خريداران بيشتر به كدام آثار توجه كردند؟
حراج جديد بر مدار قديم
مهرداد فلاح
گردش مالي كوچك حراج تهران و هنر ايران؛ گزارهاي مناقشهساز. مقايسه اين ارقام با هنر بينالمللي، نه تنها افتخارآفرين نيست كه باعث خودكمبيني ميشود. از سويي در بازار سرمايه ايراني خريد هنر با رقم ميليارد تومان فاقد وجاهت است. آقا چه كسي صد ميليون ميدهد و نقاشي ميخرد؟! سوالي كه بسياري از دستاندركاران هنر با آن مواجهند اما تنشهاي اقتصادي و سرمايهاي بودن كالاهايي مانند زمين و خانه و اتومبيل، باعث سياستگذاري نهادهاي اقتصادي در معاملات اين اقلام شده، چراكه كنترل تورم مهمترين مشغله اين نهادها است و به همين دليل هنر در حال ورود به ليست اقلام سرمايهاي شده و دورنمايي جديد را رقم ميزند.
حقيقت اين است كه از سال 1945 كه مركزيت هنر مدرن از پاريس به نيويورك منتقل شد از نظر زماني با دوران شكلگيري سبك و سياق سقاخانه فاصله چنداني ندارد. اما بازار هنر نيويورك كجا و بازار هنر ما كجا؟! در نتيجه ميتوان توان گسترش اين بازار را حدس زد.
به هر حال سقاخانهايها كماكان در باشگاه ميليارديها حرف اول را ميزنند. گرچه ميليارديها با رقم تورمي دلار هماهنگ نيستند. اگر رشد تورمي را محاسبه كنيد رقم آنان چندان رشد نكرده و روند طبيعي خود را حتي با كاستي طي كردهاند.
در سيزدهمين دوره حراج تهران قيمت پايه ۱۶ اثر بالاتر از يك ميليارد تومان برآورد شده بود ولي درنهايت ۲۲ اثر در حراج ميلياردي شدند كه شامل آثاري از آيدين آغداشلو ۱۲ ميليارد تومان، پرويز تناولي ۶ ميليارد و ۷۰۰ ميليون تومان، حسين زندهرودي ۶ ميليارد و ۳۰۰ ميليون تومان، محمد احصايي ۵ ميليارد و ۹۰۰ ميليون تومان، منير فرمانفرماييان سه ميليارد و ۶۰۰ ميليون تومان، فريده لاشايي دو ميليارد و ۸۰۰ ميليون تومان، رضا درخشاني دو ميليارد و ۶۰۰ ميليون تومان، ژازه تباتبايي دو ميليارد و ۱۰۰ ميليون تومان، پرويز كلانتري يك ميليارد و ۸۰۰ ميليون تومان، مسعود عربشاهي يك ميليارد و ۷۰۰ ميليون تومان، سهراب سپهري يك ميليارد و ۷۰۰ ميليون تومان، رضا درخشاني يك ميليارد و ۶۰۰ ميليون تومان، محسن وزير مقدم يك ميليارد و ۶۰۰ ميليون تومان، واحد خاكدان يك ميليارد و ۵۰۰ ميليون تومان، شهريار احمدي يك ميليارد و ۴۰۰ ميليون تومان، ماركو گريگوريان يك ميليارد و ۴۰۰ ميليون تومان، ابوالقاسم سعيدي يك ميليارد و ۳۰۰ ميليون تومان، صادق تبريزي يك ميليارد و ۳۰۰ ميليون تومان، نصرالله افجهاي يك ميليارد و ۲۵۰ ميليون تومان، تيمو ناصري يك ميليارد و ۲۰۰ ميليون تومان، فريده لاشايي يك ميليارد تومان و منوچهر يكتايي يك ميليارد تومان بود.
هنرمندان نوسنتگرا پديدههاي جديدي را رقم زدند هم به لحاظ رشد قيمت و هم به لحاظ ارايه هنرمندان جديد. اين مسير بيشك از سقاخانهايها آغاز شده و كماكان در حال رشد است.
پرويز تناولي ۶ ميليارد و ۷۰۰ ميليون تومان، محمد احصايي ۵ ميليارد و ۹۰۰ ميليون تومان، منير فرمانفرماييان سه ميليارد و ۶۰۰ ميليون تومان، رضا درخشاني دو ميليارد و ۶۰۰ ميليون ژازه تباتبايي دو ميليارد و ۱۰۰ ميليون تومان پرويز كلانتري يك ميليارد و ۸۰۰ ميليون تومان مسعود عربشاهي يك ميليارد و ۷۰۰ ميليون تومان، شهريار احمدي يك ميليارد و ۴۰۰ ميليون تومان، ماركو گريگوريان يك ميليارد و ۴۰۰ ميليون تومان، نصرالله افجهاي يك ميليارد و ۲۵۰ ميليون تومان و صادق تبريزي يك ميليارد و ۳۰۰ ميليون تومان. در اين ميان، بازار جهاني زندهياد تبريزي نسبت به قيمت دلاري آثار او كه از سال ۱۹۸۰ در حراجهاي جهاني حضور داشته قابل توجه است؛ هنرمندي كه تنها كمتر از سه سال است كه دارد راه خودش را طي ميكند.
در مقايسه سوابق و ارقام فروش، به تعدادي از هنرمندان ميتوان اشاره كرد كه رشد قابل ملاحظه و پرانرژي را نشان ميدهند. اين رشد فارغ از مفاهيم و جنجالهاي رسانهاي ميتواند واقعي شود و در بازار آزاد تداوم يابد. بسياري از هنرمنداني كه به ارقام ميلياردي دست يافتند در بازار بينالمللي توان تداوم قيمت خود را نداشته و تحرك خود را از بازار داخلي آغاز كردهاند كه در آينده بايد منتظر قيمتگذاري آثار آنان در بازار خارجي باشيم. اما نقاشاني مانند رضا درخشاني و صادق تبريزي كه نماينده نسل قديم و جديد گرايش نوسنتگرايي هستند، رشد و دريافت جايگاه واقعي خود را از بازار خارجي آغاز و تداوم دادهاند. اين هنرمندان سعي در تثبيت قيمتهاي بينالمللي و گسترش بازار ثانويه خود در داخل ايران دارند؛ امري كه قيمتهاي آنان را واقعيتر و قابل تكيه ميكند. از پديدههاي اين حراج رشد قابل توجه هنرمندان فيگوراتيوي مانند واحد خاكدان است كه داراي ركوردهايي قابل توجه در بازار بينالمللي نيستند اما سعي در گسترش ارزشگذاري خود در بازار داخلي دارند. گذر زمان همه چيز را روشن ميكند. به قول يك هنرمند فقيد، هنر را زمان غربال ميكند و آثاري كه داراي ارزش هنري هستند هميشه خواهان دارند.