• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4868 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۹ بهمن

هوادار عصباني، مربي بي‌تمركز و مدير فوتبال نابلد

مثلثي كه هر تيمي را زمين مي‌زند

علي ولي‌اللهي

 

هواداري كه از نتيجه نگرفتن تيمش عصباني است در كنار مربيان و بازيكناني كه تمركز لازم روي كارشان ندارند با  حضور افتخاري مديراني كه چيزي از فوتبال سر در نمي‌آورند،كار را به جايي مي‌رساند كه هر تصميمي اتخاذ شود. به دور از منطق است و تحت‌تاثير جرياناتي خارج مستطيل سبز. اين وضعيت در تمام اين سال‌ها گريبان بسياري از تيم‌ها را گرفته و در روزهاي اخير متوجه استقلال شده است. بعد از همه جنجال‌ها نيز آنچه باقي مي‌ماند، ويرانه‌اي است كه كسي مسووليتش را به عهده نمي‌گيرد. مربيان و مديران مي‌روند پي زندگي‌شان و هواداران مردد مي‌مانند كه چگونه كار به اينجا رسيد.
اين روزها وضعيت استقلال بحراني شده است؛ همانند سال‌هاي گذشته. آنچه در حال حاضر رخ مي‌دهد هرچند پرتكرار بسيار عجيب است. هواداران در فضاي مجازي در حال انتخاب سرمربي براي تيم هستند و فشاري وحشتناك روي كادر فني و مديران تيم ايجاد مي‌كنند.كادر فني تمرينات را تعطيل مي‌كند، در كنفرانس خبري قهر و اوقات تلخي راه مي‌اندازد و در رختكن از استراتژي «با بازيكنان حرف نمي‌زنم تا متنبه بشوند» بهره مي‌برد. مديران تيم هم سرگرم برنامه‌هاي اصلي خودشان هستند و بعضي‌هاشان فرصت نمي‌كنند در جلسات هيات‌مديره باشگاه در حساس‌ترين روزها شركت كنند. وقتي هم تصميم مي‌گيرند جلسه‌اي برگزار كنند آنقدر اخبار ضد و نقيض به بيرون درز مي‌دهند كه باعث بروز حاشيه‌هايي بي‌پايان مي‌شود. به نظر مي‌رسد اين مديران بعضي تصميماتي كه قرار است اتخاذ كنند را در خلال جلسه يا ساعاتي قبل از آن به گوش هواداران مي‌رسانند، بعد از انتشار وسيع خبر به فاصله چند دقيقه، موضع هواداران مشخص مي‌شود و خبر موضع‌گيري آنها به گوش مدير مربوطه مي‌رسد و در نهايت ايشان مي‌بيند،گرفتن آن تصميم به صرفه هست يا نه.
بارها گفته شده كه اظهارنظر هواداران امري طبيعي است. آنچه مشكل دارد تحت‌تاثير قرار گرفتن بازيكنان، كادر فني به  خصوص مديران است.كافي است سري به صفحات تيم‌هاي بزرگ فوتبال دنيا بزنيم. با هر باخت تيم، هواداران عصبي زير آخرين پست صفحه رسمي باشگاه هشتگ‌هاي اخراج مربي يا بازيكني كه احيانا خوب كار نكرده يا سوتي داده را ترند مي‌كنند. اگر قرار باشد،كادر فني مدام بيايد اين كامنت‌ها را بخواند و در كنفرانس‌هاي خبري يا مصاحبه‌هاي مطبوعاتي پاسخ بدهد، پس كي فرصت مي‌كند روي تمرينات متمركز شود؟ اگر قرار باشد مديران كامنت وكمپين هواداران را سرلوحه كار خودشان قرار دهند بايد به ازاي هر باخت يك بار مربي بركنار شود و چند تا بازيكن هم بار و بنديل‌شان را ببندند و بروند.كاري كه دقيقا در استقلال انجام مي‌شود. محمود فكري در تمام اظهاراتش در حال موضع گرفتن مقابل اظهارنظر هواداران است با مديران كانال‌هاي تلگرامي وعده شام مي‌گذارد تا بتواند افكار هواداران را جهت دهي كند و از آن طرف دركنفرانس خبري مقابل فني‌ترين سوال ممكن از كوره درمي‌رود. مديران تيم هم تحت‌تاثير پيج‌هاي هواداري هستند و نمي‌توانند مستقل و با رصد تمام شرايط ممكن تصميم بگيرند. 
