• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4871 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۳ اسفند

فساد؛ از كوه‌خواري تا كوه‌زايي

رضا رمضاني

مي‌دانيم كه فريبكارها هم بر سر ديگران كلاه مي‌گذارند و هم از آنها كلاهبرداري مي‌كنند. همان‌ طور كه «كلاهبرداري» و «كلاه گذاشتن» نه تنها نقيض هم نيستند و اتفاقا مفهومي مشابه دارند،كوه‌زايي هم لزوما نقيض كوهخواري نيست و حداقل در كشور خود ما و به طور مشخص در زنجان، اين دو اصطلاح منشا يكساني دارند!
سال‌هاست كه وقتي از رانتخواري و فساد اداري و اقتصادي صحبت مي‌شود، سياهه‌اي از واژه‌ها و اصطلاح‌هاي نوظهور نوشته مي‌شود. زمين‌خواري، رودخواري، آبخواري، جنگل‌خواري، مرتع‌خواري وكوه‌خواري نمونه‌هاي پرتكرار چند سال اخير محسوب مي‌شوند. اما در زنجانجلوه ديگري از رانتخواري وجود دارد كه اندكي با بقيه استان‌ها فرق مي‌كند و آن كوه‌زايي است! بحران‌هاي مديريتي و فساد اداري و‌ رانتخواري‌هاي منتسب به آن در زمينه حامل‌هاي انرژي و صنعت خودرو به صورت ميليون‌ها تن آلودگي انباشته  در هوا ظاهر مي‌شوند. همين عوامل و رانتخواري ناشي از آن در سدسازي و راه‌سازي و تخريب مراتع و ...  به صورت  ميليون‌ها تن رسوب نابجا در بستر رودخانه‌ها و تالاب‌ها جلوه‌گر مي‌شوند. با همين رويه و مكانيسم بوده كه در زنجان، رانتخواري و رانت‌آفريني در حوزه معادن و صنايع سرب و روي علاوه بر خورده شدن كوه‌هايي بزرگ بر اثر معدنكاري‌هاي افراطي به زاييده شدن كوهي بزرگ با وسعت چند ده هكتار نيز انجاميده است.كوه‌زايي صنايع روي در زنجان را مي‌توان نتيجه غيرقابل كتمان رابطه نامشروع بين بخش خصوصي رانتخوار و ‌بخش دولتي ناكارآمد و فسادآلود دانست كه سال‌هاي سال ادامه داشته و جنگ‌هاي زرگري نخ‌نما شده بين اين دو بخش، حالا ديگر نمي‌تواند شكم برآمده بزرگي را پنهان كند كه چند ميليون تن پسماند سمي و خطرناك را در خود گنجانده است. اگر بخش دولتي به وظايف ذاتي خود طي چند دهه عمل كرده بود و فساد نتوانسته بود آنچنان در ساختارهاي اداري رخنه كند كه مديران و‌كارشناسان دولتي به جاي ملزم كردن صاحبان صنايع روي به رعايت استانداردهاي محيط زيستي به توجيه و حمايت از عملكرد آنها بپردازند، اين شكم بالا نمي‌آمد! شايد حتي خيلي از زنجاني‌ها هم وقتي مناظر جنوبي زنجان را نگاه مي‌كنند، باور نكنند كوهي كه در مجاورت شهرك روي زنجان سر آسمان مي‌سايد، بخشي از ناهمواري‌هاي طبيعي زمين نيست و مدت زمان پديد آمدن آن مثل سايركوه‌هاي اطراف زنجان، از گاوازنگ گرفته تا بايندور، چند ميليون سال نبوده و فقط در طول 25 سال به وجود آمده است. اما خطر اين كوه فلزافشان براي مردم زنجان،كمتر از خطري نيست كه آتش‌فشان كوه «وزوو» براي شهر «پمپئي» تدارك ديده بود! كوه آتش‌فشاني وزوو مواد گداخته و كشنده خود را يك‌باره بر سر مردم پمپئي فرود آورد. اما كوه فلزافشان پسماندهاي صنايع روي، مواد سمي، بيماري‌زا و مصيبت ‌بار خود را به‌ طور مستمر هم از طريق هواي آلوده بر سر مردم فرود مي‌آورد و وارد ريه‌هاي‌شان مي‌كند و هم از طريق خاك و آب و بافت موجودات زنده، وارد رژيم غذايي آنها كرده و ناهنجاري‌ها و گرفتاري‌هاي هولناك را  در رگ‌هاي زندگي تزريق مي‌كند. اما تمام اين تراژدي، تنها آغاز ماجراست، چراكه والدين اين كوه هيولايي، از تك فرزندي بيزارند و دست به كار شده‌اند تا كوه ديگري بزايند. براي تولد دومين كوه فلزافشان هم محلي را در فاصله 50 كيلومتري زنجان در نظر گرفته‌اند. زايش كوه دوم در چنين محلي به منزله آن است كه تمام مسير 50 كيلومتري انتقال پسماندها از شهرك روي تا روستاي سردهات در معرض آلودگي‌هاي شديد خواهد بود و زنجان‌رود، چاه‌هاي آب حواشي آن، باغ‌ها، مزارع و سكونتگاه‌هاي اين مسير(از شهر زنجان گرفته تا روستاهاي كوچك و‌ بزرگ محدوده تحت تاثير) ميزبان رژيم جديدي از آلاينده‌هاي خطرناك  خواهند  شد. مگر آنكه دستگاه‌هاي نظارتي و قوه قضاييه بتوانند رابطه نامشروع بين فساد اداري و بخش خصوصي رانتخوار را قطع كرده و راه را براي توسعه  حقيقي باز كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون