضي موارد هم تا‌كنون نتوانسته به نتيجه مورد انتظار دست يابد. از جمله طرح اتهام‌هايي عليه آيدين آغداشلو، نقاش شناخته‌شده و برجسته ايراني كه ابتدا در فضاي مجازي اتهام‌هايي متوجه او شد و در ادامه اين روزنامه نيويورك‌تايمز بود كه با انتشار گزارشي جنجالي در گفت‌وگو با 13 زن، موضوع را در فضايي متفاوت مطرح كرد و پي‌گرفت. حتي بعضي خبرها حاكي از اين بود كه وكلاي آقاي آغداشلو به دنبال حذف گزارش بودند كه در‌نهايت تلاش‌هاي‌شان با مقاومت و ايستادگي مسوولان اين نشريه معتبر بين‌المللي مواجه شد و به نتيجه نرسيد. 
البته لازم به اشاره است كه آقاي آغداشلو همواره كليه اتهام‌هاي مطرح‌شده را رد كرده است. 
گويي كه پس از طرح موضوع در بين افكار عمومي، دست‌كم تا لحظه نگارش اين گزارش، هيچ‌يك از مطرح‌كنندگان موارد اتهامي يا حداقل آن بخش كه داخل ايران زندگي مي‌كنند، اقدام به ثبت شكايت يا اقامه دعوي در دادگاه نكرده‌اند 
-كه اصلا نمي‌دانم به دلايل گوناگون چنين امكاني وجود دارد يا نه- در مقابل، بعضي مهاجران ايراني دست به ‌كار شدند و از دادگستري و دولت‌هاي كشورهاي ميزبان خواستند نسبت به موضوع واكنش نشان دهند. از جمله مي‌توان به گروهي از جامعه مهاجران ايرانيان مقيم كانادا اشاره كرد كه در دادنامه‌اي با ۸۰۰ امضا از مسوولان برگزاري جشنواره دوسالانه «تيرگان» خواستند از همكاري با اين هنرمند صرف‌نظر كند؛ جشنواره‌اي كه در دوره گذشته حدود 160 هزار بازديد داشته است. 
پيش از آن نيز هرمز همتيان، موسس گالري هنري دستان در تهران، اعلام كرده بود كه نمايشگاه انفرادي آثار آقاي آغداشلو كه قرار بود در اين گالري افتتاح شود، اواخر ماه آگوست، يعني چند روز پس از انتشار اولين اتهام در شبكه‌هاي اجتماعي ايران، توسط نمايندگان اين هنرمند كنسل شده است. 
 اين ماجراها حتي فيلم مستندي درباره اين هنرمند به كارگرداني دخترش تارا آغداشلو را با چالش‌ مواجه كرد. اين فيلم بخشي «عاشقانه» و بخشي «رويارويي بين پدر و دختر» بوده كه گفته مي‌شد قرار است در جشنواره‌هاي يونان و سوييس معرفي و اكران شود. نيويورك‌تايمز به نقل از مهياد طوسي، تهيه‌كننده اجرايي فيلم مي‌نويسد: «من حرف زن‌ها را باور مي‌كنم. تمام. من از زمان انتشار اتهامات به تارا توصيه كردم آنها را در فيلم لحاظ كند.» اين تهيه‌كننده همچنين تصريح كرده بود، در صورتي كه فيلم به همان شكل سابق بيرون بيايد، «من مجبور مي‌شوم نام و ارتباطم را با آن قطع كنم.»
 در چنين اوضاع و احوالي بود كه مطرح شدن نام اين هنرمند و اثر تازه‌اش با عنوان «خاطرات اميد» در ميان آثار سيزدهمين حراج تهران مناقشه‌برانگيز شد، اما اين تازه اول كار بود. اعلام پرداخت رقم 12 و نيم ميليارد توماني توسط يك خريدار و ركوردشكني تابلوي دو لتِ آغداشلو همچون بنزين روي آتش عمل كرد. از فرداي حراج همه مي‌پرسيدند چه كسي به خودش اجازه داده در ميانه اين همه اعتراض و افشاگري، دست به جيب شود؟ مساله بار ديگر به نقل زبان فعالان در فضاي مجازي بدل شد و در فقدان اطلاعات شفاف، گمانه‌زني‌هايي كه بعضي‌شان بي‌شباهت به تسويه‌حساب نبود شكل گرفت تا بازار شايعه داغ شود. از حالا به بعد اسامي افراد حقيقي بود كه رديف مي‌شد و البته مديران برايش پاسخي نداشتند. كار در يك نمونه حتي به رسانه‌هاي فارسي‌زبان خارج از كشور هم كشيد؛ شبكه تلويزيوني مورد‌نظر بدون در دست داشتن اطلاعات دقيق، فقط برپايه «شايعه‌ها» گزارشي منتشر كرد. 
عليرضا سميع‌آذر، مدير حراج تهران در رابطه با پرسش‌هاي پيش آمده به خبرگزاري فارس توضيح داد: «خريدار اثر آغداشلو نماينده يك شركت بود كه طبعا شخصيت حقوقي دارد. ساير افراد رقابت‌كننده هم اشخاص حقيقي بودند. حراج‌هاي معتبر دنيا مجاز به اعلام نام خريداران آثار نيستند و خود آنها اگر مايل باشند مي‌توانند خود را معرفي كنند. ما تنها با دستور قضايي مي‌توانيم اسامي خريداران يا فروشندگان را دراختيار مسوولان قرار دهيم. در حراج‌هاي گذشته خريداراني با تمايل شخصي اقدام به معرفي خود و آثار خريداري شده كردند.» گذشته از اينكه مقايسه حراج تهران با حراجي‌هاي معتبر جهان از سوي سميع‌آذر، قياس مع‌الفارق است، ولي او در همين قسمت اول سعي كرد به افكار عمومي «نه» بگويد. او در ادامه ولي آب پاكي را روي دست همه ريخت؛ «درباره حساسيت افكار عمومي بايد گفت افكار عمومي داخل جامعه هنري اتفاقا در اين قضايا اغلب طرفدار آقاي آغداشلو بوده و هست. به نظرم اين بخش از افكار عمومي كه شما مي‌فرماييد به شبكه‌هاي اجتماعي و رسانه‌هاي زرد خارج از كشور مربوط مي‌شود كه چندان ملاك ما نمي‌تواند باشد.» 
اين اظهارنظر نيز در شرايط فعلي كشور ما و حراجي نوپاي آثار تجسمي ما مردود به نظر مي‌رسد. از مسوولان انتظار مي‌رود با درخواست افكار عمومي مبني بر شفافيت بيشتر همراهي داشته باشند، آن‌هم در كشوري كه از فقر شفافيت عملكردهاي مالي در رنج مضاعف است. و‌گرنه فهميدنِ اينكه در زمانه نصف شدن دارايي‌هاي مردم به‌ واسطه تورم افسارگسيخته و افزايش قيمت دلار چطور ممكن است حاضران در حراجي دو برابر سال گذشته تابلوي نقاشي و مجسمه خريداري كنند كار چندان دشواري نيست. يك‌طرف بايد هرچه دارد ببازد تا طرف ديگر ركورد ثبت كند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون