بيگ مك در مسكو
مرتضي ميرحسيني
روز پاياني ژانويه 1990 اولين شعبه از فستفودهاي زنجيرهاي مكدونالد در روسيه، در ميدان آلكساندر پوشكين مسكو افتتاح شد. مديران مكدونالد براي مواجهه با جمعيت بزرگي آماده بودند، اما شمار كساني كه آن روز جلوي در رستوران صف بستند از خوشبينانهترين پيشبينيهاي آنان هم بيشتر شد و ماجرايي عجيب را رقم زد. طول صف مشترياني كه در آن روز سرد بين 3 تا 5 ساعت منتظر باز شدن در رستوران بودند از چند كيلومتر گذشت و رفت و آمد عادي در آن قسمت از شهر را مختل كرد. نميدانيم به همه كساني كه آن روز عضوي از آن صف طولاني بودند همبرگر رسيد يا نه، اما نوشتهاند بيشتر از 30 هزار همبرگر فروخته شد و همين فروش بيسابقه هم ماجراي ورود مكدونالد به روسيه را به ماجرايي خاص تبديل كرد (ركورد قبلي به شعبه اصلي مكدونالد در بوداپست، پايتخت مجارستان برميگشت كه در يك روز بيشتر از 9 هزار همبرگر فروخته بودند). اين رستوران بزرگترين شعبه اروپايي مكدونالد هم شناخته ميشد و نه مثل روز افتتاح، اما هميشه بسيار شلوغ بود تا اينكه با شروع به كار چند شعبه ديگر در مسكو - و پخش شدن مشتريان در چند نقطه از شهر -كمي خلوتتر از قبل شد. جالب اينكه در افتتاح يكي از اين شعبههاي جديد، رييسجمهور آن زمان روسيه، بوريس يلتسين هم حضور داشت و پرچم كوچكي را كه نشان مكدونالد روي آن ديده ميشد در دست گرفته بود. البته قيمت همبرگر مخصوص مكدونالد آن زمان 3 و نيم روبل بود كه پرداختش براي فقرا تقريبا ناممكن و براي طبقات متوسط نسبتا دشوار بود (متوسط دستمزد ماهانه در شهري مثل مسكو آن سالها به حدود 150 روبل ميرسيد) اما مكدونالد به بخشي از زندگي مردم مسكو -كه بعد از پايان جنگ سرد، قدم به دوره جديدي گذاشته بودند - تبديل شد. جذابيت مكدونالد براي روسها و براي همه كساني كه سالها زير سايه حكومت شوروي زندگي كرده بودند نه خوردن همبرگر مخصوص موسوم به «بيگ مك» كه به تجربه كردن چيزي كه تا قبل از آن اجازهاش را نداشتند برميگشت. اين تجربه جديد فقط هم به همبرگرهاي مكدونالد محدود نميشد و كتابهاي غربي، فيلمهاي غربي، موسيقي غربي نيز براي اتباع شوروي جذاب بود و طعم تازهاي براي آنان داشت. درست برخلاف تبليغات كمونيستي كه به قول نيكلاي بوخارين «بسيار بدمزه و حتي تهوعآور» بود و مردم جز به زور و فشار و از ناچاري سمت آن نميرفتند. همچنين سايت راشا بياند مينويسد: «اهالي مسكو آنقدر به اخم و بيادبي و بيحوصلگي فروشندگان و متصديان خدمات - هر شكلي از خدمات - عادت كرده بودند كه از ادب و برخورد خوب فروشندگان مكدونالد يكه ميخوردند. حتي احساس بدي به آنان دست ميداد. از اينرو مديران مكدونالد به كارمندان خود در روسيه توصيه كرده بودند كه كمتر لبخند بزنيد و دوز صميميتتان را كم كنيد».