براي زادروز پروين دولتآبادي
دوش آمد از آسمان به زمين
نورالدين ميرفخرايي
بيستويكم بهمن ماه سالروز تولد بانو پروين دولتآبادي مناسبت شايستهاي است كه از اين خادم بيمزد و منت عرصه شعر و ادبيات معاصر يادي و ذكر خيري شود (۱۳۰۳-۱۳۸۷). ايشان در بيت فضل و شرف پرورش يافت و از همان دوران كودكي و نوجواني دلبسته شعر و ادبيات كهن ايران شد. با اتمام تحصيلات متوسطه براي تحصيل در رشته موسيقي و مجسمهسازي به دانشكده هنرهاي زيبا راه يافت ولي حادثه عجيبي در زندگي او اتفاق افتاد كه موجب شد دفتر درس و صحيفه استاد را ببندد و به سراغ كتاب عشق و سرمستي رود. پدر محترم ايشان در آن زمان شهردار تهران بودند و حسب نقل، پروين جوان متعاقب بازديدي كه از پرورشگاه وابسته به شهرداري داشت آنچنان شيفته معصوميت كودكان ميشود كه تصميم ميگيرد پا بر سر تحصيلات خود گذارد تا سر بر قدم آيندهسازان ايران نهد. گويند رفيقانم در عشق چه سر داري/ گويم كه سري دارم درباخته در پايي. اگر آن صاحبدلي كه سعدي در گلستان وصفش كرده از خانقاه به مدرسه گريخت تا در عوض به در بردن گليم خويش از موج، در تكاپوي نجات غريق باشد، پروين اما از مدرسه رهسپار ميكده شد تا سرمست از باده عشق كودكان به پرورش آنها همت گمارد و در رقم زدن آينده نويدبخش براي آنها سهم موثري ايفا كند. بهواقع اين پيوند عاطفي نقطه عطفي بود كه مسير سالهاي آتي زندگي او را نيز شكل داد. بسياري از اشعار ماندگار او در حوزه كودكان در همين دوران سروده شده است.
آتشي كه بر دل و جان پروين افتاد سرِ خاموشي نداشت لذا در سالهاي بعد و در تداوم ارتباط وثيق با امر آموزش و پرورش كودكان مبادرت به تاسيس كودكستان و دبستان «شيوا» نمود تا به جاي آموزشهاي محدود رسمي، جنم و جرات زيستن اخلاقي و نظم و كار گروهي را در كودكان تقويت و نهادينه كند. اشعار كودكي پروين تنها بخشي از ميراث ادبي غني بهجاي مانده از ايشان است. او در تمامي سبكهاي گوناگون قصيده، غزل، مثنوي و شعرِ نيمايي طبع آزمايي كرده و سرودههاي سنجيده و بهغايت استواري از خود به جاي گذاشته است. در بزرگي او همين بس كه بزرگاني چون استاد شهريار و بانو سيمين بهبهاني بر قريحه قوي او شهادت دادهاند. همچنين استاد بي همال جلال همايي (سنا) در ثناي پروين سرود: اي دل اگرت ديده روشن بين است/ واندر ادب و ذوق ترا تمكين است. اندر افق شعر ببين چون خورشيد/ تابنده ميان اختران پروين است. پروين از بنيانگذاران شوراي كتاب كودك و از تاثيرگذارترين چهرههاي معاصر در زمينه ادبيات كودكان است. بانو پروين دولتآبادي نه تنها شعر و ادبيات را در خدمت تعليم و تربيت درآورد بلكه عمر پربركت خود را نيز مصروف تحقق سودايي نمود كه از جواني در سر داشت. چندي پيش در شامگاهي به فايل صوتي اشعار ايشان گوش جان سپردم و سحرگاه به يمن دولت بيدار قطعه زير را در تكريم آن بانوي اهل معرفت سرودم و به خواهر فرهيختهشان سركار خانم دكتر شيوا دولتآبادي تقديم كردم.
نجم تابنده ادب «پروين»
دوش آمد از آسمان به زمين
گشت از بخت و طالع بيدار
كام جانم ز شعر او شيرين
طبع نازك خيال و «شيوا»يش
را نمودم هزارها تحسين
من كه باشم كه مدح وي گويم
يا كنم حدّ فضل او تعيين
«شهريار» از كمال او حيران
مست خمرِ كلام او «سيمين»
نام او بر جريده عشّاق
ثبت و جاويد ميشود به يقين
تا ابد باد «دولتش آباد»
نجم تابنده ادب «پروين»