به مناسبت
فرا رسيدن دهه فجر
انقلاب اسلامي شتاب ميگيرد
محمود فاضلي
با وجود تصور شاه و مقامات پهلوي، با دور شدن
امام خميني از ايران و قرار گرفتن تحت تسلط سازمان اطلاعاتي فرانسه، رهبري انقلاب تضعيف خواهد شد اما اقامت امام در پاريس با وجود محدوديتهاي اعمال شده تبديل به دوره جديدي از مبارزه و تسريع فرآيند انقلاب شد. در اين دوره امام توانست با استفاده از امكانات ارتباط جمعي، رسانهها، مخابرات همچنين با استفاده از فرصت و غنيمت شمردن زمان و مكان، رهنمودها و اعلاميهها را آسانتر از قبل به اطلاع ملت ايران برساند. دو ابزار امام در مبارزات، قلم و بيان بود كه به مردم نيرو و توان ميبخشيد. روش انقلابي ايشان بيش از آنكه مبتني بر ايجاد شبكههاي مخفيانه و مبارزات زيرزميني و تشكلهاي حرفهاي باشد بر مبارزه آشكار و بسيج مردمي استوار بود. در مدت اقامت ايشان در فرانسه، ايشان از 3 روش، رهنمودهاي مبارزاتي را به مردم ارايه ميدادند: 1- مصاحبه با رسانههاي بينالمللي 2- سخنرانيها 3- صدور بيانيهها و پيامها.
سيداحمد خميني با توجه به اصرار امام در اين شيوه رهبري انقلاب، توضيح ميدهد كه چگونه بهرهگيري از اين ابزار حتي توانست بخش مهمي از آن محدوديتهاي اوليه را نيز برطرف كند. او ميگويد:«بين روزنامههاي لوموند و فيگارو رقابت زيادي بود. قبلا خبرنگاران لوموند با امام در نجف مصاحبه كرده بودند. ما از اين فرصت استفاده كرديم و از طريق يكي از آقايان به مدير روزنامه فيگارو كه از عناصر موثر در حكومت فرانسه و از نزديكان آقاي ژيسكاردستن بود، پيغام داديم اگر ممنوعيت مصاحبه لغو شود اين روزنامه ميتواند اولين مصاحبه با امام در پاريس را به خود اختصاص دهد. مدير فيگارو به من پيغام داد من با آيتالله خميني ملاقات ميكنم و جريان ديدار را تحت عنوان مذاكره در روزنامه چاپ ميكنيم. موضوع را به حضرت امام منعكس كرديم. ايشان پذيرفتند و فرمودند: مذاكره يا مصاحبه چه فرقي دارد؟ ما مطالبمان را ميگوييم. مصاحبه انجام و چاپ شد. به دنبال آن ساير مديران مطبوعات فرانسه نسبت به اين قضيه اعتراض كردند كه چرا دولت فرانسه به روزنامه مرتبط بهخود اجازه مصاحبه ميدهد اما سايرين اين اجازه را ندارند همين امر موجب شد ممنوعيت مصاحبه لغو شود و به اين ترتيب مصاحبههاي متعدد امام خميني آغاز شد كه نقش بسيار موثري در تبيين اهداف نهضت امام و مقابله با تبليغات سوء ساواك و عناصر آنها براي افكار عمومي داشت.» گروهي كه به همراه امام در پاريس بودند، در اولين روزهاي حضور به اين فكر افتادند براي نظم بخشيدن به امور و ديدار افراد و گروههاي مختلف با امام كميته تصميمگيري تشكيل دهند و به تقسيم مسووليتهاي مختلف مانند ترجمه، تلفن و تنظيم اطلاعيهها بپردازند. اسماعيل فردوسيپور از اعضاي اين كميته ميگويد:«شب دوم جلسهاي داشتيم مركب از آقايان حاج احمدآقا، بنيصدر، دكتر يزدي، قطبزاده، املايي، دكتر حبيبي و... پيشنهاد شد كه كميتهاي تشكيل دهيم به عنوان كميته تصميمگيري و هر كدام يك مسووليت را برعهده بگيرد مثلا يك نفر مسوول خانه و محل اقامت، يك نفر مسوول ترجمه اعلاميهها، پيامها، سخنرانيها و مصاحبهها و يك نفر مسوول تلفن و... مسووليتها تقسيم شد... آنگاه گفتند اول بايد اطلاعيهاي بدهيم در رابطه با كيفيت سفر امام و عوامل هجرت آن حضرت از نجف اشرف به پاريس ... من اطلاعيه را نوشتم. بر سر امضا اختلاف شد كه رييس دفتر مخصوص امام يا رييس كميته برنامهريزي يا منشي، يا اطرافيان امام و... امضا كنيم... من گفتم حاج احمدآقا زحمت بكشند كسب تكليف كنند.»
