بزرگداشت آيتالله الهي قمشهاي
علامه ذو وجوه
صدرا صدوقي
به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگي مراسم بزرگداشت مجازي حكيم مهدي محيالدين الهيقمشهاي با سخنراني حسن بلخاري رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، آيتالله العظمي عبدالله جواديآملي فقيه و متفكر اسلامي، مهدي محقق رييس هياتمديره انجمن، آيتالله سيدعبدالله موسويان شاگرد حكيم الهي قمشهاي، اكبر ثبوت پژوهشگر تاريخ و حكمت اسلامي، منوچهر صدوقيسها عضو شوراي علمي انجمن و افشين علاء شاعر و نويسنده برگزار شد. گزيدهاي از سخنان استادان حاضر در اين برنامه را ميخوانيد.
حسن بلخاري: استاد الهيقمشهاي، علامهاي ذو وجوه بود و البته در نظم و شعر شخصيتي استوار به شمار ميآمد. همچنين تسلط بالايي بر حكمت و عرفان اسلامي داشت. اين استاد فقيد بر زبان عربي اشراف خاصي داشت و قرآن و نهجالبلاغه را نيز ترجمه كرد و حتي بخشي از نهجالبلاغه را به زبان نظم درآورد. او در مقام فقاهت يك فقيه كامل بود با اين حال عاليترين وجه حيات آن استاد مرحوم از نظر من، ترجمه شيواي ايشان از قرآن كريم است. مرحوم الهيقمشهاي كتابي با عنوان «حكمت الهي عام و خاص» دارد. او در اين اثر درباره شرح رساله فصوص و حكم فارابي بحث عميقي را مطرح كرده و سعي ميكند با استناد به يافتههاي خود، هم در حوزه مشا و هم در حوزه اشراق و حتي فراتر از اين دو حوزه، نكات ظريفي بيان كند.
آيتالله جواديآملي: مرحوم الهيقمشهاي حكيمانه تدريس ميكرد، عارفانه تقرير ميكرد، مفسرانه تحليل ميكرد و اديبانه و هنرمندانه تاييد ميكرد. اين اضلاع چهارگانه در جلسات خصوصي او هم مشهود بود. همانطوري كه فلسفه حق عظيمي نسبت به عرفان دارد، عرفان هم حق بزرگي بر فلسفه دارد كه آن را مانا و پايا كرده است.گرچه برخي قواعد عميق، «فلسفيالحدوث» هستند ولي عرفانيالبقا هم بوده و اگر عرفان نبود، برخي قواعد فلسفي به سختي حل ميشد. مرحوم الهيقمشهاي به كمك عرفان، معضلات و دشواريهاي حكمت را به خوبي تبيين ميكرد. مثلا همانطور كه ميدانيم قاعده «الواحد» از مستحكمترين قواعد فلسفي است اما وقتي به اشكالهاي فخر رازي ميرسيم، مساله بغرنج ميشود. وقتي قاعده فلسفيالحدوث، عرفانيالبقا شد و از منظر عرفا سخن به ميان آمد، آنها توانستند اين قاعده را تبيين كنند و مساله حل شد.
مهدي محقق: من شاگرد مرحوم الهي قمشهاي بودم و خاطرات بسيار خوبي از او دارم. قسمتي از شرح منظومه حاج ملاهادي سبزواري را خدمت ايشان خواندم و تاكيد ميكنم كه آن مرحوم يكي از بهترين استادان من بود. الهي قمشهاي شعر هم به خوبيگفت و البته ديوان غزلياتش هم چاپ شده است. مرحوم الهي قمشهاي بر فلسفه و عرفان تسلط داشت و البته بايد به اين نكته توجه كرد كه در آن زمان كمتر كسي بود كه هم عرفان بداند و هم بر فلسفه و حكمت اسلامي مسلط باشد.
آيتالله سيدعبدالله موسويان: در تمامي عمر علميام نظيري براي اين مرد بزرگ نديدم. او مجموعهاي بود كه ابعاد و اطراف مختلفي داشت؛ در «قمشه» دروس مقدماتي را نزد استادان بزرگ آن زمان فراگرفت، سپس در اصفهان ادامه تحصيل داد و بعد از چند سال به مشهد رفت و همانجا ماندگار شد. در مشهد نزد بهترين فاضلان حوزه علميه خراسان درس خواند. شيخ اسدالله يزدي، معروف به هراتي از استادان مهم او در مشهد بود؛ عالمي بينظير كه تمامي عمرش، روزها روزه بود و شبها بيدار و به عبادت مشغول بود.
اكبر ثبوت: من نزديك به 10 سال از محضر استاد الهيقمشهاي بهره بردهام و بسياري از متون عرفاني و حكمي و ديني را نزد او آموختهام. در درس مرحوم الهي وقتي به مثنوي به داستان نزاع فارس و عرب و ترك و رومي رسيديم، استاد گفت: مولانا در روزگاري ميزيسته كه مانند روزگار ما، پيروان هريك از مذاهب اسلامي براي اثبات خود و نفي و براندازي ديگران، تعصب تمام نشان ميدادند و از هيچ اقدامي رويگردان نبودند. همين فرقهگرايي كوركورانه، صف يكپارچه مسلمانان را متلاشي كرد و به تسلط دشمنان بر ايشان منجر شد. در اين ميان مولانا ميكوشيد ريشه اين فجايع را كه فرقهگرايي متعصبانه بود، بخشكاند و اين هدف را هم در عالم نظر و انديشه و سخن و هم در برخوردهاي خود با ديگران تعقيب ميكرد.
منوچهر صدوقيسها: من مدت يك سال در دانشكده الهيات از محضر استادان و بزرگاني از اهل حكمت و عرفان استفاده كردم اما با اينكه شاگرد خاص مرحوم الهي نبودم ولي گاهي دركلاس ايشان نيز شركت ميكردم. مرحوم آقاي الهي قمشهاي كه «اوصاف الاشراف» خواجه نصير را تدريس ميفرمودند و البته به خوبي به ياد دارم كه شخصيت كاريزماتيك كه امروز مصطلح شده است در چهره ايشان به معناي كلمه متجلي بود. اهل علم ما متاسفانه در نوشتهها چندان عنايتي به نحوه نگارش ندارند و به قولي خوشقلم نيستند. اما بين علماي معاصر خودمان، دو نفر را ميشناسم كه نوشتههاي فارسي آنان عالي و متعالي است؛ يكي مرحوم الهي قمشهاي و ديگري مرحوم ميرزا ابولحسن شعراني.
افشين علاء: از آنجايي كه يادگاران گرانقيمتي از استاد الهي قمشهاي بهجا ماندهاند و در ميان ما هستند، فكر ميكنم در حد توان خودم بتوانم به يادگاران زنده حكيم الهي قمشهاي اشاره داشته باشم. عموم مردم، دكتر حسين الهي قمشهاي را ميشناسند. مخاطبان اين استاد در اقصا نقاط جهان، تشنه آموزههاي بيبديلياند كه اين استاد گرانقدر با شيوه استثنايي خود به آنها عرضه ميكند. برادر بزرگتر ايشان، مرحوم نظامالدين الهيقمشهاي از يادگارهاي ارزشمند حكيم الهيقمشهاي بودند و خيلي از بزرگان عرصه فقه، فلسفه، عرفان و ادبيات با آن مرحوم ارتباط و دوستي داشتند. دختر بزرگتر مرحوم الهي، خانم مهديه الهيقمشهاي بودند كه من سعادت داشتم 20 سال در محضر ايشان باشم و فكر ميكنم حالات عرفاني پدر به آن مرحومه رسيد. روزنامهنگار