جشن «اسفندگان»
نسخه ايراني ولنتاين
اميرعباس ميرزاخاني
متاسفانه با ترويج فرهنگ غربي و عدم توجه به تمدن كهن ايران باستان در ميان بسياري از ايرانيان اين موضوع به وجود آمد كه رسوم و آداب اجتماعي كهن ايرانيان در گذر زمان فراموش شده و از طرف ديگر نيز تلاش گستردهاي براي ترويج فرهنگ غربي با نماد شادي و نشاط در نسل جوان با عنوان «ولنتاين» در ميان ملل مسلمان به ويژه ايرانيان صورت پذيرفت؛ بدون آنكه به ريشه، اهداف و تعارض آن با فرهنگ ما اشارهاي شود!
جشن ولنتاين (Valentine) افسانهاي مربوط به سده سوم ميلادي و در زمان امپراتوركلاديوس دوم است كه در سال 2002 توسط رسانههاي غربي و با تغيير مضامين اصلياش مطرح و به سرعت در ميان همه ملتها با فرهنگهاي متفاوت ترويج شد و جالب آنكه حتي در اذهان عمومي جهان غرب نيز اين سوال مطرح نشد كه چرا تاكنون به (ولنتاين Valentine) اشارهاي نشده بود؟ اين داستان تخيلي و پوسيده تاريخي از كجا پيدا شد؟ و چه شد كه فرهنگ استثماري به ناگاه آن را شناخت و به ياد بزرگداشت آن و اختصاص روزي به نام روز عشق افتاد؟
غافل از اينكه ايرانيان با بهرهگيري از تمدن كهن مبتني بر تعاليم روحبخش ديني به همه عواطف و روحيات متعالي انسانها، فارغ از هرگونه رنگ، زبان، نژاد و جنسيت پرداخته است كه به دليل عدم مراجعه به متون و مستندات كهن به فراموشي سپرده شده و نسل جوان هم از اين بياطلاعي ناشي از خوراك فرهنگي با ديده حسرت به ظواهر دنياي غرب پناه ميبرد و براي گذران وقت با اين شرايط همنوا ميشود.
يكي از اين رسوم ديرينه ايران باستان كه خيلي قبلتر از جشن ولنتاين در آيين ايراني برايش جشن گرفته ميشد،گراميداشت آيينهاي ملي و ايراني در روز پنجم اسفند ماه بود كه در اين روز جشن «اسفندگان» برگزار ميشود. شايد چندان جاي تعجب نباشد كه نام «جشن اسفندگان» را نشنيده باشيد.
بيشتر ما ايرانيان جز عيد نوروز، سيزده بدر، شب يلدا و چهارشنبهسوري جشنهاي ملي و ايرانيمان را نميشناسيم و براي آنها جشني نميگيريم، جشنهايي مانند «سده» و جشنهاي ماهانه فروردينگان تا «اسفندگان» كه هر كدام مفهوم خاص و زيباي خودش را دارد. روز پنجم اسفند روز جشن «اسفندگان» است، روز ستايش مقام زن و زايش و باروري زمين. در باورهاي كهن ايراني، زمين را مثل زنان، زاينده و پرورشدهنده ميدانستند و جنسيتش را زن فرض ميكردند و به همين خاطر واژههاي زيبايي مثل «مام ميهن» يا «سرزمين مادري» در زبان فارسي به وجود آمده است. اين روز، روز ستايش زمين بارور و همتاي انساني آن، زنان است. در اين روز، مردها و پسرها به همسر و مادرشان هديه ميدادند و به جاي آنها كارهاي روزمره خانه را انجام ميدادند تا از زحمتهاي يكساله آنها قدرداني كنند و به آنها بگويند چقدر دوستشان دارند.
در سالهاي اخير درباره زمان برگزاري جشن «اسفندگان» اختلافنظرهايي وجود دارد. بعضيها «اسفندگان» را در روز ۲۷ بهمن ماه جشن ميگيرند. اين اختلافنظر به خاطر تغيير ساختار تقويم ايراني در زمان خيام كه «به تقويم جلالي مشهور است» نسبت به تقويم باستاني ايراني «اوستايي» به وجود آمده است. در تقويم باستاني سال ۳۶۵ روز داشته و همه ۱۲ماه ۳۰ روزه بودهاند و براي همين 5 روز در هر سال اضافه ميآمده كه به آن «پنجه» ميگفتند.
اما در تقويم جلالي 6 ماه اول سال ۳۱ روزه شد و هر 4 سال يك بار، سال كبيسه «۳۶۶ روزه» گرفته ميشد. براي همين تغييرات در تقويم جلالي بعضي معتقدند بايد اين جشن را 6 روز قبل از پنجم اسفند فعلي برگزار كرد.
استاد جليل دوستخواه معتقد است جشنهاي نوروز، فروردينگان، يلدا و سده به درستي در همان روزهاي تعيين شده و براي آنها در روزگار باستان «يكم فروردين»، سيام آذر و «دهم بهمن» برگزار ميكنيم. يا دكتر رضا مراديغياثآبادي معتقد است جشن «اسفندگان» يا «سپندارمذگان» برابر با پنجمين روز از ماه اسفند در همه گاهشماريهاي ايراني است. درباره وجود دوگانگيها بايد گفت جشنها و فاصلههاي ميان آنها در متون كهن ايراني داراي تعريف و اندازههاي مشخصي است كه مانند دانههاي يك زنجير در پيوستگي كامل با يكديگر هستند.
تغيير جاي يكي از آنها موجب گسست كل اين رشته خواهد شد چنانكه در منابع ايراني آمده است «جشن سده» كه در دهم بهمن برگزار ميشود پس از ۴۰ روز از شب يلدا يا چله و پس از ۱۰۰ روز از اول آبان قرار دارد. همچنين جشن سده ۲۵ روز قبل از جشن «اسفندگان» است.
با وجود تمام اين اختلافنظرها، خيلي مهم است كه آيينهاي كهن ايرانيمان را به جهانيان نشان بدهيم و بدانيم خيلي قبلتر از پيدايش جشن ولنتاين، نسخه ايراني آن، جشني است كه براي ستايش زايش و باروري و عشق بوده كه به آن جشن «اسفندگان» ميگوييم و بايد به جاي برگزاري جشنهايي كه خيلي پايه و اساس مشخص و معلومي ندارند در چنين روزي از مناسبتهايي مانند جشن «اسفندگان» بهره ببريم.