از ظهر دوشنبه تا نيمه‌هاي شب كه گفته مي‌شد جلسه مجازي مديران استقلال در جريان است، هزار و يك شايعه مختلف منتشر شد. چندين سرمربي به نيمكت استقلال لينك شدند، چند عضو هيات مديره استعفا دادند و فكري هم چندين بار ابقا و اخراج شد و بارها اولتيماتوم دريافت كرد. در نهايت بعد از ساعت‌ها انتظار خروجي جلسه چه بود؟ هيچ مطلق! مديران بعد از ساعت‌ها بحث به اين نتيجه رسيدند با خود فكري هم جلسه بگذاريم تا ببينيم چه مي‌شود! سوال مهم اينجاست كه چه نتيجه‌اي ممكن است از اين وضعيت حاصل شود؟ اصلا استقلال نه و هر تيم ديگري. مگر مي‌شود در اين شرايط تيم نتيجه بگيرد؟ اين وضعيت چه پيامي به مجموعه تيم انتقال مي‌دهد جز اينكه هيچ چيز قرار نيست بر مبناي تفكر پيش برود؟ بازيكن مي‌فهمد مربي در باشگاه كاره‌اي نيست و با چند تا پست و كامنت مي‌رود روي هوا. مربي هم مي‌فهمد هيات مديره فقط به فكر حفظ ميز خودش هست و در راه رسيدن به اهدافش از قرباني كردن هيچ‌كس از جمله سرمربي هيچ ابايي ندارد. 
خنده‌دارترين بخش ماجرا اينجاست كه اگر فشار هواداران نبود، هيات مديره استقلال اصلا جلسه اضطراري تشكيل نمي‌داد. مساله سر درست يا غلط بودن اين نشست نيست. مشكل اينجاست كه جلسه مذكور نه براساس تحليل فني مديران و جلسه با كادرفني و مشورت گرفتن از كميته فني باشگاه كه بر اساس فشار هواداران در فضاي مجازي انجام شده است. وگرنه از نظر مديران استقلال، اين تيم آن‌قدر بد نتيجه نگرفته بود كه نياز باشد براي تعيين تكليف كادرفني جلسه برگزار شود. وقتي هم بحث برگزاري جلسه هيات ‌مديره براي بررسي وضعيت سرمربي مطرح مي‌شود، وقت جولان دادن ايجنت‌ها و دلال‌ها براي قالب كردن گزينه خودشان به كادر فني است.  همان ايجنت‌هايي كه حسابي با پيج‌هاي هواداري باشگاه‌ها عياق هستند، خيلي راحت جوسازي مي‌كنند و راست و دروغ و شايعه و واقعيت را چنان در هم مي‌آميزند كه ديگر كسي نمي‌تواند اصل ماجرا را بفهمد. 
كاش مديران فوتبال ايران كمي از اين رشته ورزشي سر در مي‌آوردند. احترام رييس كارخانه و هتل‌دار سر جاي خود اما واقعيت اين است كه افرادي از اين دست كمترين قرابتي با مناسبات فوتبال ندارند. چراكه اگر داشتند خودشان مي‌توانستند بفهمند كه الان شرايط تيم به چه صورت است. آيا نياز به تغيير هست؟ آيا بايد به مربي فرصت داد؟ آيا با اولتيماتوم اوضاع درست مي‌شود؟ نه اينكه براي ساكت كردن هواداران جلسه بگذارند و احساسي تصميم به ابقا يا اخراج مربي بگيرند. در تيم‌هاي مطرح دنيا كه مالكان با برآورد وضعيت مالي تا سنت آخر، تجزيه تحليل همه جوانب و بررسي توانايي‌هاي فني مربيان توسط آدم‌هاي متخصص، دست به تغييرات مي‌زنند ممكن است همه‌چيز اشتباه از آب دربيايد. چه برسد به حالا كه سرنوشت تيم قرار است از دل مثلث هوادار عصباني، مربي بي‌تمركز و مدير فوتبال نابلد بيرون بيايد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون