امضاي معاهده تركمانچاي
مرتضي ميرحسيني
هنوز هم بعد از گذشت حدود 2 قرن، هر وقت كسي قرارداد بد و ضعيفي را امضا ميكند او را با امضاكنندگان معاهده تركمانچاي مقايسه ميكنيم. آن را عباس ميرزا وليعهد به نيابت از پدرش فتحعليشاه امضا كرد و به جز تقديم برخي امتيازات تجاري به امپراتوري روسيه، همه نواحي شمال رود ارس موسوم به «هفده شهر قفقاز» را هم به همسايه شمالي داد. البته وليعهد در آن زمان انتخاب ديگري نداشت و تنها تدبير ممكن براي پايان دادن به جنگ پرهزينه و نجات گيلان و آذربايجان را پذيرش شرايط روسها ميديد. بسياري با او همعقيده بودند. بهظاهر فرمانده سپاه ايران در جنگ با روسيه بود، اما نه برادرانش نقشههاي او را درست و بيچون و چرا اجرا ميكردند نه مردان دولت قاجار مطيع دستوراتش بودند. چند بار در مقاطع حساس جنگ پشت او را خالي كردند و چند بار هم به جاي اجراي دستور صريح پيشروي، به همراه نيروهاي زير فرمانشان عقب نشستند. فتحعليشاه هم كه از تهران تكان نميخورد و در جنگي كه خودِ بيتدبيرش در شروع آن نقش داشت چندان مشاركت نميكرد. گويا فقط يك بار، آنهم فقط تا سلطانيه رفت و دوباره به پايتخت برگشت. البته حتي بعد از شكست قطعي سپاه ايران و سرازير شدن سربازان روسيه به آذربايجان، باز به قول سعيد نفيسي «دست از اشتلم برنميداشت» و ميگفت اگر همين حالا هم اراده كنم سنپترزبورگ را به آتش ميكشم. اين شعر مشهور را همان روزي كه قرارداد را در تهران امضا ميكرد در جمع درباريانش سرود: «كشم شمشير مينايي/كه شير از بيشه بگريزد/زنم بر فرق پسكيويچ/ كه دود از پطر برخيزد» پسكيويچ نام فرمانده روسها و منظورش از پطر هم شهر سنپترزبورگ بود. ميگويند فتحعليشاه نه از جدا شدن شهرهاي قفقاز و تجزيه قلمرو پادشاهي چندان ناراحت بود نه سرشكستگي پسر و وليعهدش عباس ميرزا را خيلي مهم ميديد. فقط پول هنگفتي كه مجبور بود به عنوان غرامت به دربار روسيه بپردازد آزارش ميداد (چون ايران شروعكننده جنگ و متجاوز شناخته شده بود، در ماده ششم معاهده مقرر شد 10 كرور تومان به روسها پرداخته شود. گويا اين مبلغ آن زمان به پول روسيه 20 ميليون روبل نقره ميشد). ناگفته نماند كه معاهده تركمانچاي، به سال 1206 خورشيدي در چنين روزي در روستايي به همين نام امضا شد.