امام خميني در واكنش به اين پرسش ميگويند:«نه رييس دفتر به دنبال من ببنديد نه اين اسمهاي ديگر كه آورديد. يك طلبه ساده هم پاي تلفن باشد،كافي است هيچيك از اين چيزها لازم نيست.» با وجود اين، حضور مستقيم طرفداران و دانشجويان خارج از هماهنگي با دفتر به صورت روزانه يا چند روز يك بار نيز صورت ميگرفت كه در پاي سخنرانيهاي امام حاضر ميشدند و به صورت مستقيم پرسشهاي خود را مطرح ميكردند.
پيامرساني انقلاب اسلامي
از مهمترين ويژگيهاي دوران پاريس، نفوذ انقلاب ايران در رسانههاي مهم بينالمللي بود. با وجود هشدارهاي اوليه دولت فرانسه مبني بر ممنوعيت فعاليتهاي سياسي امام پس از استقرار در آن كشور در مجموع فضاي مناسبي براي فعاليت و تبليغات سياسي پديد آمد و امام هم از اين موقعيت حداكثر استفاده را برد. بيترديد تاثيرگذاري بر افكار عمومي مرهون وسايل ارتباط جمعي است. يك گروه سياسي، مذهبي و مبارزاتي زماني ميتواند به پيروزي دست يابد كه بتواند فضاي ذهني جامعه مخاطب خود اعم از داخلي و خارجي را با استفاده موثر از ابزارهاي ارتباط جمعي با خود همراه كند. انقلاب اسلامي ايران از لحاظ وسعت و پوشش خبري در سطح بينالمللي نمونه بيسابقهاي تا آن زمان بهشمار رود. محمدحسنين هيكل، روزنامهنگار معروف مصري در كتاب خود راجع به انقلاب اسلامي از توجه بينظير مطبوعات و راديووتلويزيونهاي سراسر جهان به بيانات امام و حدود 117مصاحبهاي كه در مدت اقامت 4 ماهه ايشان در فرانسه انجام شد، ياد كرده و چنين استقبالي را بيسابقه ميداند. بررسي رسانههاي مذكور به خوبي آشكار ميكند كه آنها نگران شكست برنامههاي غرب در ايران، به خطر افتادن منافع آنها، سقوط رژيم ديكتاتوري وابسته و در نهايت ايجاد تزلزل در زنجيره نظام سلطهگري جهاني بودهاند. آنچه مهم بود بهرهگيري هوشمندانه امام از خبرگزاريهاي بزرگ، مطبوعات پرتيراژ و راديو و تلويزيونها بود كه موجب شد سياستهاي امام در جهت پيشبرد انقلاب، برچيده شدن نظام شاهنشاهي و معرفي نظام جمهوري اسلامي با سرعت محقق شود. ساير ديدگاهها و دستورالعملهاي ايشان بدون كمترين مانعي از فراز مرزهاي جغرافيايي كشورها عبور كند و در جان و انديشه مردم ايران بنشيند. طي 4 ماه حضور امام در فرانسه، نوفل لوشاتو مملو از چهرههاي سياسي معروف، نمايندگان سياسي و شخصيتهاي مختلف فرهنگي، سياسي، ژورناليستها و نويسندگاني بود كه براي ديدار و گفتوگو به ديدار امام ميآمدند. اين قضيه خود موجب برانگيختن كنجكاوي و جلب افكار عمومي ميشد. از طرفي شبكههاي رسانهاي مشهور امريكا و اروپا همانند BBC، ABC، لوموند، فيگارو، اشپيگل، CBC و NBC براي پخش بيانات و شناخت ايدههاي امام براي تشكيل حكومت در صف مصاحبه قرار داشتند. به تعبير پارسونز، سفير وقت انگلستان در ايران «در اين دوران بزرگترين و پرشنوندهترين منبر خطابه جهان در اختيار امام قرار داشت؛ منبري كه هرگز در يك كشور اسلامي مانند سوريه و الجزاير دراختيار ايشان قرار نميگرفت.» «پير سالينجر» روزنامهنگار امريكايي در كتاب «امريكا در بند» مينويسد:«با رفتن آيتالله خميني به نول لوشاتو بهناگاه آزادانه به رسانهها دست يافت و به نحو حيرتانگيزي يك شبه به صورت يك فرد متشخص بينالمللي درآمد. او توانست با نظم بيشتر نوار تهيه كند و توسط پيكهايي كه تقريبا هر روز از شهرهاي مختلف حركت ميكردند مخفيانه به ايران بفرستد. او توانست از خط مستقيم جديد تلفن ميان ايران و فرانسه نيز استفاده كند.» از آثار ديگر اين فضاي ارتباطي، سهولت و سرعت در ارسال پيام و متن اعلاميههاي امام خميني به ايران بود. همچنينتحولات داخلي ايران به طور مرتب به دفتر امام در پاريس اطلاع داده ميشد. اين مساله در انسجام فعاليتها، پيشبرد اهداف مبارزه و ايجاد استيصال در حكومت پهلوي تاثير مستقيم داشت. در اين دوره برخي مشورتها و گفتوگوهاي مهم
امام خميني با مبارزان ايراني از طريق تلفن انجام ميشد. از دفتر امام، سخنرانيها يا پيامها به اين خط منتقل ميشد و كارمندان مخابرات آن را به اشخاص مختلف براي ضبط وصل ميكردند و از طرف ديگر اخبار مردمي و روزنامهها و حتي مكالمات تلفني مقامات رژيم را ضبط و به پاريس منتقل ميكردند. همچنين به دليل سهولت سفر به پاريس، ملاقاتها و مذاكرات با رجال سياسي، دانشجويان و مبارزان به راحتي انجام ميپذيرفت تا به صورت مستقيم در امور مبارزه با همديگر تبادل نظر كنند.
استراتژي مبارزه
ابراهيم يزدي كه وظيفه ترجمه تعدادي از مصاحبهها را برعهده داشت براي تنظيم امور مصاحبه به هياتي 3 نفره متشكل از او، دكتر حبيبي و موسوي خوئينيها اشاره كرده و چنين ميگويد:«مصاحبه با روزنامهها، مجلات و تلويزيونهاي سراسر دنيا به غير كشورهاي بلوك شرق در طول 118روز در پاريس انجام شد. مصاحبهها به صورت شفاهي و مستقيم بود و خبرنگار ميآمد و نزد امام مينشست و سوالات خود را مطرح ميكرد.» صادق طباطبايي نيز در اين زمينه ميگويد:«ترجمه رسانههاي انگليسيزبان غالبا با يزدي بود. در مصاحبه با مطبوعات آلمان خود او شركت ميكرد و در مصاحبه با خبرنگاران عربي و خاورميانه محمود دعايي حاضر ميشد.» با مطالعه مصاحبههاي امام در اين دوره ميتوان دريافت كه ايشان در اين مصاحبهها بر موضوعاتي همچون «سازشناپذيري با رژيم پهلوي، برچيده شدن نظام شاهنشاهي، استقرار نظام جمهوري اسلامي، هشدار به حاميان خارجي شاه بهخصوص كارتر براي حمايت نكردن از شاه و رفع ابهام از اهداف و ماهيت نهضت انقلابي مردم ايران كه توسط تبليغات ساواك و حاميان شاه به افكار عمومي جهان» تاكيد ميكردند. در اين مقطع، اصل حاكم بر رهبري و مبارزه امام خميني، مبارزه مسالمتآميز از طريق بسيج مردمي و بدون كمك گرفتن از بيگانگان و احزاب وابسته بود تا با كمترين خسارت و كوتاهترين زمان به هدف برسد. همچنين استفاده از نافرماني مدني كاركنان دولت از جمله اعتصاب كاركنان شركت ملي نفت بخش ديگري از برنامههاي امام خميني بود كه براي تحتتاثير قرار دادن افكار عمومي جهانيان موثر واقع شد.
ديدارهاي امام خميني با مبارزان ايراني
يكي از نتايج مهاجرت امام به پاريس، سهولت ارتباط با مبارزان و افراد تاثيرگذار نهضت اسلامي در داخل و خارج از كشور بود. مبارزان داخل كشور شامل روحانيان انقلابي، دانشگاهيان، بازاريان،كارمندان،كارگران،كشاورزان، دانشجويان و دانشآموزان بودند و اغلب مبارزان خارج از كشور را اعضاي انجمنهاي اسلامي دانشجويان اروپا، امريكا وكانادا تشكيل ميدادند. زماني كه امام در نجف بود، ارتباط با مبارزان ايران كم و آن هم تحت پوششهايي چون زيارت و تجارت بود كه به طور مخفيانه انجام ميگرفت. اما در فرانسه اين امكان فراهم شد ديدارها آزادانه و بدون مخفيكاري صورت گيرد. برخي از اين ديدارها از اهميت زيادي برخوردار هستند و در جهت مديريت تحولات نقش مهمي دارند.تشكيل شوراي انقلاب در سرعت بخشيدن به روند انقلاب، تقويت برنامهريزي، سازماندهي نيروهاي انقلابي و مديريت منسجم تحتنظر امام ياري رساند. اهميت سفر شخصيتهاي سياسي در اين بود كه اراده جمعي را براي سرنگوني رژيم شاه به نمايش ميگذاشت. در پاريس همه همگام با امام بر رفتن شاه اتفاقنظر داشتند. ايرانيهاي مقيم اروپا كه با زبان رسانهاي آن روز آشنا بودند، توانايي آن را داشتند كه با فعاليت از طريق مطبوعات، برگزاري ميتينگها، انتشار اعلاميهها، انجام سخنرانيها، برگزاري همايش و انتشاركتاب و جزوه به پيشبرد اهداف انقلاب كمك كنند. سرپرستي فعاليتهاي سياسي دانشجويان مسلمان مقيم اروپا بيشتر برعهده حسن حبيبي و صادق طباطبايي و در امريكا برعهده ابراهيم يزدي بود. آنها به همراه ساير دانشجويان فعال در اروپا و امريكا در مدت اقامت امام در فرانسه نقش موثري در انتقال پيام امام به رسانههاي گروهي و افكار عمومي نخبگان برعهده داشتند. علاوه بر اين واحدهاي اتحاديه دانشجويان ايراني در اروپا و امريكا به خصوص در دوره نخستوزيري بختيار، راهپيماييهاي گستردهاي را در شهرهاي واشنگتن، نيويورك بيرمنگام، لندن، رم و بن ترتيب دادند. در پاريس نيز واحد دانشجويي وابسته به اتحاديه انجمنهاي اسلامي در اروپا تظاهرات متعددي عليه رژيم شاه برپا كرد.
طرح نظريه جمهوري اسلامي
امام خميني نظريه «جمهوري اسلامي» به عنوان نظام سياسي بعد از انقلاب را نخستين بار در دوران اقامت در پاريس مطرح كرد. انديشه سياسي ايشان در مقطع تاريخي پيش از انقلاب را در يك تقسيمبندي كلي ميتوان به 3 دوره تقسيم كرد: دوره اول كه اصلاحگرانه و در ذيل همان قانون مشروطه است، دوره دوم كه انقلابي است اما هنوز ايده «جمهوري اسلامي» در آن مطرح نشده و دوره سوم كه انقلابي است و «جمهوري اسلامي» را به عنوان آلترناتيو حكومت پهلوي مطرح ميكند: 1- دوره اول يا دوره گفتمان اصلاحي(طي سالهاي 1323 تا 1342): امام خميني نخستين بار نظرات سياسي خود را دركتاب كشف اسرار در سال 1323 بيان كرد. ايشان در اين كتاب مدلهاي مطلوب يك حكومت اسلامي بر پايه قوانين الهي را شرح داد و با بيان دلايل قرآني و استناد به آيات به ضرورت تشكيل حكومت اسلامي در عصر غيبت با نظارت فقهاي جامعالشرايط پرداخت. ايشان با توجه به مساعد نبودن شرايط براي ايجاد حكومت اسلامي توسط فقها خواستار اجراي احكام و قوانين الهي توسط حكومت وقت بودند. حتي در پايان اين دوره كه همراه با آغاز نهضت ايشان در آغاز دهه 1340 است، امام در نامهاي به محمدرضا پهلوي درباره بدعتي كه اسدالله علم به نام لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي ميخواهد اجرا كند،گوشزد ميكند و با رويكردي اصلاحگرانه دنبال آن است كه جلوي اين سياستها گرفته شود. 2- دوره دوم يا دوره گفتمان انقلابي(طي سالهاي 1342 تا هجرت به پاريس در مهر 1357): با سركوب جنبش اسلامي در آغاز دهه 1340 و وقوع حوادث 15 خرداد 1342 كه در نهايت به تبعيد امام در آبان 1343 ختم شد، حكومت پهلوي سياستهاي پيشين و ضداسلامي خود را با شدت بيشتري پيش برد. وقوع اين شرايط در مجموع امام را به اين نتيجه رساند كه حكومت پهلوي و شاه ديگر اصلاحپذير نيستند. لذا در همين دوره نظريه ولايت فقيه را در قالب 13 جلسه درس در حوزه علميه نجف در بهمن 1348 مطرح كرد. طرح اين نظر از سوي امام پاياني برگفتمان اصلاحي و شروع گفتمان انقلابي به طور رسمي بود زيرا با اين طرح هدف اصلي مبارزه از اصلاح حكومت به براندازي و سرنگوني رژيم تبديل ميشد. 3- دوره سوم يا گفتمان جمهوريت(از مهر 1357 به بعد): با عزيمت امام به پاريس و اوج گرفتن تحولات انقلاب تقريبا مهمترين و اساسيترين مسالهاي كه براي نيروهاي انقلابي و افكارعمومي بينالمللي مطرح بود، مساله شكل و محتواي حكومت جايگزين رژيم سلطنتي بود. در اين دوران امام خميني به صراحت و مكرر از «جمهوري اسلامي» سخن گفت و براي نخستين بار آن را جايگزين حكومت سلطنتي مطرح كرد. صادق طباطبايي از همراهان امام در فرانسه در پاسخ به اين پرسش كه چه زماني براي اولين بار واژه «جمهوري اسلامي» را به عنوان يك نظام حقوقي از سوي امام شنيديد چنين ميگويد:«استفاده از واژه جمهوري اسلامي به طور كلي به راهپيمايي روزهاي تاسوعا و عاشوراي سال 1357 برميگردد. در تظاهرات روز تاسوعا، شعار مردم «استقلال، آزادي، حكومت اسلامي» بود. وقتي گزارش تصويري تظاهرات به اطلاع امام در پاريس رسيد، امام به دكتر يزدي گفتند زود با ايران تماس بگيريد و بگوييد اين شعار عوض شود. به جاي حكومت اسلامي بگويند «جمهوري اسلامي». ما يك جمهوري ميخواهيم كه مبتني بر راي مردم باشد و دربردارنده ارزشهاي اسلامي.» امام با حفظ همان آرا و انديشهها درباره ولايت فقيه و حكومت اسلامي، نظريه خود را به شكل كاملتر و در قالب نظريه «جمهوري اسلامي» ارايه دادند. در انديشه سياسي امام، حكومت اسلامي مبتني بر عدل و مردمسالاري و متكي بر قوانين اسلام است. تفاوت حكومت اسلامي و جمهوري اسلامي در انديشه امام تنها در شكل و قالب است. به عبارت ديگر حكومت اسلامي محتوايي دارد كه ميتوان آن را به شكل رژيمهاي حقوقي متفاوت ارايه كرد و قالب جمهوري اسلامي ميتواند يكي از اين شكلها باشد. در واقع شرايط طرح «ولايت فقيه» و «جمهوري اسلامي» در هر دو دوره متفاوت است. در دوره اول، امام تلاش داشت به اين پرسش پاسخ دهد كه در عصر غيبت، مشروعيت سياسي و شرعي از آنچه كسي است؟ در حالي كه تلاش ايشان به خصوص پس از عزيمت به پاريس آن است كه چگونه بايد حكومت شود؟ فقيه جامعالشرايط پاسخ به پرسش اول است و جمهوري اسلامي پاسخ به پرسش دوم. امام خميني در پاريس براي اولين بار در مصاحبه با روزنامه فيگارو(در تاريخ 22 مهر 1357) به موضوع نظام سياسي جديد پرداخت. او در پاسخ خبرنگار فرانسوي كه پرسيده بود،گرايش شما داراي چه جهتي است و چه رژيمي را ميخواهيد جانشين شاه كنيد؟ چنين پاسخ داد:«بدون چون و چرا حفظ رژيم غيرقابل قبول است. سرنگوني آن هدف غيرقابل تغيير مبارزه ماست و به علاوه اين شكل حقوقي رژيم نيست كه اهميت دارد بلكه محتواي آن مهم است.» همه اين عوامل و تحركات موجب تسريع در زمينههاي سقوط رژيم سلطنتي و ورود امام به ايران و در نهايت سقوط سلطنت پهلوي شد.
وقتي گزارش تصويري تظاهرات به اطلاع امام در پاريس رسيد، امام به دكتر يزدي گفتند زود با ايران تماس بگيريد و بگوييد اين شعار عوض شود. به جاي حكومت اسلامي بگويند «جمهوري اسلامي». ما يك جمهوري ميخواهيم كه مبتني بر راي مردم باشد و دربردارنده ارزشهاي اسلامي.»
صادق طباطبايي از همراهان امام در فرانسه در پاسخ به اين پرسش كه چه زماني براي اولين بار واژه «جمهوري اسلامي» را به عنوان يك نظام حقوقي از سوي امام شنيديد چنين ميگويد: «استفاده از واژه جمهوري اسلامي به طور كلي به راهپيمايي روزهاي تاسوعا و عاشوراي سال 1357 برميگردد.